ایران و اروپا؛ بازتعریف مناسبات اقتصادی

دکتر علیرضا سلطانی

کارشناس اقتصادی


سفر رئیس‌جمهور ایران به همراه یک هیات اقتصادی بلند مرتبه به سه کشور اروپایی، جدا از اهمیت سیاسی آن در شرایط کنونی، دربردارنده دستاوردهای بزرگ اقتصادی است. روابط اقتصادی و تجاری ایران و کشورهای اروپایی از پیشینه زیادی برخوردار است. این روابط در ۴ دهه اخیر با وجود اینکه دچار نوسانات و فرازونشیب‌های زیادی شده اما اهمیت بیشتری به‌خصوص برای طرف ایرانی داشته است. این اهمیت عمدتا ناشی از قطع روابط رسمی و مستقیم اقتصادی ایران با ایالات‌متحده آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، به این معنا که ایران به‌عنوان یک کشور بزرگ تولید‌کننده نفت از یک‌سو و وجود بازار مصرفی جذاب، تمام ظرفیت‌های اقتصادی و تجاری خود با غرب را در ظرف چند کشور اروپایی قرار داد. این مناسبات اما با اعمال تحریم‌های اقتصادی ناشی از بحران هسته‌ای ایران وغرب، به شدت دچار افت شد.

با تامل در مناسبات اقتصادی گذشته ایران و اروپا، می توان این نشانه ها را دریافت کرد: روابط عادی و سنتی میان طرفین، سنگینی کفه ترازو به سود قدرت‌های اروپایی و عدم بهره‌برداری مناسب ایران از کمیت و کیفیت روابط اقتصادی به نفع اقتصاد ملی . توافق هسته‌ای، اجرای برجام و رفع تحریم‌های اقتصادی، مسیر جدیدی را در روابط ایران و قدرت‌های اقتصادی اروپایی گشوده است. آنچه در این میان از اهمیت بسیار برخوردار است بازتعریف روابط اقتصادی میان طرفین و عدم بازگشت به ساختار و شاکله روابط سنتی گذشته است. این حساسیت به‌طور طبیعی باید از سوی طرف ایرانی مورد توجه قرار گیرد. چنانچه در سطور گذشته بیان شد، روابط اقتصادی و تجاری ایران با کشورهای اروپایی به‌ویژه فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا، هلند و اتریش عموما در قالب صادرات نفت خام ایران به کشورهای مزبور و واردات کالاهای صنعتی از آن کشورها به ایران بوده است. قالبی که از حداقل ظرفیت‌های توسعه‌ای به نفع ایران برخوردار بوده است. در دوران پساتحریم، این شرایط باید تغییر یابد.

اولا سهم و جایگاه اروپا در سبد اقتصادی و تجاری ایران در مقایسه با دیگر طرف‌های تجاری به خصوص چین و آسیای شرقی و جنوب شرقی باید تعریف شود. به لحاظ منطق اقتصادی در شرایط جدید در بسیاری از حوزه‌های اقتصادی و تجاری، مناسبات با اروپا نمی‌تواند در اولویت قرار گیرد زیرا ظرفیت‌های اقتصادی کشورهای اروپایی به ویژه اروپای غربی محدود بوده و قادر به رفع نیازهای اقتصادی و توسعه‌ای ایران نیست. ثانیا، روابط اقتصادی ایران و اروپا بیشتر باید کیفیت محور باشد تا کمیت محور. به این معنا که مناسبات جدید باید حول حوزه‌های جدید اقتصادی و تجاری که عمدتا دانش بنیان و سرمایه محور است متمرکز باشد. باید اذعان کرد که مناسبات اقتصادی ایران با اروپای غربی در مقایسه با دیگر مناطق گران‌تر خواهد بود به این معنا که ایران ناچار است هزینه بیشتری را در مراودات تجاری با اروپا بپردازد. از سوی دیگر سیاست‌های اتخاذی کشورهای اروپایی در حوزه اقتصادی که عمدتا بر شاخص‌های زیست محیطی استوار است، مانع از پایداری جایگاه این کشورها در بازاریابی نفتی ایران است. هرچند گاز می‌تواند دریچه جدیدی را به روی ایران و اروپا بازکند که امکان تحقق آن در میان‌مدت کمی دور از انتظار است. با این تفاسیر، بازتعریف روابط اقتصادی ایران و اروپا باید بر محور بازی برد- برد و اهداف کلان توسعه‌ای ایران شکل گیرد. در این بازتعریف به‌طور طبیعی در ازای امتیازات اقتصادی ایران به قدرت‌های اقتصادی اروپایی، باید زمینه‌های انتقال آسان، کم‌هزینه و سریع سرمایه و تکنولوژی فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و انگلیسی به ایران به‌ویژه در حوزه صنایع جدید مانند نانو و‌ های‌تک و در قالب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی فراهم گردد.