آنها به من گفتند که ما یک «وقت شرف‌یابی» داریم با شاه که در آن وقت با شاه هر کاری داشته باشیم انجام می‌دهیم. تو هم تلفن کن به رئیس تشریفات دربار بگو برایت وقت شر‌ف‌یابی بگذارند و مشکلات خود را مستقیما با شاه در میان بگذار والا گرفتار وزیرها و نخست‌وزیری می‌شوی. گفتم وقت شرفیابی یعنی چی؟ گفتند یعنی که هر هفته سر یک ساعت معین می‌روی دربار و گزارش کارهایمان را می‌دهیم به شاه. من گفتم: من گزارش سازمان گسترش را برای چه به شاه بدهم، شاه هزارتا کار دارد بگذارید به کارش برسد! اگر گزارش من را بشنود و یک دستوری بدهد قاعدتا آن دستور غلط خواهد بود. چون کار او نیست. پس اگر دستوری بدهد من وسط آتش قرار می‌گیرم اگر با این مقامی که او دارد مثلا بگوید فلان کار را این‌گونه بکن یا فلان کار را نکن، من باید چه کار کنم؟

08-01 copy