کامیابی‌ها و ناکامی‌های مشروطه
گروه تاریخ اقتصاد-امروزه گاه با اشاراتی روبه‌رو می‌شویم که گویا قرار بر این داده تا دستاوردهای مشروطه را یکسره انکار کند. من دل‌مشغولی‌ها و دلگیری‌های اهل اندیشه امروز را می‌فهمم. خطا این جا است که ما تمام مشکلات امروزمان را بر دیروزمان سرشکن کنیم. امروزه ما هستیم که باید مسوولیت امروزه خودمان را بپذیریم. اینکه ما هم اینها را سرشکن دیروز کنیم که اگر دیروزی‌ها آن کار را نکرده بودند، امروزی‌ها چنین نبودند به نظر من جفای بزرگی است در حق دیروزی‌ها. دیروزی‌ها در چارچوب آن مناسبات جهانی، منطقه‌ای و کشوری کار خودشان را کردند. ما امروز مسوول کار خودمان هستیم.
باور کنیم که نهضت مشروطه نه‌تنها جنبشی ناکام نبود، بلکه کامروا و کامیاب هم بود. انقلاب مشروطه دستاوردهایی داشت که هنوز هم تجربه می‌شود. نمونه‌ای به دست دهم: ما در یکصد سال گذشته مجلس فرمایشی کم نداشته‌ایم، اما حضور مجلس در فرهنگ سیاسی ما به گونه‌ای است که حذف آن معنایی جز بحران سیاسی ندارد. در این سال‌ها بوده‌اند افرادی که نه اعتنایی به مجلس داشتند و نه احترامی به نمایندگان ملت، ولی حضور مجلس در فرهنگ سیاسی ایران چنان بوده که به ندرت کسی جرات تعطیل کردن. طولانی مجلس را به خود داده است. تعطیلی مجلس مترادف بوده با بحران سیاسی و نبود مشروعیت سیاسی حاکمان. همین جا بگویم که تاکید بر کامیابی‌های انقلاب مشروطه به معنای ندیدن مشکلات و ناکامی‌ها در پاره‌ای از زمینه‌ها نیست. در دیگر کشورهای آسیایی و اروپایی نیز فرآیند تحولات سیاسی گاه دهه‌ها و سده‌ها به درازا کشیده تا رفته رفته به ثمر برسد. در مورد مشروطه نیز بسیاری از خواسته‌ها مطرح شد و پاسخی در خور نیز یافت. در پاره‌ای از زمینه‌ها هم ناکام ماند و رسالت اجرای آن را به گونه‌ای به نسل‌های بعد سپرد. جان کلام شاید این باشد که بر خلاف نگرش اروپامدارانه، تجدد را من پدیده اروپایی نمی‌دانم. به باور من گونه‌های تجدد پدیده‌های جهانی بوده‌اند و هستند. مثلا هند به گونه‌ای به تجربه مدرنیته نشست و پاره‌های دیگر جهان از تجربه هند آموختند و شاید همچنان می‌آموزند. گونه‌های مختلف تجدد، اما در دو شناسه مشترکند. دو شناسه‌ای که بنیاد تجدد را می‌سازند و آن خرد نقاد است و خودمختاری فرد. آزادی چه در شکل فردی‌اش و چه در هیات عمومی. تجدد قرارش بر این بوده و هست که صغارت را از انسان بگیرد. نهضت مشروطیت ایران در این راستا بود که نضج گرفت و کارنامه‌اش را نیز در همین راستا باید بررسی کرد.
تورج اتابکی، تاریخدان، به نقل از یک گفت‌وگو