صباح السالم دکترای اقتصادش را از آن دانشگاه گرفته است و در اوایل سال۲۰۰۰ هم برای مدتی وزیر امور اقتصادی دولت کویت بود که به دنبال فسادی که در کابینه وقت کویت بود، از آن سمت استعفا داد و این استعفای اعتراضی، محبوبیت او را در میان مردم و قشر روشنفکر کویت دوچندان کرد. سوالی که در اینجا مطرح می‌شود چرا امیر کویت یک اقتصاددان را نخست‌وزیر آن کشور کرده است؟ آیا اقتصاد کویت نیاز به یک بازنگری دارد؟ یا آنکه کویت به یک برنامه‌ریزی تازه‌ای احتیاج پیدا کرده است؟

نگاهی به اقتصاد کویت در سال۲۰۲۳ نشان می‌دهد که آن کشور هم از درآمدهای مکفی برخوردار بوده -۸۸ میلیارد دلار درآمد نفتی و هم آنکه نرخ تورم پایینی داشته – ۳.۵درصد و نیز رشد اقتصادی ۸درصدی را پشت سر گذاشته است. در کل اقتصاد کویت، اقتصادی نبود و نیست که دچار بحران باشد که نیازمند حل یا کمک بین‌المللی برای رفع آن باشد. به نظر من برای یافتن  پاسخ پرسش‌های مطرح شده بهتر است اول نگاهی به موقعیت سیاسی آن کشور در منطقه بیندازیم و دوم، نقشه راه کویت در آینده را بررسی کنیم.

کویت شاید تنها کشور حاشیه خلیج‌فارس باشد که در دو دهه اخیر در هیچ تحول منطقه‌ای نه تنها شرکت نداشت، بلکه به نظر می‌آمد بهترین راه را هم در همین سکوت منطقه‌ای می‌دانست. درست بر خلاف کشورهای دیگر منطقه مانند عربستان که خود را به هر طریق پدرخوانده کشورهای عربی– اسلامی می‌داند، امارات که رونق اقتصادی و نیز منطقه دبی آن در بازه‌های زمان کوتاه سر تیتر خبرها است و مهم‌تر خط هوایی امارات که بهترین خط هوایی جهان است برند تبلیغاتی آن هم محسوب می‌شود، قطر که هم خط هوایی معروفی دارد و هم آنکه جام جهانی۲۰۲۲ فوتبال را برگزار کرد و اکنون هم دیپلماسی منطقه‌ای خودش را فعال کرده است. بنابراین به نظر می‌آید کویت که در میان کشورهای منطقه و به‌ویژه دو کشور آخر که السابقون هم بود، عقب مانده است.

 شاید به همین خاطر است که یکی از دانشگاهیان کویت در گفت‌وگو با بلومبرگ از «انتظارات بالای مردم کویت» سخن گفت و مطرح کرد که این انتظارات را باید برآورده کرد. پس انتخاب یک نخست‌وزیر که هم سابقه دیپلماتیک داشته باشد -جدا از سفارت، وزیر امور خارجه هم بود- و هم اقتصاددان باشد و هم فرد پخته‌ای باشد، شاید بتواند آن کشور را از انزوای منطقه‌ای سیاسی دربیاورد و انتظارات بالای مردم را برآورده سازد.

اما نقشه راه آینده کویت چه می‌تواند باشد؟ درست است که کویت اولین کشوری بود که صندوقی را تعبیه کرد تا مازاد درآمدهای نفتی را در آن ذخیره سازد –اکنون این ذخیره ارزی این صندوق بالغ بر ۷۰۰میلیارد دلار است– اما صرف ایجاد این صندوق نمی‌تواند آینده کویت را ترسیم کند. این کشور نیازمند یک تحول دیگر اقتصادی است. عربستان جدا از آرامکو و سابیک در حال ساخت یک پروژه بلندپروازانه ۵۰۰میلیارد دلاری به نام پروژه نئوم است که می‌خواهد با آن عربستان را به یک اقتصاد دانش‌بنیان و زیرساخت‌های پایدار در طولانی‌مدت تبدیل کند و این شهر را به‌عنوان یک شهر هوشمند و کربن صفر پیشرفته در حوزه‌های فناوری، صنعت، انرژی و گردشگری بشناساند. امارات و قطر هم که نیاز به نوشتن ندارد و منابع گردشگری امارات و فرودگاه هاب منطقه‌ای دبی و نیز قطر امکانات گسترده‌ای را برای آن دو کشور فراهم کرده که نیاز به درآمدهای نفتی را کاهش داده است. لذا باید کویت در این زمینه سریع‌تر بجنبد که هر لحظه تاخیر می‌تواند آن کشور را ماه‌ها یا سال‌ها عقب بیندازد کما اینکه انداخته است. حال باید دید که این انتخاب و انتصاب می‌تواند نقشه راه جدیدی برای کویت ترسیم کند؟

و در آخر... این انتخاب و انتصاب می‌تواند برای ما هم درسی باشد.