قاره کشف‌نشده

در سال‌های اخیر ‌بار دیگر این استراتژی توسط دولت مستقر تبلیغ شده‌است. گرچه باید این نکته را درنظر گرفت که از دوره‌‌‌‌‌‌‌‌ای که جهان به دو پایگاه کلی تقسیم می‌شد بیش از ۳۰ سال‌ فاصله داریم، اما متنوع‌کردن شرکای سیاسی و تجاری به‌طور قطع سیاست درستی است. در اینجا درنظر گرفتن این نکته حائزاهمیت است که اگر روابط سیاسی به توسعه ارتباطات امنیتی، فرهنگی و از همه مهم‌تر تجاری و اقتصادی بدل نشود، تنها یک عکس در آلبوم خاطرات رئیس‌‌‌‌‌‌‌‌جمهور خواهد بود. حالا، یک دهه‌پس از خداحافظی احمدی‌‌‌‌‌‌‌‌نژاد با نهاد ریاست‌‌‌‌‌‌‌‌جمهوری می‌توان بررسی کرد که رفت و آمدهای چندباره کابینه به آمریکای‌جنوبی تا چه حد باعث برقراری یک رابطه استراتژیک در حوزه تجارت شده‌است. بررسی آمار تجارت با منطقه آمریکای‌لاتین نشان می‌دهد که حجم تجارت ایران با کشورهای این منطقه در سال‌۱۴۰۱ بیش از ۷۱۵‌میلیون دلار بوده که کمتر از میزان تجارت ایران با کشورهای آفریقایی است. همچنین میزان مبادلات تجاری ایران با ۷ کشور در این منطقه، کمتر از ۲‌میلیون دلار بوده که به‌معنای آن است که تقریبا رابطه تجاری بین ایران و این کشورها وجود ندارد؛ در واقع می‌توان گفت آمریکای‌جنوبی، سرزمین کشف‌نشده بازرگانان ایرانی است.

وضعیت اقتصادی آمریکای‌جنوبی

آمریکای‌لاتین، سرزمین اقتصادهای بزرگ است. در دهه‌های گذشته و قبل از دومینوی استقرار رهبران چپ‌‌‌‌‌‌‌‌گرا در قدرت، بسیاری از کشورهای آمریکای‌جنوبی مانند ونزوئلا جزو اقتصادهای موفق طبقه‌‌‌‌‌‌‌‌بندی می‌‌‌‌‌‌‌‌شدند. اکنون اما تصور اکثر مردم از این منطقه، با بحران‌های سیاسی، سقوط ارزش پول ملی کشورها و اقتصادهای ضعیف گره خورده‌است. آمارهای اقتصادی نشان می‌دهد که این تصویر چندان دقیق نیست و کشورهای این منطقه، عمدتا وضعیت اقتصادی قابل‌قبولی دارند.

بر اساس آمارهای بانک جهانی در سال‌۲۰۲۲، برزیل با ثبت تولید ناخالص داخلی ۱۹۲۰‌میلیارد دلار، رتبه ۱۱ در بین اقتصادهای جهان را به خود اختصاص داده‌است و پس از برزیل، آرژانتین، کلمبیا و شیلی با تولید ناخالص داخلی به ترتیب ۶۳۲، ۳۴۳ و ۳۰۱‌میلیارد دلاری دیگر اقتصادهای بزرگ این منطقه هستند. اروگوئه، پرو و اکوادور هم جزو اقتصادهای متوسط طبقه‌‌‌‌‌‌‌‌بندی می‌شوند. در این بین ونزوئلا که وضعیت اقتصادی چندان مناسبی ندارد نیز از نظر منابع طبیعی کشور بسیار مهمی است. داشتن ذخیره نفت قابل‌توجه و برخورداری از معادن پراهمیت، ونزوئلا را به زمین بازی قدرت‌های بزرگ تبدیل‌کرده است. همچنین بر اساس آمارهای بانک جهانی، کشورهای آمریکای‌لاتین در سال‌۲۰۲۰ میلادی مجموعا بیش از ۹۷۰‌میلیارد دلار تجارت را ثبت کرده‌اند. این آمار نشان می‌دهد که این کشورها از نظر تجاری چندان باز نیستند زیرا نسبت تجارت به GDP این کشورها وضعیت خوبی را نشان نمی‌دهد. این مساله علاوه‌بر تهدید یک فرصت را نیز مطرح می‌کند؛ در واقع این آمار می‌تواند بیانگر آن باشد که هنوز رقابت برای فتح این بازارها به مرحله اوج خود نرسیده است.

دوستی‌‌‌‌‌‌‌‌های بی‌‌‌‌‌‌‌‌ثمر

آمارهای گمرک ایران در سال‌۱۴۰۱ نشان می‌دهد که وضعیت تجارت ایران با کشورهای آمریکای‌جنوبی، تناسبی با سرمایه‌گذاری ایران برای توسعه روابط سیاسی با این کشورها ندارد. به‌عنوان نمونه ونزوئلا به‌عنوان کشوری که مستحکم‌‌‌‌‌‌‌‌ترین روابط را با ایران دارد، در سال‌گذشته تنها ۱۱۸‌میلیون دلار کالا از ایران وارد کرده و تنها ۸۱۶‌هزار دلار به ایران صادرات داشته‌است؛ در واقع حجم تجارت ایران با ونزوئلا کمتر از تجارت با کشورهایی نظیر سنگاپور، سودان، موزامبیک و میانمار است. نکته قابل‌توجه دیگر آن است که میزان مبادلات ایران با کشور ونزوئلا از میزان تجارت با کشورهایی که ایران در حال‌حاضر رابطه مثبتی با آنها ندارد هم کمتر است. از نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌های این کشورها می‌توان به اسپانیا، اتریش، بلژیک و آرژانتین اشاره کرد. بولیوی، کشور دیگری است که رئیس‌جمهور دولت‌های نهم و دهم به آن توجه ویژه‌ای داشت. احمدی‌‌‌‌‌‌‌‌نژاد بارها به این کشور سفر کرد و به تعداد سفرهای خود به این کشور تاکید می‌کرد که ایران و بولیوی پیوندی ناگسستنی دارند. یک دهه‌بعد، آمارهای گمرک ایران در سال‌۱۴۰۱ نشان می‌دهد که این رابطه‌گرم حداقل در دنیای تجارت نمودی نداشته‌است.

در سال‌گذشته میزان صادرات ایران به بولیوی رقم ۲۷‌هزار دلار را نشان می‌دهد و ایران از این کشور وارداتی نداشته‌است. شاید برخی ادعا کنند که این روابط در دولت‌های نهم و دهم مستحکم بوده اما در دولت‌های یازدهم و دوازدهم دچار مشکل شده‌است و این نتیجه رویکرد کابینه حسن روحانی نسبت به این کشورهاست. برای پاسخ به این ابهام می‌توان به آمارهای گمرک در سال‌های گذشته رجوع کرد. سال‌۹۲ آخرین سال ‌ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌‌‌‌‌‌‌‌نژاد بود؛ زمانی‌که می‌توان حاصل ۸سال ‌تلاش دولت برای گسترش روابط با کشورهای آمریکای‌لاتین را بررسی کرد. در این سال ‌ایران ۱۲۰‌میلیون دلار به ونزوئلا و به بولیوی نزدیک به ۱۷‌هزار دلار صادرات داشته‌است. در سال‌۸۸ یعنی آخرین سال‌دولت نهم و زمانی‌که هنوز ساختار تحریم‌های سازمان‌ملل علیه ایران تکمیل نشده بود، صادرات ایران به ونزوئلا و بولیوی به ترتیب معادل ۱۳۰ و ۲۰۰‌میلیون دلار بوده‌است؛ یعنی مجموعا رقمی معادل صادرات بی‌دردسر ایران به ارمنستان. آمار به روشنی بیانگر آن است که توسعه روابط با کشورهای سوسیالیست منطقه آمریکای‌لاتین اگر در هر حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌ای مفید بوده، در بخش اقتصادی آورده‌‌‌‌‌‌‌‌ای برای ایران نداشته‌است.

جای خالی ایران

رابطه ایران با دیگر کشورهای منطقه نیز تفاوت عمده‌ای ندارد. حجم صادرات ایران به ۷ کشور در این منطقه کمتر از یک‌میلیون دلار است. در سال‌۱۴۰۱، صادرات ایران به اروگوئه و پاراگوئه به ترتیب معادل ۸‌هزار دلار و ۱۶‌هزار دلار بوده‌است. همچنین ایران در سال‌گذشته به شیلی و کلمبیا به ترتیب ۷۷۳‌هزار و ۴۱۰‌هزار دلار کالا صادر کرده‌است. علاوه‌بر این در سال‌گذشته صادرات به پرو معادل ۵۳۱‌هزار دلار بوده و ایران هیچ صادراتی به اکوادور نداشته‌است. در حوزه واردات نیز وضعیت مشابه است. در سال‌۱۴۰۱، حجم واردات ایران از اروگوئه ۱/ ۱‌میلیون دلار، از پرو ۴/ ۱ و از اکوادور یک‌میلیون دلار بوده‌است. همچنین در این سال ‌ایران از کلمبیا ۲۳۲‌هزار دلار، از شیلی ۲‌هزار دلار واردات داشته و هیچ کالایی از پاراگوئه وارد نکرده است.

در نتیجه با درنظر گرفتن این آمارها میزان مبادلات تجاری ایران با ۷ کشور در این منطقه، کمتر از ۲‌میلیون دلار است که‌ در واقع به‌معنای آن است که رابطه تجاری بین ایران و این کشورها شکل نگرفته است. در مورد سه کشور آرژانتین، برزیل و ونزوئلا که روابط تجاری محدودی با آنها وجود دارد نیز شرایط چندان مطلوب نیست. به‌عنوان مثال ایران در سال‌۱۴۰۱، دو‌میلیون دلار کالا به آرژانتین صادر کرده و از این کشور ۱۲۵‌میلیون دلار کالا وارد کرده و تراز تجاری منفی ۱۲۳‌میلیون دلاری را به‌ثبت رسانده است. وضعیت تراز تجاری ایران با برزیل نیز مشابه است. در سال‌گذشته ایران ۷۱‌میلیون دلار به برزیل صادرات داشته، از این کشور ۳۹۵‌میلیون دلار کالا وارد کرده که تراز تجاری منفی ۳۲۴‌میلیون دلاری را نشان می‌دهد. در رابطه ونزوئلا وضعیت وارونه است؛ تراز تجاری ایران در رابطه با ونزوئلا مثبت ۱۱۷‌میلیون دلار است. با توجه به اهمیت استفاده از ابزار تهاتر در شرایط فعلی کشور، بهترین وضعیت برای ایران نزدیکی به رقم صفر در تراز تجاری است. در حال‌حاضر تراز تجاری ایران با کشورهای این منطقه منفی ۳۳۲‌میلیون دلار است که لازم است با شناسایی بازارهای کشورهای این منطقه، تراز تجاری بهبود پیدا کند.

در نهایت می‌توان از بررسی رابطه تجاری ایران با کشورهای آمریکای‌لاتین دو برداشت کلی داشت. مساله اول آن است که ایران نتوانسته رابطه سیاسی با کشورهای این منطقه را به رابطه اقتصادی تبدیل کند؛ این در حالی است که اغلب کشورهای موفق در حوزه اقتصاد، اساسا روابط سیاسی را بر پایه منافع مشترک اقتصادی بنا می‌کنند و ایجاد هزینه برای رابطه با کشورهایی همچون ونزوئلا و بولیوی، بدون استفاده از مزایای آن اتلاف منابع است؛ این در حالی است که کشورهایی مانند چین و روسیه در سال‌های اخیر به‌خوبی رابطه سیاسی با کشورهای سوسیالیست این منطقه را تبدیل به فرصتی برای بازرگانان خود کرده‌اند و با سرمایه‌گذاری در آمریکای‌جنوبی همکاری‌های گسترده‌ای را در حوزه انرژی و معادن با کشورهای این منطقه دارند.

نکته دوم آن است ایران در بخش تجارت خارجی اصولا رابطه خاصی با قاره‌‌‌‌‌‌‌‌های آفریقا، آمریکا و اقیانوسیه ندارد؛ در واقع ایران تمرکز خود را صرفا بر آسیا و اروپا متمرکز کرده که در بین کشورهای این مناطق نیز تنها چند کشور شریک عمده ایران محسوب می‌شوند. در جهانی که شرایط سیاسی چندان پایدار نیست و کشورها به‌جای انتخاب شرکای استراتژیک، بر حسب موضوع اقدام به ایجاد اتحادهای کوتاه‌مدت می‌کنند، داشتن شرکای تجاری محدود یک خطر سیاسی-امنیتی برای کشور است. داشتن چند شریک محدود می‌تواند ضربه‌پذیری اقتصاد را افزایش دهد و ممکن است یک اتفاق سیاسی (مانند جنگ) یا یک اتفاق طبیعی (مانند سیل و زلزله) در کشوری که شریک تجاری اصلی ایران محسوب می‌شود، کشور را با بحران جدی مواجه کند، بنابراین تنوع در مقاصد صادراتی و مبادی وارداتی برای ایران یک ضرورت است. نظر به اینکه بیشتر کشورهای آمریکای‌لاتین رابطه سیاسی مثبتی با ایران دارند، این منطقه باید مورد‌توجه مسوولان وزارت‌خارجه و نهادهای اقتصادی کشور قرار گیرد. با توجه نقش قابل‌توجه تولیدات کشاورزی در اقتصاد آمریکای‌جنوبی، مساله تامین کالاهای کشاورزی ارزان و واردات آب‌مجازی از این کشورها از دیگر مزایای توسعه روابط تجاری با کشورهای آمریکای‌لاتین است.