تکرار کمیک تاریخ

نویسنده: Richard Ben-Veniste

مشاهده جنجال‌های پیش‌آمده در مورد کاخ‌سفید و روسیه، جمله معروف کارل مارکس را به‌یاد می‌آورد که گفته بود: «تاریخ خودش را تکرار می‌کند؛ ابتدا در قالب تراژدی و سپس در قالب یک کمدی مسخره.» من از نزدیک شاهد تراژدی ملی که باعث سقوط ریچارد نیکسون از ریاست‌جمهوری شد، بودم و اخیرا به این فکر می‌کنم آیا تکرار ماجرای «قتل‌عام شنبه شب*» او نیز به‌زودی رخ خواهد داد؟ ترامپ با در نظر گرفتن اینکه آن اتفاق چگونه موجب سرنگونی یک رئیس‌جمهوری شد، می‌تواند کاری کند که در برابر تکرار اشتباه‌های گذشتگان خود مقاومت کرده و نگذارد واترگیت دیگری رخ دهد.

واقعه مذکور زمانی رخ داد که نیکسون دستور اخراج آرچیبالد کاکس، بازرس ویژه واترگیت را صادر کرد؛ تلاشی مذبوحانه برای اینکه مانع لو رفتن نوارهای کاست ضبط شده‌ای شود که دخالت کاخ سفید در توطئه جلوگیری از تحقیق و بازرسی دفاتر «کمیته ملی دموکراتیک» را اثبات می‌کرد. سوء استفاده نیکسون از قدرت اجرایی نتیجه معکوس داد و خیلی زود به قیمت از دست دادن دو عضو مهم دولتش تمام شد؛ الیوت ریچاردسون، دادستان کل و ویلیام روکلشاوس، معاون رئیس‌جمهوری که هر دو به‌جای دنبال کردن مسیر نیکسون، استعفا دادند. سومین شخص قدرتمند وزارت دادگستری آمریکا در آن زمان رابرت بورک، معاون دادستان بود که با نیکسون همراه شد و کاکس را اخراج کرد.

در آن زمان، چهار ماه بود که در تیم کاکس کار می‌کردم و سرپرست کارگروه بازرسی اتهامات علیه نیکسون شده بودم. تیم ما یکی از پنج کارگروهی بود که کاکس سازماندهی کرده بود تا این ماموریت گسترده را به سرانجام برسانند. اگرچه نیکسون دستور تعطیلی دفتر کار بازرس ویژه را صادر کرده بود و از FBI خواسته بود اسناد و مدارک موجود در آن را توقیف کند، اما ما همچنان در استخدام وزارت دادگستری بودیم. بی‌جایی، بی‌مدیری و سرگردانی از نزدیک شدن به سقوط رئیس‌جمهوری آمریکا، ما را به جوش و خروش آورده بود و بنابراین به خودمان قول دادیم کارمان را با هر ظرفیتی که می‌توانیم ادامه دهیم. تنها چند روز گذشته بود که تبعات واکنش مردم و کنگره به اخراج کاکس، نیکسون را وادار به تغییر رویه کرد و او مجبور شد از دستورات دادگاه پیروی کند و همه اینها در نهایت به افشای هشت نوار صوتی ضبط‌شده علیه او انجامید. ما به دفتر کارمان بازگشتیم و اسناد و مدارک را دوباره جمع‌آوری کردیم و بازرس ویژه جدیدی به نامه لئون جاوورسکی، خیلی زود هدایت بازرسی از ماجرای واترگیت را بر عهده گرفت.

در میان همه این جنجال‌ها - که به همان‌جا ختم نشد - مردم این سوال را مطرح می‌کردند که «نیکسون چه چیزی را پنهان می‌کند؟» پاسخ به این سوال دیری نپایید. نوارهای صوتی افشا شده ثابت کرد نیکسون نه‌تنها یک دروغگو است، بلکه رهبر توطئه‌ای است که جلوی تحقیق و تفحص در مورد کسانی که نقض قوانین در «کمیته ملی دموکراتیک» را سازماندهی و تامین مالی کرده بودند، می‌گیرد. انتخاب نیکسون این بود که یا با موضوع مواجه شود - یعنی احضار در دادگاه، استیضاح و برکناری - و یا خودش استعفا دهد. بعد از واترگیت، فکر می‌کردم شرایط منحصر‌به‌فردی که منجر به استعفای نیکسون شد، هیچ‌گاه قابل تکرار نیست. اما تنها بعد از شش ماه که از ریاست جمهوری دونالد ترامپ گذشته، مقایسه‌ها بین او و نیکسون ظهور کرده است: واترگیت، جاسوسی سیاسی و استراق سمع الکترونیکی توسط کمیته انتخاباتی نامزد جمهوری‌خواه علیه «کمیته ملی دموکراتیک» را دربرمی‌گرفت. «روس‌گیت» جاسوسی سیاسی توسط روس‌ها علیه دموکرات‌ها همراه با احتمال تبانی اعضای کمپین نامزد حزب جمهوری‌خواه یا مشاوران او را دربرمی‌گیرد.

در واترگیت، رئیس‌جمهوری وقت بازرس ویژه را اخراج کرد. در روس‌گیت، جیمز کومی، رئیس FBI، بعد از اینکه به گفته خود رئیس‌جمهوری، تحقیقات اداری فشار زیادی بر او اعمال کرد، اخراج شد. نیکسون شنودهای واترگیت در سنا را «تعقیب توهمات» نامید و ترامپ دائما از همین اصطلاح برای انتقاد از تحقیقات جاری وکلا و بازرسان ویژه استفاده می‌کند. نیکسون به ورون والترز، نایب‌رئیس سیا دستور داد که از رئیس FBI بخواهد بازجویی از سارقان دستگیر شده در صحنه جرم را متوقف کند. طبق شهادت کومی در سنا، ترامپ به او گفته بود نسبت به مایکل فلین، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا که به دلیل دروغ گفتن در مورد تماس‌هایی که با مقامات روسیه داشته تحت‌بازجویی است، سختگیری نکند. الکساندر باترفیلد، دستیار نیکسون، به وجود دستگاه شنود مخفی در کاخ سفید در سنا اذعان کرده بود. ترامپ زمانی گفته بود که ممکن است مکالماتش با کومی را به‌طور پنهانی ضبط کند؛ اگرچه چند روز پیش چنین اقدامی را انکار کرد.

نیکسون مدعی شده بود دفتر بازرس ویژه مملو از نیروهای چریکی است که قصد دارند مچ او را بگیرند و ترامپ رابرت مولر، بازرس ویژه و پرسنلش را «بد و ناسازگار» می‌خواند. همچنین هر دو رئیس‌جمهوری به شدت از رسانه‌ها انتقاد می‌کنند و آنها را «دشمن» می‌نامند. با اینکه همه این مقایسه‌ها کافی نیستند، اما اطرافیان ترامپ از احتمال اخراج شدن مولر خبر می‌دهند. کریس رادی، از نزدیکان رئیس‌جمهوری آمریکا و مدیرعامل سازمان رسانه‌ای Newsmax به خبرنگاران گفته که معتقد است ترامپ چنین چیزی را در‌نظر دارد. باورنکردنی است که راجر استون، از طرفداران قدیمی ترامپ که خودش در مبارزات انتخاباتی نیکسون هم حضور داشت، به وضوح ترامپ را تشویق کرده تا با اخراج مولر «قتل‌عام شنبه‌شب» را جبران کند. این در حالی است که مولر که در زمان جورج بوش در سال ۲۰۰۱ هدایت FBI را بر عهده داشت و از سوی معاون دادستان کل دولت ترامپ برای بررسی پرونده روسیه برگزیده شد، تازه سر کار آمده و در حال جذب نیرو است.

اگر اقدامات ترامپ تقلید غیرماهرانه‌ای از کارهای نیکسون باشد، باید گفت موضوع جدی‌تر از آن است که فکر می‌کنیم. سناتور دیان فینشتین، دموکرات ارشد کمیته قضایی سنا، نسبت به احتمال اخراج مولر توسط ترامپ به‌شدت اظهار نگرانی کرده و گفته اگر او این کار را انجام دهد، به این معنی است که «قانون هیچ جایگاهی برای او ندارد و هر‌کس بر خلاف نظرش فکر کند، اخراج خواهد شد»، درست مثل کنایه ناخودآگاه نیکسون که گفته بود «وقتی یک رئیس‌جمهوری کاری انجام می‌دهد، به این معنی است که آن کار غیرقانونی نیست.» فینشتین گفته: «محدودیت‌های معمول نسبت به قدرت ریاست‌جمهوری باید در مورد ترامپ هم اعمال شود. سنا نباید بگذارد چنین اتفاقاتی رخ دهند. ما کشور قوانین هستیم که به‌طور مساوی در مورد همه اعمال می‌شود؛ درسی که رئیس‌جمهوری باید عاقلانه آن را یاد بگیرد.»

مساله این نیست که آیا ترامپ می‌تواند مولر را اخراج کند یا نه؛ بلکه بحثی که مطرح می‌شود، این است که این کار سوء‌استفاده از قدرت اجرایی از سوی او است. اگر ترامپ باعث رفتن مولر شود، بحرانی قانونی در آمریکا ایجاد می‌شود که تاکنون در این کشور بی‌سابقه بوده است. همچنین کار کنگره گره می‌خورد و بورس با شوکی غیرمنتظره مواجه می‌شود. با توجه به اخراج کومی، می‌توان طرح فوری اعلام جرم علیه ترامپ را به دلیل تلاش برای ممانعت از بازرسی قانونی در مجلس نمایندگان مطرح کرد. راد روزنشتین، در نقش خود به‌عنوان دادستان کل، با انتصاب مولر به‌عنوان بازرس ویژه قانون را رعایت کرد تا بررسی کامل و دقیق در مورد تلاش‌های دولت روسیه برای مداخله در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ و مسائل مرتبط به آن را تضمین کند. باید به‌یاد آورد که نیکسون از سوی هیات‌منصفه عالی واترگیت به دست داشتن در توطئه برای جلوگیری از اجرای عدالت محکوم شد و «کمیته قضایی مجلس نمایندگان» دخالت او در بازرسی‌های کاکس را جزو دلایل استیضاح او قرار داده بود.

در ماجرای واترگیت، چند جمهور‌ی‌خواه در سنا و کنگره بودند که کشورشان را مهم‌تر از وفاداری به حزبشان در نظر گرفتند و محافظه‌کاران سرسختی که تا آخر با نیکسون ماندند، تعدادشان زیاد نبود. اگر ترامپ مولر را برای جلوگیری از بازرسی اخراج کند، این جمهوری‌خواهان هستند که چون هم هدایت سنا و هم کنگره را در دست دارند، باید تعیین کنند که آیا آمریکا همچنان کشور قوانین است یا نه. آمریکایی‌ها شاهد خواهند بود که یا آن عملکرد جمهوری‌خواهان دوره نیکسون که به خاطر مصالح کشورشان با دموکرات‌ها همراه شدند تکرار می‌شود و یا به سادگی با تکرار مجدد نمایش رسوایی واترگیت همراه خواهند شد.

*«قتل عام شنبه شب» اشاره به ماجرایی است که در سال 1973 در جریان رسوایی واترگیت رخ داد و طی آن نیکسون رئیس‌جمهوری وقت آمریکا دادستان ویژه تحقیق رسوایی واترگیت را اخراج کرد.

تکرار کمیک تاریخ