مذهب

مردم شهرها، روستائیان و عشایر ایران معتقد به اسلام بوده و به ارزش آن پایبند هستند. به طوری که هر یک از آحاد جامعه، کلیه اعمال و رفتارهای فردی و اجتماعی و حتی ظواهر خود را از جمله «پوشاک» با آن موازین هماهنگ می‌کند. خط مشی و دستورات دینی در مورد پوشاک افراد و به خصوص جامعه نسوان کاملا مشخص است.

عموما آن دسته از زنان ایرانی که در جوامع کوچک و به صورت سنتی زندگی می‌کنند به جای روسری یا مقنعه از سربند یا لچک برای پوشش موهای سر استفاده می‌کنند، لباس‌ها نیز گشاد و راحت است و از پارچه‌های ضخیم دوخته می‌شود. روی پوشاک زنان معمولا زیورها و پیرایه‌هایی نیز بسته می‌شود.

شرایط و عوامل طبیعی

عمده‌ترین جنبه کاربری پوشاک، علاوه بر بعد مذهبی و پوششی آن، حفاظت تن در مقابل عوارض آب و هوایی و نیز خطرات و ضربه‌ها و تماس‌های ناشی از فعالیت‌های روزمره است: لذا لباس‌های سنتی در قالب کاربردی آنها عمدتا ساده و بی‌پیرایه هستند و فقط به جنبه کاربردی آنها توجه می‌شود، مثلا مردم مناطق کوهستانی، از پتاوه استفاده می‌کنند تا پا را از خطر نیش گزندگان، ضربه سنگ‌ها، پیچ خوردگی و غیره مصون سازند، یا چوپان‌ها به این دلیل پستک (نمدین) با خود به کوهستان می‌برند تا در مقابل باد و باران و برف و سرما و حتی تابش شدید نور خورشید خود را محافظت نمایند. ضمنا جنس و نوع پارچه بکار رفته در پوشاک و حتی تعداد آنها در هر منطقه‌ای با شرایط و عوامل طبیعی مطابقت دارد، به طوری که در هر فصلی از سال پوشاک ویژه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد و اساسا بلندی و کوتاهی لباس و رنگ آنها در ارتباط مستقیم با نوع آب و هوای هر منطقه می‌باشد. مثلا شلوار مرد بلوچ بلند و گشاد و به رنگ روشن است تا مانع نفوذ گرمای تابستان به بدن شود در مناطق کوهستانی نیز که هوا سرد و متغیر است، برای محافظت از سرما از پوشاک پشمی‌استفاده می‌کنند اگرچه به مقتضای هر فصل به تعداد پوشاک افزوده یا کاسته می‌شود.

منزلت‌های اجتماعی

همان‌گونه که تنوع پوشاک مناطق گوناگون به منزله علامت و نشانه خاص برای معرفی اقوام مختلف است، جنس، رنگ و شکل لباس و زیورها و ضمائم آن هم به پوشنده لباس منزلت اجتماعی ویژه‌ای می‌بخشد، زیورآلات زنان در گذشته به جز جنبه‌های نمایش و زیبایی، دلایل اقتصادی و مالی نیز در پس‌انداز خانواده داشته است.

زن در کلیه گروه‌های قومی و جوامع انسانی موجود در ایران محترم و از یک مصونیت اجتماعی ویژه برخوردار است، لذا در کشمکش‌های قومی‌ و قبیله‌ای از آسیب‌ها در امان بوده است، بنابراین زیورهای زنان به ویژه در گذشته پشتوانه اقتصادی هر خانواده به حساب می‌آمد، زیرا همه اموال منقول و غیرمنقول می‌توانست به تاراج رود جز زیورآلات که توسط زنان استفاده و حمل می‌شد و این به خاطر همان احترام و قداستی بود که زنان داشتند، بنا براین مرد خانواده ترجیح می‌داد که بیشترین پس‌انداز خود را تبدیل به زیورهای گران قیمت کرده و به زن خود هدیه نماید.در واقع به یک کرشمه دو کار انجام می‌دهد.کسب منزلت اجتماعی از طریق پوشاک در بین مردان نیز وجود دارد. ضمن اینکه هر قطعه‌ای پوشاک ممکن است بیانگر قشر و طبقه و رفاه و تحول خاصی باشد، می‌تواند بیانگر میزان دانش، سفر، سیاحت و زیارت نیز به حساب آید.

شیوه معیشت مسلط و فعالیت‌های غیرزارعی

معیشت مسلط جامعه دو نوع تاثیر کاربردی روی پوشاک ساکنان هر منطقه دارد. اولا بیشتر مواد اولیه‌ای که در پوشاک بومی و سنتی منطقه به کار می‌رود، از تولیدات محلی تامین می‌شود، ثانیا نوع فعالیت مردم، پوشاک‌های ویژه‌ای را اقتضاء می‌نماید، لذا معیشت هم در کیفیت پوشاک مردم تاثیر می‌گذارد و هم در شکل ظاهری و در تعداد قطعات آن موثر واقع می‌شود. بنابراین مردمی‌که معیشت مسلط آنها دامداری است، مواد اولی و اصلی پوشاک آنها را پشم تشکیل می‌دهد یا اینکه پشم‌های در هم تنیده شده به صورت لباس‌های نمدین. ضمنا گشاد یا چسبان بودن لباس و ضخیم یا نازک بودن آن هم با شیوه معیشت مسلط هر منطقه تناسب دارد.