فرهنگ کسب و کار در‌ایتالیا

کوشان غلامی

بخش دوم

پیشینه کسب و کار در‌ایتالیا

ایتالیایی‌ها به خانواده دوستی در جهان شهره‌اند و می‌توان گفت‌این رویکرد رابطه محور، به دنیای تجارت نیز کشیده شده است. در واقع اگر بگوییم در هیچ کشور اروپایی (احتمالا‌ به جز اسپانیا) به‌اندازه‌ایتالیا کسب و کارهای خانوادگی کوچک تا متوسط وجود ندارد، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. ‌این بدان معنا نیست که همه بنگاه‌ها با باندبازی خانوادگی و رابطه بازی‌های قدیمی‌اداره می‌شوند؛ اما هنوز قرائن حاکی از تفوق فرهنگ تجاری مبتنی بر مجموعه‌ای از ارتباطات و احساسات محکم در‌ایتالیا است.

بنابراین، با وجودی که شرکت‌های‌ایتالیایی به سمت و سوی یک رویکرد سلسله مراتبی منظم سوق می‌یابند؛ چارت سازمانی لزوما‌ گویای عملکرد واقعی و جزئیات انجام امور در سازمان نیست.

در واقعیت، ساختار سازمان از شبکه‌ای از روابط تشکیل می‌شود که در تمام اجزای سازمان نفوذ می‌کنند، چنان که حتی گزارش‌های رسمی‌ سازمانی نیز جایگاه ویژه‌ای را برای پیوندهای ناملموس، اما مستحکم احترام و وفاداری شخصی در نظر می‌گیرند.

عناوین شغلی همیشه بیانگر جایگاه، نفوذ و میزان قدرت در اختیار شخص نیستند؛ بلکه‌این پارامترها بیشتر براساس‌ این که «چه کسی را می‌شناسید» یا ‌این که «رابط شما در زنجیره چه کسی است» می‌باشد.

علاوه بر پیچیدگی‌های ذکر شده، عواملی چون قرابت‌های دیرپای سیاسی و تعصبات ناحیه‌ای نیز بر تمام ساختارهای تجاری‌ ایتالیا (کشوری با سطح قابل ملاحظه صنایع ملی، در قیاس با سایر کشورهای اتحادیه اروپا) سایه می‌افکنند.

یک اثر جانبی ‌این رویکرد خانواده گرایی و عشق زیست بوم، ‌این است ‌ایتالیا که یکی از ساکن‌ترین جمعیت‌های مدیریتی را در بین تمام کشورهای صنعتی دارد و ‌این می‌تواند منجر به بروز مشکلاتی برای شرکت‌های سرمایه گذاری خارجی، در امر تعدیل و بهینه سازی دفاترشان (فرضا‌ بین رم و میلان) گردد.

ساختار‌های فضای کسب و کار در ‌ایتالیا

همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد،‌ایتالیا به داشتن تعداد قابل توجهی شرکت‌های کوچک تا متوسط که به صورت خانوادگی اداره می‌شوند به خود می‌بالد، اما هنوز بسیاری شرکت‌های بزرگ (نظیر فیات، بنتون و...) نیز هر یک عمدتا‌ متعلق به خاندان خاصی هستند.

در واقع به دلیل فقدان تاریخی سرمایه‌گذاری‌های توام با ریسک در ‌ایتالیا، بسیاری از سازمان‌ها با اتکای صرف به سرمایه‌های خانوادگی آغاز به کار کرده و از سود حاصله نیز فقط به عنوان سرمایه ورودی برای سازمان خود بهره‌برداری کرده‌اند.

در چنین فضای متکی بر ثروت‌های خاندانی، اصلا‌ جای شگفتی نیست که خانواده‌ها خواستار حفظ تدابیر کنترلی در اعتلای درجه خود باشند.

در راستای همین فضای آکنده از رسوم خانوادگی، سیستم مدیریت در‌ ایتالیا به گونه‌ای شدیدا‌ سلسله مراتبی تکامل یافته است که در آن اگر هم تصمیمات مهم از بالا اتخاذ نشده باشند، در بسیاری موارد از رده‌های میانی مدیریت به رده‌های عالی تحمیل می‌شوند.

ممکن است وقت زیادی صرف به توافق رسیدن با یک مدیر ‌ایتالیایی عالی‌رتبه شود؛ تا ‌اینکه در مرحله بعد مشخص شود که تصمیمات را اشخاصی اتخاذ می‌کنند که تاکنون نامی‌ هم از ‌ایشان برده نشده بود.

بنابراین در ‌ایتالیا، زمان مفیدی که در مراحل اولیه کار با یک شرکت، صرف یافتن تصمیم گیرنده واقعی (و نه شخصی که روی کاغذ در مقام تصمیم‌گیری قرار دارد) می‌شود، نسبت به سایر کشورهای اروپایی بیشتر است.