شروط توسعه اقتصادی

   پیمانکاران عمومی چه نقشی در توسعه حوزه نفت، گاز و پتروشیمی دارند؟

تفاوت عمده‌ای بین پیمانکاران عمومی و «ای‌پی‌سی کنتراکتورها» وجود دارد و آن هم این است که ای‌پی‌سی کنتراکتورها سعی می‌کنند دارایی‌ها و توانایی‌های سخت‌افزاری داشته باشند. به‌طور مثال سعی می‌کنند، بخش قابل‌ توجهی از تجهیزاتشان را از کارخانه‌هایی که متعلق به خودشان است یا سهامدار هستند یا قراردادهای طولانی‌مدت و همکاری استراتژیک با آنها دارند، تامین کنند. این موضوع مزیت ای‌پی‌سی کنتراکتورها برای انجام به‌موقع تعهدات و قیمت‌های رقابتی‌شان به‌شمار می‌رود. در ایران ای‌پی‌سی کنتراکتورها، تقریباً این دارایی‌های سخت‌افزاری را ندارند. آنها زمانی که در مناقصه‌ای برنده می‌شوند، تمام تجهیزات را از طریق برگزاری مناقصه و انتخاب پیمانکار یا سازنده، تامین می‌کنند. زمانی که تعداد این مناقصه‌ها افزایش می‌یابد، این موضوع به‌طولانی شدن زمان تکمیل پروژه‌ها منتهی می‌شود. اما اگر این تجهیزات در کارخانه‌های خودشان تامین می‌شد، طبیعتاً فرآیند مناقصه و انتخاب سازنده کاهش می‌یافت. بنابراین در تعریف ای‌پی‌سی کنتراکتورها باید گفت، شرکتی است که علاوه‌بر توانایی مدیریت و مهندسی پروژه، توانایی تامین تجهیزات و کالاها را از طریق شرکت‌های متعلق به خود یا شرکت‌هایی که سهامدار هستند داشته باشد.

پیمانکاران عمومی در دنیا نیازی به تجهیزات سخت‌افزاری ندارند؛ بیشترین توانایی آنها در مدیریت پروژه، مدیریت هزینه‌های پروژه، مدیریت کیفیت پروژه، مدیریت زمان پروژه و توانا‌یی‌شان در تامین مالی پروژه خلاصه می‌شود. آنها در فرآیند کار، پروژه را در بخش‌های مختلف به پروژه‌های کوچک‌تر تقسیم و مسوولیت آنها را به ای‌پی‌سی کنتراکتورها واگذار می‌کنند. در تعریف پیمانکاران عمومی هم باید گفت شرکت‌هایی هستند با توانایی‌های مدیریت پروژه و یکپارچه‌سازی آن و حل مسائل حقوقی و دعاوی بین سازندگان، پیمانکاران فرعی و پیمانکاران ای‌پی‌سی و کارفرما. در کشوری که پیمانکاران عمومی بزرگ وجود نداشته باشد، طبیعتاً پروژه‌ها زمان‌بر و هزینه‌ها افزایش چشمگیری خواهد یافت. در واقع می‌توان گفت امکان اجرای مگاپروژه‌ها (پروژه‌های میلیارددلاری) بدون حضور این پیمانکاران بزرگ، باکیفیت و زمان و قیمت مناسب امکان‌پذیر نخواهد بود.

در ایران تعداد زیادی پیمانکار عمومی وجود ندارد. شاید یکی از دلایل طولانی شدن و غیراقتصادی شدن پروژه‌ها، نبود همین پیمانکاران عمومی بزرگ باشد. البته شرکت‌هایی مثل «پتروپارس» و «قرارگاه خاتم‌الانبیا» در این مسیر حرکت کردند و می‌توان به‌عنوان پیمانکاران عمومی بزرگ موفق از این شرکت‌ها نام برد.

با این اوصاف همکاری با پیمانکاران عمومی، چقدر می‌تواند در مسیر توسعه حوزه نفت و گاز و پتروشیمی تاثیرگذار باشد؟

همان‌طور که پیشتر گفته شد، تکمیل پروژه‌های ما به دلیل عدم تامین منابع مالی و عدم حل‌وفصل مسائل مالی و حقوقی، طولانی‌مدت می‌شوند. در بسیاری از مواقع طولانی شدن زمان تکمیل پروژه‌ها، آنها را غیراقتصادی می‌کند و این موضوع سهامداران یا سرمایه‌گذاران را به آن سمت می‌برد که دیگر رغبتی به انجام پروژه‌های جدید از خود نشان نمی‌دهند. طبیعتاً اجرای پروژه‌های بزرگ، بدون حضور پیمانکاران عمومی امکان‌پذیر نیست؛ به این معنا که در یک مدت‌زمان معقول با هزینه معقول عملیاتی نخواهند شد. اما زمانی که پای پیمانکاران بزرگ به این پروژه‌ها باز می‌شود، می‌توان روی پیشرفت به‌موقع و تامین منابع مالی آن حساب باز کرد.

همیشه برای بهتر شدن، بی‌نهایت راه وجود دارد؛ زمانی می‌توان گفت همکاری خوبی از سوی پیمانکاران بزرگ انجام شده است که پروژه‌ها در زمان مقرر و با هزینه قابل‌ قبول به اتمام رسیده باشند. از سال ۱۳۹۶ همکاری خوبی میان شرکت پالایش و پخش و قرارگاه خاتم‌الانبیا صورت گرفت. این همکاری منتهی شد به اینکه بلافاصله فاز یک ستاره خلیج‌فارس تثبیت و فاز ۲ تکمیل و پیش راه‌اندازی شد. همچنین ادامه این همکاری به تثبیت فاز سوم ستاره خلیج‌فارس انجامید. می‌توان گفت در یک بازه یک سال و شش ماهه، سه فاز از این پالایشگاه در سرویس قرار گرفت که با اطمینان می‌توان گفت در صنعت پیمانکاری یک رکورد به‌شمار می‌رود.

پیمانکاران عمومی در بخش بومی‌سازی و ساخت داخل حوزه نفت، گاز و پتروشیمی چه دستاوردهایی داشته است؟

بومی‌سازی در همه‌جای دنیا یک نقطه بهینه‌ دارد؛ به این معنا که نباید همه چیز را بومی‌سازی کرد، چراکه این متد کاملاً اشتباه است. اما نقطه بهینه بومی‌سازی کجاست؟ نقطه بهینه بومی‌سازی فاینانس است. زمانی که صنعت نفت، گاز و پتروشیمی نیازمند منابع مالی ارزان‌قیمت با دوره بازپرداخت طولانی هستند، بنابراین مجبور هستیم برای این صنعت از منابع مالی خارجی استفاده کنیم. زمانی که بخواهید از منابع خارجی استفاده کنید، وام‌دهنده هم شرایطی برای خودش دارد. مثلاً می‌گوید به میزانی که از کشور من خرید می‌کنید وام می‌دهم؛ یعنی میزان تخصیص وام تابعی از میزان خرید شماست. بنابراین اگر صد درصد کالاها را در داخل کشور تولید کنیم، امکان استفاده از منابع خارجی را از دست خواهیم داد. این موضوع بزرگ‌ترین مانع در رشد و توسعه صنعت نفت محسوب می‌شود. ما باید نه‌تنها یک نقطه بهینه برای تولید داخل و فاینانس به وجود آوریم، بلکه ارزیابی کنیم که چه میزان از منابع داخلی را خودمان تامین و چه میزان را از منابع خارجی به دست آوریم. اگر شرایط خاص تحریم‌ها وجود نداشت، پیشنهاد این بود که صندوق توسعه ملی به‌جای اینکه نقش وام‌دهنده خارجی را ایفا کند، در کنار وام‌دهنده خارجی بخش ساخت داخل را تامین منابع مالی کند. در صورتی که در حال حاضر صندوق توسعه ملی، خرید از خارج را تامین منابع مالی می‌کند.

برای رونق تولید در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی چه اقداماتی باید در دستور کار قرار گیرد؟

نفت، گاز و پتروشیمی صنایعی هستند که چه در بالادست و چه در میان‌دست، صنایع سرمایه‌بری به‌شمار می‌روند و نرخ بازگشت سرمایه در بخش میان‌دست این حوزه بسیار بالا نیست. این موضوع به این معناست که برای اجرای طرح، به منابع ارزی در قالب وام بلندمدت با نرخ بهره تک‌رقمی نیاز است. یعنی وقتی بخواهید یک پروژه چهار میلیارددلاری با نرخ بازگشت ۱۵درصدی سرمایه انجام دهید، باید بتوانید ۸۰ تا ۹۰ درصد منابع مورد نیاز را با وام ارزی با بازپرداخت طولانی با نرخ بهره تک‌رقمی تامین کنید تا نرخ بازده داخلی برای آورده سرمایه‌گذار منطقی و معقول باشد. بنابراین این صنعت اگر بخواهد حرکت کند، شرط نخست آن، تامین منابع مالی است. بعد از اینکه منابع مالی تامین شد، ساختار کارفرمایی قوی، نیاز توسعه این صنعت است و اگر وجود نداشته باشد، امکان به ثمر رسیدن سرمایه‌گذاری وجود ندارد. نمونه‌های بسیار زیادی هستند که منابع مالی زیادی تزریق شده است اما به دلیل نبود یک ساختار کارفرمایی قوی، منابع به درستی هدایت نشده و در نهایت به خلق ثروت برای کشور منتهی نشده است. در نهایت با طولانی شدن و افزایش هزینه‌های پروژه، تغییرات بنیادینی در قیمت فلزات و نرخ دلار به وجود آمده است. تمام این موارد باعث شده است که پروژه از ید کارفرما خارج شود و هزینه‌ها بسیار متورم شوند. بنابراین ارنج کردن منابع مالی به اضافه ساختار قوی کارفرما، نیاز انجام پروژه‌های بزرگ است. مرحله سوم توسعه هم به بودن پیمانکاران عمومی بزرگ بازمی‌گردد. آنها در همه جای دنیا بخشی از تامین منابع مالی را بر عهده می‌گیرند.