این یادداشت قصد دارد در راستای فراخوان وزیر به منظور بهره‌مندی اقتصاد کشور از این فناوری، اجمالا پیشنهاد اولیه‌ای درخصوص رمزارز مذکور ارائه کند. به این منظور طرح دو مقدمه کوتاه برای افرادی که آشنایی کمتری با مباحث رمزارزها و قراردادهای هوشمند دارند ضروری است:

الف) به‌طور کلی مراودات مالی در بستر بلاک‌چین با ارزهای رمزنگاری شده صورت می‌گیرد. این رمزارزها به دلیل ابهامات تکنولوژیک و چشم‌انداز مبهمشان، دارای نوسانات قیمتی نامتعارفی هستند. نوسانات مذکور اگرچه فعلا بخشی از رفتار طبیعی این ارزها به شمار می‌رود اما کسب و کارهای رایج امکان تحمل ریسک این نوسانات را ندارند.

ب) در سوی دیگر، قرارداد هوشمند یکی دیگر از نوآوری‌های کلیدی تحول‌آفرینی است که اولین بار به‌صورت عملیاتی در پلتفرم اتریوم، به‌عنوان نسل دوم ارزهای رمزنگاری امکان ظهور پیدا کرده است. به‌طور خلاصه یک قرارداد هوشمند مجموعه‌ای از کدهای رایانه‌ای است که در صورت برقراری شرط یا شروط خاصی که از قبل در آن تعریف شده، عملیاتی را (نظیر انتقال مقداری ارز از یک حساب به حساب دیگر) اجرا می‌کند. برای روش شدن موضوع فرض کنید قرارداد هوشمندی بین یک شرکت بیمه و یک کشاورز منعقد شده است که بر اساس آن اگر دمای هوا به منفی ۱۰ درجه برسد، شرکت بیمه موظف به پرداخت ۵۰ درصد از خسارت تعیین شده در قرارداد است. در این مثال در صورت وقوع حادثه، با درخواست کشاورز برای اجرای قرارداد، برنامه شرط پرداخت را از مرجع مستقل از پیش تعیین شده (سازمان هواشناسی) کنترل و در صورت معتبر بودن شرط، به میزان مقرر در قرارداد (۵۰ درصد) از حساب (رمزارز) شرکت بیمه برداشت و به حساب (رمزارز) فرد واریز می‌کند.

با توجه به دو مقدمه فوق می‌توان گفت پیاده‌سازی عملیاتی این قراردادها، حداقل به دو مولفه نیاز دارد. اول، «پلتفرمی که امکان پیاده‌سازی و اجرای آسان این قرارداد در آن وجود داشته باشد» و دوم، «ارز قابل پذیرش طرفین». اگر علی‌الحساب بپذیریم بتوان از پلتفرمی نظیر اتریوم برای پیاده‌سازی این قراردادها استفاده کرد و از طرح ایده‌ پیاده‌سازی و اجرای پلتفرمی بومی با قابلیت اجرای قراردادهای هوشمند «فعلا» صرف‌نظر کنیم، مساله‌ ارز قابل پذیرش طرفین را نمی‌توان با گزینه‌ای از ارزهای موجود جایگزین کرد. به عبارت دیگر به چند دلیل استفاده از رمزارزهای فعلی نظیر بیت‌کوین، اتر، لایت‌کوین و... در قراردادهای هوشمند بین فعالان اقتصادی با چالش‌هایی مواجه است:

۱- همان‌طور که پیش‌تر بیان شد ارزهای رمزنگاری شده دارای نوسانات بسیار زیادی هستند و تحمل ریسک نوسانات مذکور برای فعالان اقتصادی غیر ممکن است. گرچه اخیرا در ایالات متحده قراردادهای آتی و اختیار معامله بیت‌کوین برای مدیریت ریسک نوسانات راه‌اندازی شده است، اما کاربرد این ابزارها محدود و اساسا برای کاربران ایرانی بلااستفاده است. از طرفی وقتی ریسک ناشی از نوسانات خود دلار در اقتصاد ایران را به ریسک نوسانات این ارزها اضافه می‌کنیم موضوع حتی پیچیده‌تر نیز می‌شود.

۲- نکته دوم درخصوص تهیه و تبدیل این ارزها به ارز رایج معاملاتی کشور است که با توجه به محدودیت‌های بانکی و ارزی و دشواری‌های فنی آن برای افراد، این موضوع یک چالش جدی است.

۳- با فرض انتقال روز افزون تبادلات مالی و اقتصادی از فضای سنتی به فضای بلاک‌چین و نیاز بیشتر به استفاده از ارزهای رمزنگاری در قراردادهای هوشمند و مراودات تجاری، به نظر می‌رسد با توجه به محدودیت‌های ارزی کشور بحث خروج ارز برای تهیه رمزارزهای بین‌المللی، هر روز به مساله و چالش جدی‌تری تبدیل خواهد شد. گرچه می‌توان این موضوع را نه خروج ارز، بلکه تبدیل یک ارز به یک ارز دیگر تعبیر کرد، اما اهمیت ارزهای سنتی حداقل طی سال‌های نزدیک آتی غیرقابل انکار است.

۴- نکته آخر آنکه به دلیل میزان تراکنش‌های بالا و عدم حل مشکلات مقیاس‌پذیری که ارزهای مهمی نظیر بیت‌کوین و اتر با آن مواجه هستند، کارمزد تراکنش‌های این ارزها بالا و عملا برای مبالغ کم قابلیت استفاده ندارند.

اما راه‌حل چیست؟ بهترین راه‌حل طرح شده که امروز به‌طور جدی در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار گرفته است، ایجاد یک رمزارز ملی، با پشتوانه‌ ۱:۱ ارز جاری ملی است. در این راه‌حل، بانک مرکزی یا جامعه‌ای از فعالان حوزه تکنولوژی‌های مالی، ارزی رمزنگاری شده را بر بستر یک بلاک‌چین عمومی که عینا ارزشی معادل ارز متعارف آن کشور دارد، ایجاد می‌کنند. حال، این رمزارز باثبات، امکان استفاده عملیاتی در قراردادهای هوشمند و تکنولوژی‌های مبتنی بر بلاک‌چین را خواهد داشت. در این خصوص فرضا برای ایران، به ازای هر رمزارز ریالی (IRR-Backed Cryptocurrency) تولید شده، یک ریال نزد بانک مرکزی سپرده‌گذاری می‌شود و بانک مرکزی به‌عنوان نهاد نظارتی بر تعداد ارزهای تولید شده و معاملات صورت گرفته‌ نظارت خواهد کرد. به این ترتیب بدون خلق پول و افزایش پایه پولی امکان انتقال بخشی از نقدینگی کشور به بستر بلاک‌چین فراهم می‌شود. اگرچه ممکن است به دلیل تفاوت سرعت گردش پول در این بستر، شاهد تغییراتی در میزان نقدینگی اقتصاد باشیم، بانک مرکزی همواره ابزارهای لازم برای کنترل این موضوع را در اختیار خواهد داشت.  در فضای بین‌المللی تاکنون تنها یک نهاد اقدام به تولید یک رمزارز با نماد USDT با نام دلار تتر (USD Tether) کرده و مدعی است به ازای هر USDT یک دلار در یک حساب پشتیبان ذخیره کرده و همواره در صورت درخواست کاربران امکان بازخرید رمزارزهای منتشر شده را دارا است. اگرچه به دلیل ابهامات در نظارت شفاف بر حساب سپرده پشتیبان و عدم پشتیبانی یک بانک مرکزی از آن، تردیدهایی در اعتبار ادعای این شرکت وجود دارد، اما اصل موضوع قابل پیاده‌سازی است.به هر حال، فارغ از مکانیزم‌های اجرایی و مسائل فنی، این حقیقت که بهره‌مندی عملی از مزیت‌های تکنولوژی بلاک‌چین در اکوسیستم اقتصادی کشور، بدون وجود یک «رمزارز ریالی» با ثبات و مورد تایید بانک مرکزی، امکان‌پذیر نیست، غیر قابل انکار است.