کروگمن، اقتصاد‌دان منتقد وضع موجود

ما گمان می‌کردیم که هموطنان آمریکایی‌مان، کاندیدایی تا این حد مضحک و هراسناک را انتخاب نخواهند کرد. ما گمان می‌کردیم که ملتی به دور از تعصبات نژادی و زن‌ستیزی هستیم و در طول زمان بردبارتر و با اندیشه‌ای بازتر شده‌ایم و اینکه هنوز هنجارهای دموکراتیک و حاکمیت قانون برای اکثریت بزرگی از آمریکایی‌ها ارزش به حساب می‌آید. این بخشی از مقاله‌ای است که پل کروگمن، برنده نوبل اقتصاد سال ۲۰۰۸، هنگام اعلام نام ترامپ به‌عنوان برنده انتخابات، نوشت.

کروگمن ۲۸ فوریه (۱۰ اسفند) ۱۹۵۳ در جزیره لانگ آیلند نیویورک به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در دانشگاه ییل گذراند. در سال ۱۹۷۷ موفق به اخذ درجه دکترا از انستیتوی فنی ماساچوست شد. او پیش از آنکه عضو هیات علمی دانشگاه پرینستون شود، در دانشگاه‌های ییل، انستیتوی فنی ماساچوست، استنفورد و لندن مشغول به تدریس بوده است. علاوه‌بر این در طول سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۳ به مدت یک‌سال به‌عنوان عضو انجمن مشاوران اقتصادی کاخ سفید در زمان ریگان مشغول به‌کار بود. پس از روی کار آمدن بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ انتظار می‌رفت که سمتی مدیریتی به وی واگذار شود، اما به دلایل متفاوتی کنار گذاشته شد اگرچه این امر موجب آن شد تا به صورت فراگیرتری به نشر مقالاتش در مجلات فورچون، اکونومیست، فارین پالیسی و هاروارد بیزینس ریویو بپردازد.

از نظر کروگمن، رشد اقتصادی نمودیافته در خاور دور، نتیجه کارکرد مدل‌های اقتصادی اصلی و جدید نبوده است، این امر موجبات افزایش نسبی سرمایه و نیروی کار را در این منطقه فراهم آورده اما این افزایش، منجر به افزایش بهره‌وری کل عوامل تولید نشده است. او چنین پیش‌بینی کرد که هرچه امکان تحقق رشد اقتصادی در اثر افزایش داده‌های تولید در منطقه آسیای شرقی سخت‌تر شود، رشد اقتصادی آینده این منطقه نیز کاهش خواهد یافت. کروگمن یکی از بنیان‌گذاران نظریه جدید تجارت (بازنگری اصلی نظریه تجارت بین‌الملل) است که به خاطر این نظریه موفق شد در سال ۱۹۹۱ مدال جان بَیتس کلارک را از انجمن اقتصاددانان آمریکا دریافت کند.

بنا به نظر کمیته جایزه نوبل، کروگمن در تحقیقات خود به موضوع میدان‌های جغرافیای اقتصادی پرداخته و در میان دیگر پژوهش‌های او به‌ویژه پیامدهای گسترش جهان شمول شهرها، تاثیرات تجارت آزاد و مساله جهانی شدن مورد توجه قرار گرفته است. دنیس اسنور، رئیس بنیاد علوم اقتصادی کیل آلمان، مهم‌ترین خدمت کروگمن را تنظیم نظریه «جغرافیای نوین اقتصادی» می‌داند. او می‌گوید: «کروگمن، رقابت بر سر گزینش محل استقرار واحدهای صنعتی و مالی در جهان را تئوریزه و به یکی از مهم‌ترین بخش‌های علم اقتصاد تبدیل کرد.» پل کروگمن، برخلاف سایر نظریه پردازان اقتصادی آمریکا، که خود را به بحث‌های اقتصادی محدود می‌کنند، در عرصه سیاست نیز خاموش نمانده، بلکه بر حسب ضرورت به مثابه یک روشنفکر ناآرام با قلمی قدرتمند و نظراتی متقاعد کننده برای افکار عمومی، مسائل سیاسی را تحلیل کرده است. مقاله او در نیویورک تایمز با عنوان «درباره جنگ عراق به ما دروغ گفتند»، از جمله مقالاتی بود که دولت بوش را هدف قرار داد و آن را در افکار عمومی آمریکا به شدت زیر فشار برد. البته انتقادهای تند و تیز کروگمن از میلتون فریدمن به‌عنوان بلندآوازه‌ترین اقتصاددان نیم قرن دوم سده ۲۰ هم در شهرت او بی‌تاثیر نبوده است. به‌عنوان مثال او کارآیی مهم‌ترین تز فریدمن و مکتب پولی را که به ناکارآمدی پول در دستکاری متغیرهای واقعی اشاره دارد، می‌پذیرد اما در عین حال این مکتب را «شکست خورده» معرفی می‌کند. پل کروگمن به مکتب نئوکینزی تعلق دارد که همانند کینزی‌های قدیم از سوسیالیزه کردن سرمایه‌گذاری و مداخله دولت در اقتصاد حمایت می‌کنند.

منابع: قنادان، محمود؛ جوایز نوبل اقتصاد، تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران/سایت نوبل.