ذکر احوال حاکمان و استانداران  خراسان در دوره قاجاریه – بخش22
هادی پژوهش ابوالفتح میرزا مویدالدوله؛پسر بزرگ سلطان‌مرادمیرزا حسام‌السلطنه و داماد ناصرالدین شاه و شوهر افسرالدوله در شعبان 1310 ه.ق برابر با 1270 ه.ش به جای میرزافتحعلی‌خان صاحب دیوان وزیر نظام شیرازی به سمت استاندار خراسان از سوی ناصرالدین شاه قاجار انتخاب و به مشهد اعزام شد و همزمان میرزامحمدعلی صدرالملک هم به تولیت آستان قدس رضوی تعیین شد. مویدالملک مدت‌ها به جای پدرش حسام السلطنه حاکم یزد و اصفهان بود و پس از آن خود به سمت استانداران استان‌های کردستان و زنجان و گیلان منصوب شد و وقتی به خراسان آمد تجربه مسئولیت در استان‌های مذکور را داشت. دوران مسئولیت مویدالدوله در خراسان تا سال 1312 ه.ق ادامه داشت، وی در این سال از سمت خود عزل شد.
اعتمادالسلطنه در خاطره‌ای درباره بی‌تدبیری مویدالدوله حاکم خراسان در واقعه زلزله سوم قوچان که درشب یازدهم رجب سال ۱۳۱۱ ه.ق به وقوع پیوست و شهر بکلی نابود شد و در این زلزله قریب ۱۲ هزار نفر از ساکنان شهر زیر آوار ماندند وتلف شدند، چنین نوشته است: « از اتفاقات دیگر تشریف بردن فرمانروای خراسان مویدالدوله است به قوچان بعد از آن حادثه که در قوچان روی داده بود و زلزله و خرابی خانه‌ها، می‌بایستی از طرف دولت علیه حاکم خراسان آن جا رود و از مردم دلجویی کرده و اسباب آسایش آن‌ها را فراهم آورد.
فرمانفرمای خراسان از قراری که شنیدم ملقب به سردار کل شده است، به قوچان رفت. به جای این که طبیبی، جراحی، اسباب و اثاثیه‌ای، لباسی، غذایی از برای باقی‌ماندگان اهالی قوچان ببرد، در بیرون شهر سراپرده زده و از سایر خانه‌هایی که سرپا مانده و خراب نشده بودند هرخانه پنج تومان به اسم جریمه و مصادره و مخارج ورود فرمانفرما مطالبه نموده، سی چهل هزار تومان مأخوذ داشته، مراجعت کرد؛ اما روس‌ها جمعی از طبیب و جراح حتی عمله گورکن یا خاک‌بردار محض قرب جوار و رعایت حقوق انسانیت به قوچان فرستاده بودند. از طرف شاهزاده فرمانفرما هر قدر تعدی می‌شود از طرف روس مهربانی می‌شود.» قابل ذکر است که در سال 1312 ه.ق مجددا زلزله شدیدی شهر قوچان را ویران کرد و بازماندگان شهر را ترک و در روستاهای اطراف ساکن شدند و بنای شهر جدید (فعلی ) را پایه‌گذاری نمودند.
درباره فزون‌خواهی‌ها و مال‌اندوزی‌های مویدالدوله گزارش‌های متعدد دیگری نیز وجود دارد. ازجمله نوشته‌اند او املاک مرغوب خراسان همانند املاک چناران را تصاحب کرد و آن‌ها را به کسانی مثل حاج کاظم ملک التجار (پدر حاج حسین آقا ملک) فروخت. ملک التجار نیز در مقابل، وکیل مدافع مویدالدوله در تهران بود.
با توجه به نارضایتی‌های شدید مردم مشهد و خراسان از سوءعملکرد مویدالدوله و رسیدن گزارش‌های این نارضایتی‌ها به ناصرالدین شاه، وی در رمضان ۱۳۱۲ه.ق برآن شد تا او را از حکومت خراسان عزل کند، اما کوشش‌های ملک‌التجار در تهران و اقدامات افسرالسلطنه دختر ناصرالدین شاه و همسر مویدالدوله که تهدید کرده بود چنان چه شوهرش را عزل کنند در آستانه مقدسه رضوی بست خواهد نشست، باعث شد تا عزل او یک سالی به تاخیر بیفتد. بالاخره ناصرالدین شاه در محرم سال ۱۳۱۳ه.ق او را عزل کرد.
بست‌نشینی افسرالسلطنه هم نتیجه‌ای نداد و به دستور مرکز او را از بست بیرون کشیدند. اعتمادالسلطنه علت این عزل را علاوه بر نارضایتی مردم مشهد، پیداشدن مشتری بهتری همچون آصف‌الدوله شاهسون برای حکومت خراسان می‌داند که حاضر شده بود مبلغی سه برابر مبلغ تقدیمی مویدالدوله به شاه بپردازد و بدون گرفتن مقام تولیت، حاکم خراسان شود.در سال ۱۳۱۳ ه.ق ناصرالدین شاه در پنجاهمین سال سلطنتش توسط میرزارضاکرمانی از شاگردان سید جمال‌الدین اسدآبادی به قتل رسید. واقعه مهم در در این دوره جدایی شهر فیروزه از خاک ایران توسط روسیه تزاری بود که شرح تفصیلی آن به جهت اهمیت مستقلا در بخش بعدی تقدیم خواهد شد.