نگاه آینده نگر در تئاتر عنصری مغفول و غایب است
مهرداد نصرتی - اعظم حسن تقی
وحید آقاپور، متولد ۱۳۵۷، از چهره‌های شناخته شده تئاتر است که در کارنامه خود، بازیگری، صداپیشگی و‏‌ عروسک‌گردانی هم دارد، در رشته نمایش با گرایش بازیگری لیسانس و در رشته کارگردانی نمایش از دانشکده سینما ـ تئاتر فوق لیسانس گرفته است.

بازی وحید آقاپور در نمایش«شب به‌خیر جناب کنت» که در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفت، جدیدترین اجرای صحنه‌ای‌اش بود و در عین حال بناست به زودی نمایشی را هم با کارگردانی خودش روی صحنه ببرد. آقاپور از بازیگران مولفی است که در زمینه وضعیت تئاتر و تاثیر و تاثر اجتماعی این هنر و بسیاری از مسائلی که تئاتر مبتلا به آن است، نظرات کارشناسی و خوبی دارد. با این بازیگر در زمینه‌های مختلف گفت‌وگو کردیم.

از اجرای «شب بخیر جناب کنت» که متن آن کار مرحوم اکبر رادی است، بگویید.
اجرای نمایشنامه «شب بخیر جناب کنت» نوشته آقای اکبر رادی از یکشنبه، دوم شهریور در فرهنگسرای نیاوران آغاز شد. این نمایشنامه از معدود نمایشنامه‌های تک پرده‌ای آقای رادی است. آقای رادی دو یا سه نمایشنامه تک پرده‌ای دارند که «شب به‌خیر جناب کنت» یکی از این نمایشنامه‌ها است. این نمایشنامه به جهت مضمون، در قیاس با دیگر آثار جناب رادی، تفاوت‌هایی دارد. در این نمایشنامه مایه‌هایی از سورئالیسم وجود دارد که پرداخت آن، پرداخت جالب و در نوع خود قابل‌توجه است.

در حال حاضر هم‌زمان با کار در حوزه نمایش در حوزه تصویر هم فعالیت دارید؟
مدت‌ها است که در حوزه تصویر فعالیتی ندارم. مجموعه برخوردهایی که از دوستان یا عواملی که مشغول کارهای تصویر هستند، خیلی مواجهه و برخوردهای مناسبی نبوده است. به‌خاطر همین خیلی وقت‌ها عطای حضور در تصویر را به لقای آن بخشیده‌ام و این باعث شده است که چندان در عرصه فیلم و سریال فعال نباشم. می‌توانم ادعا کنم که مجموعه فعالیت‌هایم در عرصه تصویر به این دلیل بوده است که کارگردان و متولیان آن امر آنقدر انسان‌های با اخلاق و شریفی بوده‌اند که من نوع مواجهه با آنها را پسندیده‌ و انتخاب کرده‌ام که در کار آنها حضور داشته باشم. فعلا به‌نظر من فضا برای بازیگران تئاتری مانند من برای حضور در عرصه تصویر مساعد نیست مگر اینکه استثنائاتی وجود داشته باشد و افرادی باشند که نگاهی انسانی و هنرمندانه داشته باشند و بتوانند تعامل خوبی با هنرمندان برقرار کنند.

آخرین کار شما در حوزه تصویر چه بود؟
آخرین کار من در حوزه تصویر بازی در فیلم تلویزیونی «رو به قبله» به کارگردانی امیر مهدی پور وزیری بود. در شبکه افق به نمایش در آمد. در عرصه سینما هم آخرین کارم حضور در فیلم «اژدها وارد می‌شود» به کارگردانی مانی حقیقی بود که من در این فیلم به همراه جمعی از دوستان تئاتری در یکی از پلان‌ها، حضور افتخاری داشتیم. این فیلم فکر می‌کنم در جشنواره فجر اکران خواهد شد. این دومین تجربه همکاری با مانی حقیقی بود. من گزیده کار کرده‌ام و با کارگردانانی نظیر سیروس مقدم، حسین شهابی و آقای رحمانیان در سال‌های دورتر، همکاری داشته‌ام.

نظرتان راجع به حضور بازیگران عرصه تصویر در تئاتر چیست؟
در کل آنچه به‌نظر من صحیح است و قضاوت منصفانه‌ای است، بحث درباره بازیگر خوب و بازیگر بد است. لااقل من که خودم به این تقسیم‌بندی قائلم و خیلی به تفکیک میان بازیگر تلویزیون و تئاتر اعتقاد ندارم. یک بازیگر یا بازیگر موفقی است و می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند، «آن» دارد و جذابیت دارد یا نیست. اگر هست که در هر مدیومی اعم از سینما، تئاتر و تلویزیون می‌تواند کار خود را به‌خوبی انجام دهد و با موفقیت به نتیجه برسد و بازیگر ناموفق و غیر‌جذاب هم برعکس و در هر مدیومی که باشد نمی‌تواند نتیجه بگیرد. این بحث در نوع خود و در جای خود پابرجا است. حال اگر بخواهیم روی مساله حضور بازیگران سینما یا تلویزیون دقیق شویم، از نظر من هیچ اشکالی ندارد. به شرطی که نگاه و شرایط عادلانه و منصفانه‌ای برقرار باشد. به این معنی که وقتی شما به‌عنوان یک بازیگر تئاتر به یک پروژه تلویزیونی دعوت می‌شوید، در بخش حق‌الزحمه نگاهی به شما می‌شود که شاید تجربه نخستین شماست و بین شما و بازیگران دیگری که حضور بیشتری در کارهای تلویزیونی داشته‌اند، تفاوت قائل می‌شود. بالطبع وقتی بازیگرانی که بیشتر به تلویزیون و تئاتر می‌آیند باید همین نگاه به آنها باشد. باید دستمزدشان با تجربه‌شان در تئاتر متناسب داشته باشد؛ یعنی اینکه حضور چندم این افراد در تئاتر است، مورد توجه قرار بگیرد. بازیگری که تجربه‌ای در تئاتر ندارد نباید دستمزدی بیش از بازیگری بگیرد که سال‌هاست در عرصه تئاتر فعال است. این نگاه و طبقه‌بندی اگر حاکم باشد، هیچ اشکالی ندارد که هر بازیگری با هر تجربه‌ای بخواهد در هر مدیومی حضور پیدا کند و آن را تجربه کند.

نظم‌پذیری یا سلسله مراتب‌پذیری یک بازیگر است که سبب می‌شود یک بازیگر پیشکسوت و به تعبیر صحیح‌تر، با سابقه‌تر، ‌در نمایش یک کارگردان کاراولی بازی کند یا اینکه این بازیگر حضور مولفانه دارد و چیزی فراتر از آنچه کارگردان از او می‌خواهد به کار اضافه می‌کند؟
تقریبا هر دو مورد وجود دارد. علت بازی یک بازیگر پر سابقه با کارگردانی کم سابقه به‌نظر من بخشی می‌تواند به دلیل آزادی عملی باشد که این کارگردان به بازیگر می‌دهد، بازیگر می‌تواند نقش پر رنگ‌تری در تالیف آن اثر داشته باشد و فرصت‌های بیشتری برای خلاقیت وجود دارد. مقوله بعدی مساله تجربه‌های مختلف در حین تئاتر است. من به‌عنوان بازیگر دوست دارم با کارگردانی کار کنم که از خودم جوان‌تر و کم تجربه‌تر است و بالعکس کارگردانی که متعلق به نسل‌های پیش از من است. مواجه شدن با نگاه‌های مختلف به لحاظ سنی و کسوت، باعث می‌شود شما خودتان را منعطف نگه دارید و دیدگاه‌تان از پیش ساخته نباشد.

از سویی دیگر رویکرد مالی کارهای مختلف، متفاوت است، ممکن است کارگردان اثری شناخته شده نباشد؛ اما از لحاظ امکانات مالی، شرایط مناسب‌تری در اختیار یک بازیگر قرار بدهد. این مساله هم در انتخاب کار، تاثیر دارد. به هر حال نمی‌توان نگاهی فارغ از نگاه جامعه و نیازهای مالی زندگی طبیعی داشت. همه اینها در انتخاب یک نمایش دخیل هستند و در انتخاب نهایی یک بازیگر برای حضور در یک نمایش تاثیر دارند.

در کارنامه کاری شما، کار در عرصه‌های گوناگون نمایش، اعم از نمایش کودک، نمایش بزرگسال، نمایشنامه‌خوانی و... به چشم می‌خورد. کدامیک از این عرصه‌ها برای شما جدی‌تر است؟ شما برای همه این بخش‌ها به یک اندازه انرژی می‌گذارید؟
واقعیت این است که به‌خصوص در سال‌های اخیر، جدی‌ترین عرصه زندگی من، کارِ تئاتر است و واقعیت این است که بعضا در کارهایی اذیت می‌شوم به این دلیل که احساس می‌کنم که همکارانم به میزانی که کار برای من جدی است، برایشان جدی نیست. من به نظم و انضباط خیلی اهمیت می‌دهم و به‌نوعی در میان دوستانم هم به این صفت شناخته شده‌ام تا جایی که حتی شاید از نظر بعضی‌ها این صفت باعث آزار آنها هم باشد ولی واقعیت این است اگر من قبول می‌کنم که در کاری حضور پیدا کنم، چه این کار اجرای تئاتر، نمایشنامه‌خوانی، مقوله‌های مختلفی که برای عرصه تئاتر وجود دارد، باشد، احساس می‌کنم که آبروی من است و اگر نتوانم از کارم دفاع کنم، کار عبثی انجام می‌دهم؛ بنابراین تا زمانی که برایم مسجل نشود که در کاری نمی‌خواهم حضور پیدا کنم، آن را انتخاب نمی‌کنم و وقتی آن کار را انتخاب کردم به تمام مقتضیات آن تن می‌دهم. جدیت برای من، فاکتور بسیار مهمی است. حرفه ما به اندازه کافی دچار حاشیه‌ها و ناامنی‌ها و عدم‌ثبات است. اگر خود اهالی این حرفه هم بخواهند نگاه غیر‌جدی و تفننی به این کار داشته باشند، وضعیت از اینی هم که هست، بدترخواهد شد.

خیلی از تئاتری‌ها معتقدند پس‌لرزه‌های برخوردهای غیرهنری با تئاتر در دولت قبل، امروز دامنگیر هنر نمایش شده. موافق این دیدگاه هستید؟
کاملا موافق نیستم. اگر چیزی به نام پس‌لرزه وجود داشته باشد، همان موج خصوصی‌سازی و رویکرد سرمایه سالارانه است که بنیان آن در سال‌های قبل گذاشته شده و در حال حاضر ما با عواقب آن بیشتر مواجه می‌شویم. بحث مدیریت و برنامه‌ریزی به‌نظر من عارضه مزمنی در عرصه تئاتر است. چیزی نیست که مربوط به دوره قبل باشد. نگاه برنامه‌ریز، نگاه آینده‌نگر در تئاتر، عنصری مغفول و غایب است. اگر بخواهیم دقیق نگاه کنیم، انعکاس آن هم این است که باید ببینیم درتمام سال‌های پس از انقلاب، چند مرکز فرهنگی و تئاتر به مجموعه مراکز اضافه شده است؟ مجموعه ساز و کارهای مالی، سخت‌افزاری و حمایتی تئاتر نسبت به دوره قبل هیچ تفاوتی نکرده است، اما بخواهم از تفاوت این دوره با دوره قبل به‌عنوان یک امر مثبت، بگویم این است که در عرصه ممیزی و سانسور، کمی فضا بازتر شده است و فضا کمی تلطیف شده است و در این دوران، عرصه ممیزی با هنرمندان تعامل راحت‌تری برقرار می‌کند. حضور من چه در دوره قبلی و چه در دوره فعلی تقریبا به یک اندازه است. فضا برای کار من تفاوتی نکرده است.

خودتان هم به کارگردانی به‌صورت جدی فکر می‌کنید؟
در این دو سه سال اخیر فضا برای اینکه من به‌عنوان کارگردان کار کنم، مهیا شد. سال گذشته در سالن انتظامی نمایشنامه‌ای به نام شن را با گروهی جوان و هنرجو، اجرا کردیم. امسال هم مشغول انجام تمرین نمایش دیگری با نام «هرج و مرج منظم» به نویسندگی با همان گروه هستیم که قرار است مهرماه به‌روی صحنه برود.

داستان این نمایشنامه به سال ۵۹ و روزهایی که منتهی می‌شوند به آغاز جنگ تحمیلی بین ایران و عراق برمی‌گردد و داستانی دارد اتفاق می‌افتد که برای من جذاب است که آنچه به‌عنوان بازیگر طی این سال‌ها کسب کرده‌ام را بتوانم به‌عنوان کارگردان به آن نگاهی داشته باشم و در تعامل با بازیگری که به‌عنوان کارگردان دارم با آن روبه‌رو می‌شوم، بتوانم آن تجربیات را برای اجرای این نمایش محک بزنم. اعتراف می‌کنم که مقوله کارگردانی مقوله دشوار و سختی است و اصلا کارگردانان تئاتر در کشور ما انسان‌های سختکوش‌تر و مقاوم‌تری هستند چون فضا برای کارگردان محدودتر از بازیگر است. بازیگر موفق در سال می‌تواند سه یا چهاربار به‌روی صحنه برود، اما کارگردانان در بهترین حالت سالی یکبار می‌توانند نمایشی را کارگردانی کنند. خوشبختانه این فضا برای من مهیا شده است و همین روزها که مشغول بازی هستم، در حال کارگردانی این نمایش نیز هستم. گروهی که من آنها را کارگردانی می‌کنم، گروهی به نام «باران» است. یکی از اهداف این گروه این است که نمایشنامه نوشته خودشان باشد و طی یک پروسه کارگاهی نمایشنامه‌ای را با هدایت و رهبری آقای حسین فدایی‌حسین از نمایشنامه‌نویسان عرصه دفاع مقدس نوشته‌اند.