از نوستالژی تا خلاقیت
شهرزاد همتی
همه ما که امروز دوران جوانی را می‌گذرانیم، همیشه گفته‌ایم که خیلی از آن چیزهایی که به عنوان فرهنگ در وجودمان نهادینه شده، مدیون برنامه‌هایی است که در دوران کودکی و خردسالی برایمان تهیه کرده‌اند. نسل ما با اینکه به «بچه‌های انقلاب» معروف است و کودکی‌اش را در جنگ گذرانده، اما می‌تواند با هیجان از خاطرات خوشی سخن بگوید که برنامه‌های محدود تلویزیونی برایش رقم زده است. تلویزیونی که منحصر به دو شبکه بود و تا بعدازظهر عکس گم‌شده‌ها را نشان می‌داد، در دو ساعتی که به گروه کودک اختصاص داده بود، می‌توانست همه ما را میخکوب کند. حالا با ۱۰ شبکه سراسری گاهی احساس می‌شود گروه کودک سیما از نفس افتاده و خاله‌ها و عروسک‌های بی‌حوصله تلویزیونی دیگر مثل گذشته نمی‌توانند خاطرات خوشی برای بچه‌ها رقم بزنند. بچه‌های این روزها بیشتر وقتشان با تکنولوژی می‌گذرد. برنامه‌های کودک که دیگر کمترین ذوق و سلیقه‌ای در آنها به خرج می‌رود، به خاطر هزینه بالای برنامه‌های تولیدی به صورت زنده و دور از هرگونه متن محکم روی آنتن می‌روند. خاله‌های تلویزیونی با لباس‌های رنگی تبدیل به شومن‌هایی شده‌اند که در شهرهای مختلف به قول خودشان «استیج» دارند و برای اجرای یک برنامه ۴۰ دقیقه‌ای پول‌های خوبی هم دریافت می‌کنند. دیگر اثری از خاطرات خوش «خونه مادر بزرگه»، «قصه‌های تا به تا»، «هادی و هدی» نیست و عروسک‌سازها هم می‌گویند تلویزیون توانایی تخصیص بودجه را برای ساخت عروسک‌های خوب ندارد و همین می‌شود که عروسک‌های این روزهای تلویزیون با کمترین ذوق و سلیقه‌ای ساخته می‌شوند.
هر خاطره نسلی در درون خود دارای پیام‌های بی‌شماری است، اما برخی خاطرات با گذشت زمان نه تنها کمرنگ نمی‌شوند، بلکه بر وسعت ارزش‌هایشان افزوده می‌شود. عروسک کلاه قرمزی از جمله این خاطرات است. کودک شیرین‌زبان عروسکی شاید آن زمان که به عنوان مهمان وارد برنامه صندوق پست شد و با شیرین زبانی‌هایش دل همه را برد، هیچگاه تصور چنین روز باشکوهی را در سازندگان آن برنامه ایجاد نمی‌کرد. صرفا یک عروسکی بود که قرار بر این شد تا برای افزودن بر جذابیت‌های آن برنامه از آن استفاده کنند و حتی اینکه روزی زندگی پر فراز و نشیبش دستمایه خلق یک فیلم سینمایی شود آن زمان قابل تصور نبود، اما این عروسک دوست‌داشتنی و پسرخاله بامعرفتش وقتی برای اولین بار بر روی پرده سینماها ظاهر شدند، فراتر از آنچه انتظار می‌رفت فروختند.
کودکی ما با خاطره محبوب دو عروسک «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» گره خورده است. مجموعه‌ای ساده که قرار نبود انضباط و رعایت اخلاق را به کودکان دیکته کند. صمیمیت کلاه قرمزی و اشتباهات گفتاری‌اش او را شبیه کودکی ما می‌کرد و مرام و معرفت پسرخاله رفاقت را یادمان می‌داد. همان سال‌ها بود که اولین قسمت فیلم سینمایی کلاه قرمزی با فروش ۲۰ میلیون تومانی توانست رکورد بزرگی در سینمای ایران محسوب شود و موفقیت آنها را در سینما نیز ثبت کند.
گروه کودک را چندسالی می‌شود که گروه ایرج طهماسب و حمید جبلی نجات می‌دهند. به جرات می‌توان گفت در 4 سال اخیر مجموعه «کلاه قرمزی»‌ یک تنه بار خیلی از شبکه‌های تلویزیونی را به دوش می‌کشد. ایرج طهماسب و حمید جبلی بعد از سال‌ها کارکردن در مجموعه‌های تلویزیونی و سینمایی نبض مخاطب را به‌خوبی می‌شناسند. آنها می‌دانند که شعار اخلاقی گره‌گشای مشکلات تربیتی نیست، سکانس‌های خوب این مجموعه به همراه عروسک‌هایی که نماد هیچ مشخصه اخلاقی برجسته‌ای نیستند و تمام مشخصات و ضعف‌های انسانی را دارند می‌تواند بدون هیچ سعی گل درشت، کودکان را به تفکر درباره رفتارشان وادار کند. هر سال که می‌گذرد طهماسب و جبلی با عروسک‌های جدید که کار دست طراح خوبشان مرضیه برومند است، در صحنه تلویزیون ظاهر می‌شوند و حتی سوپراستارهایی را که سال‌هاست با تلویزیون قهر کرده‌اند به برنامه‌هایشان می‌کشانند. کلاه قرمزی چه در قامت یک استار تلویزیونی خاص و چه در وجه سوپراستاری سینمایی آنچنان خواهان دارد که ضعف‌هایش نیز با اغماض مواجه می‌شود و کمتر منتقدی حاضر است تا شیرینی‌های رویت این خاطره منحصربه‌فرد سینمایی را در ذهن مخاطبانش بشکند. شاید از عواملی که باعث توفیق این مجموعه شد آن باشد که به غیر از سادگی دکور و نوستالژیک بودن برای مخاطبان، نویسندگان در سوژه‌یابی خلاقیت و نوآوری داشتند، به طوری که از موضوعات خیلی ساده و پیش‌پاافتاده، آیتم‌هایی جالب و دیدنی درست کرده بودند که برای دقایقی خنده را بر لب بینندگان می‌نشاند، فرقی هم نمی‌کرد مخاطب چه سن و سالی داشته باشد، کودک یا بزرگسال با حرف‌ها و رفتارهای آن عروسک‌ها خنده‌اش می‌گرفت؛ از طرفی برنامه‌های نوروزی که عمدتا آرشیوی و فستیوالی از سریال‌های تکراری بودند، چندان چنگی به دل نمی‌زدند و همین خود عاملی مضاعف برای دیدن این عروسک‌های تلویزیونی شده بود.
این سریال نوستالژیک که گاهی نمی‌شود از کاستی‌هایش چشم‌پوشی کرد، می‌تواند مخاطبان را در هر طیف سنی به تلویزیون بکشاند. حالا مجموعه کلاه قرمزی 92 دارای شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی است: ببعی، جیگر، گیگیلی، پسرعمه زا، آقای دلاک، آقای همساده، دخترهمساده، گابی و فامیل دور به این مجموعه اضافه شده‌اند و هر کاراکتری جذابیت‌های خودش را دارد. شب‌های نوروز خیلی از کسانی که روزهایشان در خانه می‌گذرد با «کلاه قرمزی» شیرین می‌شود. پرونده کوچک ما درباره آدم‌هایی است که به این عروسک‌ها جان داده‌اند. صداپیشگان و عروسک‌گردانان خاطرات ما...