حمیدرضا جیحانی

مریم رضایی‌پور

طیف وسیعی از باغ‏های تاریخی در چند دهه اخیر با تغییر کاربری مواجه شده و موارد استفاده جدیدی یافته‏اند. برخی از این تغییرات حاصل فرآیند برنامه‏ریزی‏شده بوده و برخی نیز بدون برنامه‏ریزی از پیش تعیین‏شده دچار چنین تغییراتی شده‏اند. نظر به اینکه باغ تاریخی نوعی از فضای مستقل و غیروابسته است که خود گونه‏ها و اشکال متفاوت را شامل می‏شود و در عین حال نوعی منظر طراحی شده محسوب می‏شود، نیاز به وجود چارچوبی برای احیا و تغییر عملکرد آن احساس می‏شود.

باغ و حضور آن در معماری ایرانی

توجه به منظر از دیدگاه تعریف و فرآیند ایجاد و نیز همنشینی آن با دیگر عناصر کالبدی - فضایی انسان‏ساخت، به درک دقیق‏تر و روشن‏تر از چگونگی طرح‏اندازی فضا و شناخت دوره‏ها و سیر تحول فضای معمارانه کمک شایانی می‏کند. به سبب آسیب‏پذیری بیشتر و به واسطه استفاده کمتر از مواد و مصالح در ایجاد فضا و بهره‏گیری گسترده از عناصر سیال و زنده در طراحی، سرعت تخریب در منظرها به نسبت سایر گونه‏های فضاها و مکان‏ها بیشتر است، به همین دلیل مراقبت و احیا و بازسازی آنها نیز اهمیت خاصی دارد.فرآیند احیا و تعریف کاربردی جدید از جمله راهکارهای شناخته شده برای حفاظت از آثار تاریخی است. این فرآیند حفاظتی برای گستره وسیعی از آثار و از جمله منظر طرح‏اندازی شده نیز می‏تواند مدنظر باشد و ملاک عمل قرار گیرد. اما بند چهارم توصیه‏نامه حفظ و حراست زیبایی و شخصیت منظرها و محوطه‏ها مصوب ۱۹۶۲ تصریح می‏کند که در انتخاب راهکارها باید اهمیت نسبی منظر و محوطه در نظر گرفته شود.

منشور ونیز مصوب سال ۱۹۶۴ میلادی نیز در ماده ۵، حفاظت از یادمان‏ها را همواره با بهره‏گیری از آنها برای مقاصد مفید اجتماعی مجاز می‏داند. نظر به اینکه منشور فلورانس مصوب ۱۹۸۲ میلادی را ضمیمه‏ای تخصصی در زمینه باغ‏های تاریخی برای منشور ونیز دانسته‏اند و توضیحی بر شمول باغ‏ها در آثار مورد نظر در منشور ونیز محسوب می‏شود، بنابراین ماده ذکر‌شده از این منشور درباره باغ‏ها نیز صادق است. در همین ماده آمده است که بهره‏گیری هرچه مطلوب هم باشد، نباید موجب دگرگونی در ترتیب و آرایش بنا یا تزئینات شود. منشور ونیز در ماده ۱۴ اعلام می‏کند که محوطه‏های یادمان‏ها را باید به‏طور خاص مراقبت کرد تا به این ترتیب یکپارچگی و تمامیت آنها حفظ شود. بنابراین بدیهی است تغییر برخی کارکردها و تعاریف عملکردی جدید نباید در تضاد با یکپارچگی محوطه‏ها قرار گیرد.

در همین مبحث منشور بورا در بند ۳-۱ بافت مکان‏ها را به معنای مواد و مصالح فیزیکی دانسته و در بند ۱۰-۱ به وضوح عنوان می‏کند که کاربرد مناسب و هم‏ساز کاربردی است که موجب هیچ نوع تغییری در بافت مکانی نشود که به لحاظ فرهنگی اهمیت دارد و برجسته است. همین بند تحت شرایطی بازگشت‏پذیری را شرط هر دگرگونی می‏داند. منشور در ماده ۲۰ اعلام می‏کند که احیا (سازگاری) در جایی پذیرفته است که حفاظت از مکان به شکلی دیگر ممکن نباشد و این کار صدمه‏ای هم برای مکان به دنبال نداشته باشد. ماده ۲۱ منشور، احیا (سازگاری) را محدود به تغییراتی می‏داند که لازمه کاربرد جدید مکان است و در عین حال این شرط را نیز گذاشته که خط‌مشی حفاظت، تعیین‏کننده هم‏ساز بودن یا نبودن کاربردها خواهد بود.اما ماده ۱۴ منشور فلورانس که مختص باغ‏های تاریخی تدوین و تصویب شده است، در بُعد حفاظت از محیط فیزیکی باغ، هرگونه تغییر را که توازن اکولوژیک آن را به مخاطره اندازد، منع می‏کند. در ماده ۱۸ همین منشور دسترسی به باغ را برای تماشا و گردش در آن در حدی مجاز می‏داند که بتوان بافت فیزیکی و پیام فرهنگی باغ را حفظ کرد.

ماده ۱۹ منشور، باغ را مکانی آرام و مساعد برای تماس انسان‏ها و سکوت و تعمق درباره طبیعت برمی‏شمارد که با خصیصه‏های باغ ایرانی نیز از نظر سکوت و خلوتی- به واسطه خصوصی بودن بیشتر آنها و درک بهتر طبیعت- سازگار است. منشور فلورانس، سپس تدارکات لازم برای بازدید از باغ تاریخی را طی قواعدی برمی‏شمارد که به کمک آنها روح باغ و به عبارتی روح مکان باغ حفظ شود. منشور در عین حال صریحا حذف حصار پیرامون باغ را به علت تغییر فضا و حال و هوای باغ رد می‏کند. درباره اسناد و مدارک جهانی حفاظت آثار تاریخی که در اینجا با محوریت فضای باغ مورد بررسی قرار گرفته‏اند، موارد زیر را می‏توان به اختصار بیان کرد:

- در انتخاب راهکارهای حفاظتی لازم است اهمیت منظر مدنظر قرار گیرد و از دگرگونی در ترتیب و آرایش اثر جلوگیری شود.

- یکپارچگی و تمامیت محوطه‏ها حفظ شود.

- تغییر کاربری زمانی مناسب و مورد قبول است که بافت (مواد و مصالح تشکیل‏دهنده) مکان را تغییر ندهد.

- اقدامات انجام پذیرفته در منظرها همچون هر مکان ارزشمند دیگری باید بازگشت‏پذیر باشد.

- احیا (سازگارکردن بنا) به عنوان فرآیندی حفاظتی در جایی قابل قبول است که حفاظت از مکان به شکل دیگری ممکن نباشد و در عین حال فرآیند احیا محدود به تغییراتی است که لازمه کاربرد جدید برای هر مکان است.

- در هر فعالیت حفاظتی از جمله احیا نباید توازن اکولوژیکی باغ، بافت فیزیکی و پیام فرهنگی آن در خطر قرار گیرد.

- ضروری است ویژگی‏های فضای باغ از جمله آرام بودن، سکوت و ارتباط با طبیعت در معنای حقیقی آن و روح مکان یعنی خصیصه‏ای که هر فضایی را منحصربه‏فرد می‏کند، حفظ شود.