ذکر احوال حاکمان و استانداران  خراسان در دوره قاجاریه - 9
هادی پژوهش هنگامی که عباس میرزا نایب السلطنه و حاکم آذربایجان هم‌زمان سرپرستی استانداری خراسان را از سوی شاه قاجار عهده‌دار گردید؛ نیکلای اول امپراطور روسیه نامه‌ای در سال 1831 میلادی برابر با 1248 ه. ق برای عباس میرزا ارسال کرد. وی در این نامه ضمن ابراز محبت و علاقه به ولیعهد ایران، آمادگی خود را برای ارسال کمک‌های فنی و نظامی و اعزام مستشار به منظور سرکوبی اغتشاشات و ناامنی در خراسان اعلام کرد و یادآور شد که به سردار روسی مستقر در گرجستان معروف به سردار گرجستانی دستور داده است در صورت درخواست عباس میرزا نیروهای خود را به همراه ملزومات نظامی به خراسان اعزام دارد .
امپراطور روسیه به خوبی می‌دانست که مردم ایران و عباس میرزا به‌علت تجاوزات روس‌ها و تحمیل جنگ‌های متعدد و تصرف و جداسازی بخش وسیعی از خاک ایران در قفقاز نه تنها نفرت غیر قابل وصفی از آن دولت دارند؛ بلکه آگاه بودند که در پس پرده این نامه به ظاهر از سر لطف حیله‌ای دیگر نهفته است و او با این ترفند در صدد تحقق وصیت پطر کبیر یعنی دسترسی روسیه به آب‌های گرم خلیج‌فارس است و آن‌ها برای نیل به این آرزو ابتدا در قفقاز جنگ آغاز و متعاقب آن اقدام به تصرف مرو و بخش عمده‌ای از سرخس کردند وحال با ترفند دلسوزی قصد گشودن جبهه‌ای دیگر دارند .
عباس میرزا به آن نامه وقعی ننهاد و نیک می‌دانست دوستی روس‌های سفید به خاطر ایران نیست؛ بلکه آن‌ها در صدد درگیر نمودن ایران در جنگی بودند که انگلیس‌ها در سوی دیگر آن بودند وتصور روس‌ها بر این بود که در این جنگ حتی اگر نیروهای ایرانی پیروز میدان باشند، نتیجه به نفع روس‌ها تمام خواهد شد؛ چون آنان توانسته بودند غیرمستقیم رقیب دیرینه خود یعنی انگلستان که خود را مالک‌الرقاب هندوستان می‌دانست، تضعیف نمایند. جالب اینکه عوامل انگلستان هم از حضور عباس میرزا در خراسان و محاصره هرات توسط نیروهای ایرانی ناخشنود بودند. وزیر مختار انگلیس در تهران با حساسیت تمام فعل و انفعالات واقع در شرق ایران را دنبال می‌کرد. آنان نمی‌خواستند که هرات در قلمرو ایران باقی بماند.
از دید آن‌ها اگر دولت ایران حاکمیت خود را در شرق تا ساحل رود سند که از دوران کهن و خاصه از زمان نادر شاه افشار جز خاک ایران بود، تثبیت می‌کرد این به معنای واگذاری تمام افغانستان به ایران بود و لذا انگلیس‌ها می‌خواستند با جداسازی هرات، منطقه‌ای حایل بین ایران و هندوستان به نام افغانستان ایجاد کنند تا دسترسی احتمالی روس‌ها به هندوستان از طریق ایران میسر نگردد؛ لذا انگلیسی‌ها به اشکال مختلف مخالفت خود را با حضور عباس میرزا و سرکوبی والی طاغی هرات ابراز می‌کردند. از جمله اقدامات آنان اعزام آرتورکونولی فرستاده ویژه دربارانگلیس به همراه سید کرامت علی هندی به میان ترکمن‌ها بود و آنان را تحریک و وادار به اغتشاش کردند تا نیروهای ایرانی را از هرات متوجه منطقه آشوب‌زده گرگان نمایند.
پس از آن این دو در معیت یار محمد خان وزیر منطقه هرات که برای دیدن استاندار خراسان در مشهد بود، عازم هرات گردیدند و انگلیسی‌ها برای فشار وارد کردن به دولت مرکزی ایران به عوامل خود در جنوب افغانستان دستور دادند تا به سیستان حمله کنند؛ به نیروهای عثمانی مستقر در بغداد چراغ سبز حمله به خوزستان را دادند. این اقدامات همگی نشان از وحشت پیر استعمار از حضور عباس میرزا و محاصره شهر هرات از سوی نیروهای ایرانی برای تنبیه کامران میرزا حاکم طاغی و شورشی هرات را داشت. این نظریه و دیدگاه در سفر نامه و خاطرات سیاستمدار کهنه کار انگلیسی (فرانسوی الاصل) سرو استین هنری لایارد که دست نوشته‌های او در سال 1963 میلادی در لندن منتشر گردید، مطرح شده است.
عباس میرزا بدون توجه به این تحرکات در کمال استواری و صلابت و باتدبیر ودرایت وکاردانی، نظم و امنیت را در خراسان برقرار کرد؛ اما چنان که قبلا گفته شد نایب السلطنه به علت تشدید بیماری نتوانست راسا فرماندهی جنگ در هرات را عهده‌دار گردد و کار هدایت و فرماندهی ۱۵۰۰۰ نیروی نظامی را به دو پسر خود محمد میرزا و خسرو میرزا سپرد؛ اما با فوت عباس میرزا کار جنگ در هرات ناتمام ماند و نیروها به مشهد بازگشتند.
منابع:
رجال ایران مهدی بامداد، جلد ۳ - وقایع خاور ایران میرنیا، جلد ۱