ریسک‌های انتقال انرژی

رابطه بین نفت و جنگ پیچیده است و در اغلب موارد مناقشه‌ها بر سر نفت به شکل مسالمت‌آمیز بین طرف‌ها حل و فصل می‌شود. مناقشه‌های خطرناک‌تر آنهایی هستند که در آن تنش‌ها بر سر نفت به فعال شدن عوامل دیگر منجر و جنگ اجتناب ناپذیر می‌شود. اما در خلیج‌فارس چه خبر است؟ روز جمعه سپاه پاسداران ایران یک نفتکش با پرچم انگلستان را توقیف کرد. ایران می‌گوید این اقدام به دلیل نقض قوانین از سوی نفتکش یاد شده انجام شده، اما برخی تحلیلگران اقدام ایران را تحت‌تاثیر شدت یافتن تنش‌ها بین این کشور و آمریکا و فشارهایی می‌دانند که تحریم‌های آمریکا بر اقتصاد ایران وارد کرده است. ترامپ سال پیش به‌طور یکجانبه از پیمان هسته‌ای ایران خارج شد و سه ماه پیش آمریکا تحریم‌های سختگیرانه‌ای علیه ایران اعمال کرد و اخیرا تاثیر این تحریم‌ها افزایش یافته است. در این میان بسیاری از کارشناسان اقدام آمریکا را احمقانه و بی‌نتیجه توصیف می‌کنند. اما در هر حال ترامپ و تیم او قصد دارند برنامه اعمال حداکثر فشار بر ایران برای وادار کردن این کشور به مذاکره را دنبال کنند، زیرا آن را موثر می‌دانند و راهی غیر از این ندارند. ماه قبل انگلستان یک نفتکش حامل نفت ایران را توقیف کرد و به باور مقامات انگلیسی اقدام روز جمعه ایران پاسخی به اقدام مشابه انگلستان بوده است.

ایران و آمریکا مدت‌هاست در خاورمیانه درگیر تنش هستند و ایران یک پهپاد آمریکایی را سرنگون کرده است. چند روز پیش آمریکا اعلام کرد حضور نظامیان این کشور در منطقه افزایش می‌یابد. قرار است ۵۰۰ سرباز و موشک‌های پاتریوت در عربستان مستقر شوند. این اقدام در واکنش به آسیب‌پذیری زیرساخت‌های انرژی انجام می‌شود، اگرچه متخصصان این اقدامات را موثر نمی‌دانند. نفت می‌تواند تنش‌های سیاسی را شدت بخشد. از دهه ۱۹۷۰ نفت نقشی بزرگ در بسیاری از جنگ‌ها داشته و می‌تواند در آینده نیز منشأ نزاع‌های کوچک و بزرگ در مناطق مختلف به‌ویژه خاورمیانه باشد. یکی از مسیرهایی که طی آن نفت می‌تواند به درگیری نظامی منجر شود رقابت یا درگیری بر سر کنترل مسیرهای انتقال انرژی، خطوط لوله یا مسیرهای کشتیرانی است. برای مثال در دهه ۱۹۴۰ تحریم‌های نفتی آمریکا به اقتصاد ژاپن فشار وارد کرد و توکیو مجبور شد برای دستیابی به نفت و دیگر مواد خام به اقدام نظامی دست بزند. همچنین یک عامل حمله روسیه به کریمه نزاع بین روسیه و اوکراین بر سر کنترل خطوط لوله انتقال گاز طبیعی بود که از سال ۲۰۰۵ شروع شده بود.

اما واقعیت این است که نزاع بر سر کنترل مسیرهای انتقال انرژی هرگز تنها علت جنگ نبوده است به این معنا که این نزاع‌ها در ترکیب با عوامل دیگر غیروابسته به انرژی می‌تواند زمینه را برای جنگ فراهم کند. نخستین عامل، جنگ بر سر منابع است یعنی کشورها تلاش می‌کنند با زور بر منابع تسلط پیدا کنند اما معمولا این موارد به ندرت رخ می‌دهند. دومین عامل، پیش‌بینی اقدام یک کشور برای تسلط بر بازار نفت است. برای مثال در سال ۱۹۹۱ آمریکا معتقد بود عراق با اشغال کویت چنین هدفی را دنبال می‌کند. سومین عامل دستیابی به منابع مالی و چهارمین عامل این است که نفت، رئیس یک کشور نظیر صدام را در برابر مخالفت‌های داخلی محافظت می‌کند و سبب می‌شود او تمایل بیشتری به ماجراجویی بین‌المللی پیدا کند. پنجمین عامل آن است که گاه جنگ‌های داخلی در کشورهای نفت‌خیز به دیگر کشورها سرایت می‌کنند و این همان وضعیتی است که در سال ۲۰۱۱ در لیبی مشاهده شد. جنگ کنونی در یمن متفاوت است، زیرا یمن نفت بسیار کمی تولید می‌کند، اما عربستان، امارات و ایران در این جنگ اثرگذار هستند و هر سه این کشورها تولیدکنندگان بزرگ نفت هستند.

به‌رغم آنکه نفت می‌تواند به روش‌های گوناگون زمینه‌ساز جنگ شود، اما همواره جنگ‌ها قابل‌اجتناب بوده‌اند. در واقع کشورها همواره راهی برای حل اختلافات خود به روش‌های غیرتهاجمی پیدا می‌کنند. از سوی دیگر با آنکه جنگ یک عامل بزرگ اختلال‌آفرین در بازار نفت است، اما ثابت شده که بازار نفت نسبت به این‌گونه شوک‌ها مقاوم است. برای مثال در دهه ۱۹۸۰ در جنگ عراق علیه ایران هر دو کشور تلاش کردند نفتکش‌های دیگر را غرق کنند و البته موفق نشدند. نفتکش‌ها چنان بزرگ هستند که غرق کردن آنها بسیار دشوار است.

با آنکه نفت خام قابل اشتعال است، اما احتمال انفجار آن وجود ندارد و درباره تنگه‌هرمز کارشناسان معتقدند بستن آن آسان نیست. به همین دلیل است که بازار نسبت به تنش‌های چند هفته اخیر در خلیج‌فارس واکنش بزرگ نشان نداده است. روز جمعه پس از اعلام توقیف یک نفتکش بریتانیایی از سوی ایران قیمت نفت تنها ۲درصد افزایش یافت اما قیمت‌ها هفته قبل کاهش ۵ دلاری را تجربه کرد. به‌رغم آنچه گفته شده نباید آسوده خاطر بود. برخلاف دهه ۱۹۸۰ در حال‌حاضر تعداد زیادی از تانکرهای حامل گاز طبیعی مایع از تنگه هرمز عبور می‌کنند و آنها در مقایسه با نفتکش‌ها بسیار آسیب‌پذیرتر هستند. یک نکته مهم این است که تنش‌ها بر سر توقیف نفتکش‌ها تا اندازه‌ای حاصل منازعات بنیادی‌تر درباره برنامه هسته‌ای ایران است. البته رقابت‌ها بین ایران و عربستان بر سر مسائل مختلف نیز در این زمینه موثر بوده است. جنگ قابل‌اجتناب است. حتی اگر منازعات بر سر نفت باشد با این حال روند امور در خاورمیانه بسیار نگران‌کننده است.