هر چند فیدل کاسترو، رهبر انقلابی کوبا با انعقاد موافقتنامه‌ای تجاری در خصوص صادرات شکر به شوروی توانست تا حدی معضل صادرات شکر کوبا به آمریکا را حل کند، ولی در نهایت خواستار بهبود وضع روابط تجاری‌اش با ایالات متحده آمریکا و از طریق مذاکرات شد. این روند در حالی از سوی کاسترو دنبال شد که آمریکا برنامه اصلاحات ارضی کوبا را غیرمنطقی می‌دانست. دکتر منوچهر کمالی طه، در بخش دیگری از کتاب خود تحت عنوان «مسائل نیمکره غربی، کوبا، کاسترو، انقلاب» به بررسی رد پیشنهاد مذاکره کوبیان از طرف وزارت امور خارجه آمریکا می‌پردازد که در بخش پایانی، تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.

در ۲۲ فوریه دولت انقلابی دست به اقدامی جدی زد تا روابط دوستانه بین دو کشور مجددا از سر گرفته شود. «رائول‌روا» در یادداشتی اعلام کرد دولت انقلابی خواستار از سر گرفتن مذاکرات سیاسی از راه‌های سیاسی عادی است. اما به درخواست اولیه پرزیدنت دورتیکوس برای از سر گرفتن مذاکرات یک شرط مهم افزوده بودند:

«در عین حال دولت انقلابی کوبا میل دارد روشن سازد که از سر گرفتن این مذاکرات باید لزوما تحت قیود هیچ‌یک از اقدامات دولتی ایالات متحده آمریکا یا کنگره آن کشور انجام نشود که مستلزم خصیصه‌ای یک‌طرفه باشد و احتمالا نتایج مذاکرات مذکور را از بین ببرد یا به اقتصاد و مردم کوبا صدمه زند.»نیویورک تایمز در شماره ۲۴ فوریه خود گزارش داد که:«مقامات رسمی واشنگتن اظهار می‌دارند، معنی شرطی که کوبا معین کرده است این است که کنگره نباید در جریان مذاکرات دو کشور دست به گذراندن قانونی پیرامون شکر، که مورد موافقت کوبا نباشد، بزند.»

اما انجام شرطی که کوبا معین کرده بود میسر نبود. چرا که دولت آمریکا قبلا برای گذراندن یک چنین قانونی دست به اقدام زده بود. اقدام برای کاهش سهمیه شکر کوبا اساس هرگونه مذاکره بین دو کشور را به هم زد. زیرا این اقدام دولت آمریکا به جز اقدام نظامی مهم‌ترین عملی بود که ممکن بود علیه دولت کوبا انجام گیرد و مقصود و نظر اولیه کوبا هم این بود که با آغاز مذاکره از وقوع این اقدام جلوگیری به عمل آورد.دولت کوبا دو روز قبل از ارسال یادداشتی که در آن درخواست از سر گرفتن مذاکرات شده بود، یادداشت دیگری ارسال داشته بود و در آن اشارات یک ماه قبل کاسترو را در تلویزیون دایر بر اینکه بن سال در پروازهای فراز کوبا دست داشته است پس گرفته بود. در این یادداشت کوبا اشاره شده بود که کاسترو در نظر نداشته است که بن سال را متهم به توطئه‌چینی کند. در حقیقت این یادداشت عذرخواهی دولت انقلابی به منظور صاف کردن راه از سر گرفتن مذاکرات بود.

در تاریخ ۲۹ فوریه دولت ایالات متحده آمریکا به یادداشت کوبا دایر بر درخواست از سر گرفتن مذاکرات چنین پاسخ داد:«... دولت ایالات متحده آمریکا، شرایطی را که برای از سر گرفتن مذاکرات پیشنهاد کرده‌اید نمی‌تواند بپذیرد... همان‌طور که در بیانیه ۲۶ ژانویه پرزیدنت آیزنهاور گفته شد لازم است دولت ایالات متحده آمریکا در اجرای حاکمیت خود به‌منظور برداشتن هر قدمی که لازم می‌داند باید طبق تعهدات بین‌المللی و در دفاع از حقوق و منافع قانونی اتباع خود برداشته شود، آزاد باشد. دولت ایالات متحده آمریکا عقیده دارد که این منافع و حقوق برعکس با اقدامات یک جانبه دولت کوبا نقض شده است.»سه روز قبل از آن نیز دولت انقلابی اشاره دیگری بر تمایل خود برای فراهم کردن وسیله از سر گرفتن مراودات با ایالات متحده آمریکا کرده بود. دولت انقلابی ۳۴ تن از افراد ارتش انقلابی را به اتهام توطئه علیه تروخیلو و مداخله در امور داخلی یک کشور خارجی به محاکمه کشید. کاسترو عقیده قبلی خود را مجددا تکرار کرد و گفت که انقلاب را نمی‌شود صادر کرد. لیکن در ماه اوت وقتی ایالات متحده آمریکا اتهامات علیه کوبا را تسلیم سازمان کشورهای آمریکایی (او.آ.اس) می‌کرد مسوولیت بیشتر بحران‌های ناحیه دریای کارائیب را به گردن کوبا گذارد و مدعی شد در کوشش‌هایی که برای تجاوز به کشورها شده است، دخالت داشته است.

ایالات متحده آمریکا ضمن نامه‌هایی، از جمله نامه‌های ۱۱ژوئن ۱۹۵۹ و ۱۳ اکتبر ۱۹۵۹ و ۱۱ ژانویه ۱۹۶۰ خود، طرفداری کامل خود را از برنامه‌های «منطقی» بهبود وضع روستایی از جمله اصلاحات ارضی اعلام کرد. اما دولت مذکور اظهار داشت احساس می‌کند که برنامه اصلاحات ارضی کوبا برنامه‌ای «منطقی» نیست. در این یادداشت‌ها رهبران ایالات متحده آمریکا عقایدی را تشریح می‌کردند که از خاک کشورشان و از پیشینه اجتماعی و طبقه اقتصادی خودشان سرچشمه می‌گرفت. طبیعی است که با این طرز فکر مقررات اصلاحات ارضی کوبا که طی آن زمین از شرکت‌های آمریکایی گرفته می‌شد و تحت سیستم تعاونی یا مزارع متعلق به عموم در می‌آمد، در نظر بیشتر رهبران سیاسی و اقتصادی ایالات‌متحده آمریکا به شدت «غیرمنطقی» می‌نمود. در تعقیب این طرز تلقی، عقاید دولت ایالات متحده آمریکا با ایدئولوژی انقلابی ناسیونالیستی رهبران کوبا، که متقابلا از خاک کشورشان و تسلط سیاسی و اقتصادی نیم قرن ایالات متحده آمریکا بر مملکتشان سرچشمه گرفته بود، برخورد کرد. با وجود تمام اینها رهبران هر دو کشور با آداب و رسوم حزبی پرورش یافته بودند و هر دو گروه عقیده داشتند که وارثان دموکراسی هستند. لیکن انقلابیون کوبا مدت‌ها بود که با توجه به تاریخ کوبا معتقد شده بودند که دموکراسی پارلمانی فقط نما و سردری است برای دیکتاتوری نظامی و استثمار. آنها عقیده داشتند کوبا باید اقتصاد و دموکراسی سیاسی مخصوص به خود را ایجاد کند. دموکراسی و اقتصادی‌که در چارچوب آداب و رسوم غربی از میراث فرهنگی خود این کشور ریشه گرفته باشد. از نظر آنها غم‌انگیزی و درد سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا این بود که این کشور دست به اقدامی می‌زد تا کوباییان را نه‌تنها نسبت به «کاپیتالیسم» ایالات متحده آمریکا، بلکه کاملا نسبت به آداب و رسوم و طرز فکر دموکراسی غربی و آزادی آن، بدبین سازد از نظر رهبران کوبا به‌طور روزافزون بیشتر ثابت می‌شد. رد پیشنهاد کوباییان از طرف وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا انقلابیون را معتقد ساخت که آن کشور ممکن است برای جلوگیری از بارآور شدن برنامه‌های انقلابی کوبا دست به اقدامی بزند. انقلابیون که از غرب بیزار و نسبت به آن بیگانه شده بودند و احتیاج به کمک اقتصادی و حمایت سیاسی و نظامی داشتند، ناچار بودند به جست‌وجوی دوستان تازه‌ای برخیزند.