در بین صنایع نیز صنعت خودرو در کشورهای مختلف به‌عنوان یکی از صنایع محرک و به عبارتی لکوموتیو اقتصاد شناخته می‌شود که با صنایع متعددی درگیر بوده و رابطه پیشینی (تمام صنایعی که به صنعت خودرو محصولات ارائه می‌کنند؛ مثل صنعت فلزات، شیشه، نساجی، الکترونیک و بسیاری از صنایع دیگر) و پسینی (صنعت لیزینگ، بیمه و... که متکی بر عرضه محصولات خودروسازی است) با سایر صنایع دارد، از این‌رو رونق این صنعت به لحاظ ارتباط با بیش از ۶۰ صنعت وابسته پایین‌دستی، باعث رونق صنایع بزرگ و کوچک زیادی خواهد شد و به دلیل همین اهمیت، صنعت خودرو را لکوموتیو صنایع یا صنعت مادر می‌نامند و پرطرفدارترین صنعت در دنیا محسوب می‌شود.  با توجه به مقدمه فوق می‌توان ادعا کرد که مانند فوتبال در بین سایر ورزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و صنعت خودرو در بین سایر صنایع، صادرات نیز در بین فعالیت‌های اقتصادی با توجه به نقشی که در افزایش اشتغال و کاهش نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، ارزآوری، ارزش‌افزوده و رونق اقتصادی، رشد تولید ناخالص داخلی، شاخص‌های اقتصاد کلان کشور و در نهایت افزایش رفاه اقتصادی مردم و معیشت جامعه دارد، جذاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین و پرطرفدارترین فعالیت اقتصادی محسوب می‌شود و به همین دلیل صادرات را لکوموتیو تولید و موتور‌محرکه اقتصاد کشور نیز می‌نامند.

در واقع اگر بخواهیم فضای تجارت را با بازی فوتبال شبیه‌سازی کنیم، کشاورزان، صنعتگران و تولیدکنندگان در خط دفاعی با تولید کالاهای باکیفیت و رقابتی مدافعان دروازه اقتصاد کشور هستند و با یک سیستم دفاعی چندلایه مهاجمان را برای ضدحمله تغذیه می‌کنند و فعالان اقتصادی در خط میانی و کناره‌های زمین، با معرفی توانمندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و ظرفیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تولیدی وظیفه پشتیبانی از خط حمله را به عهده دارند و صادرکنندگان نیز به‌عنوان مهاجم در خط حمله به‌دنبال ورود به زمین حریف و قراردادن کالاهای تولیدی در قفسه‌های فروشگاهی رقیب هستند. در این بین، اتاق‌های بازرگانی در نقش کادرفنی به حمایت و پشتیبانی تیم می‌پردازند و رایزنان بازرگانی نیز در جایگاه آنالیزور، بر اساس ظرفیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تولیدی و توانمندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صادراتی، وضعیت بازار کشورهای هدف را تجزیه و تحلیل می‌کنند و مشاوره‌های لازم را به کادر فنی و بازیکنان ارائه می‌کنند و سازمان توسعه‌تجارت نیز در نقش فدراسیون، سیاستگذاری و تسهیل فرآیندها و رفع موانع را دنبال کرده و با هماهنگی اتاق‌های بازرگانی ترکیب تیم و بازارهای هدف اولویت‌دار و کالاهای صادراتی مزیت‌دار را مشخص می‌کنند تا بتوانند با شناسایی راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نفوذ و ورود به بازار، سهم بیشتری از بازارهای هدف را کسب کنند.

این در حالی است که در شرایط فعلی دنیا، حقیقت بازاریابی تجاری، جنگی است که در آن رقبا دشمن هستند و مشتری سرزمینی است که باید فتح شود و نبرد برای نفوذ در بازار علاوه‌بر قفسه‌های فروشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مراکز خرید، در ذهن و مغز مشتریان به‌وقوع می‌پیوندد و صادرکنندگان در رقابت شدید و فشرده حاکم بر تجارت بین‌المللی، باید از موانع تحریم، مشکلات نقل و انتقال پول، مشکلات حمل‌ونقل کالا و... در جاده پر پیچ و خم صادرات عبور کنند تا بتوانند منافع کشور خود را تامین کنند.  بر همین اساس، اگرچه امروزه با توجه به تشدید تحریم‌ها و موانع و مشکلات فراوان، صادرات به خودی خود کاری دشوار و پیچیده است و بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی صحبت از تحریم‌های فلج‌کننده و فروپاشی اقتصاد کشور می‌کردند، اما باید اذعان کرد که با وجود موانع و مشکلات موجود، در سال‌۱۴۰۰ صادرکنندگان توانسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند با تلاش و پشتکار و با ابتکار و خلاقیت، ظرفیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تولیدی کشور را به بازارهای جهانی وصل کنند و با رشد ۴۰درصدی صادرات نسبت به سال‌گذشته و دستیابی به صادرات ۴۵‌میلیارد دلاری، نیازهای ارزی کشور را در دوران اقتصاد بدون نفت تامین کنند.