اما برخی مدیران مدرن امروزی، این سنت را شکسته‌اند. رید هیستینگز، مدیر نتفلیکس اصلا دفتر کار ندارد و به‌صورت رندوم از میزهای مختلف استفاده می‌کند. خیلی از شرکت‌ها این روزها از چنین چیزی تبعیت می‌کنند.

مدیران دفاتر بانک HSBC در لندن، دیگر در طبقه ۴۲ برج Canary Wharf اسکان ندارند و این طبقه را به اتاق‌های جلسه تبدیل کرده‌اند. مدیران ارشد از میزهای همگانی استفاده می‌کنند.

چنین تغییری یک توضیح قابل‌قبول دارد. قرار گرفتن کارکنان معمولی در کنار هم در یک سالن، درحالی‌که مدیران، اتاق‌های اختصاصی لوکس با منظره‌های پانورامیک دارند، روحیه کارکنان را تخریب می‌کند. وقتی مدیری کنار اعضای تیمش می‌نشیند، بیشتر از چگونگی پیش‌رفتن پروژه‌ها و احساس کارکنان نسبت به کارشان، مطلع خواهد شد. به‌طور کلی، اگر مدیران در دسترس باشند، احتمال اینکه کارکنان برای حل مشکلاتشان به آنها مراجعه کنند بیشتر است. اما حضور مدیران می‌تواند از جهاتی آسیب‌زا هم باشد. مثلا کارکنان از آزادی گفت‌وگوی راحت با همکارانشان لذت می‌برند و اگر رئیس‌شان آنجا حضور داشته باشد، محدود می‌شوند و مجبورند در لحن کلامشان مراعات کنند و همیشه رسمی و جدی باشند. به‌علاوه، هر‌کس کار کردن در دفاتر کاری باز را تجربه کرده، می‌داند که سروصدای حرف‌زدن دیگران، گاهی ممکن است تمرکز کردن را با دشواری مواجه کند. مدیران دائما با مراجعه کارکنانی که سوال دارند یا می‌خواهند مشکلی را مطرح کنند، مواجه می‌شوند. خیلی‌ها در این شرایط از هدفون کمک می‌گیرند، اما اگر مدیر این کار را کند، به او انگ ارتباط‌‌ناپذیر بودن را می‌زنند.

تحقیقات در مورد دفاتر کاری باز، نشان می‌دهد این نوع معماری آن‌طور که باید، اثرات مشارکت‌پذیری مورد انتظار را ایجاد نمی‌کند و اگر مانعی فیزیکی برای حفظ حریم شخصی وجود نداشته باشد، افراد سعی می‌کنند خودشان این مانع را ایجاد کنند. عملا اصلی‌ترین مزیت طراحی باز برای شرکت‌ها، صرفه‌جویی در هزینه‌های طراحی فضا برای کار کردن است.

منبع: IEB.today