مترجم: شادی آذری
نیکلاس سارکوزی به ریاست‌جمهوری فرانسه برگزیده شد. او بلافاصله خواستار تغییرات در فرانسه شد.
روز یکشنبه گذشته فرانسویان با 53درصد آرا نیکلاس سارکوزی را به عنوان رییس‌جمهور کشورشان برگزیدند.

رقیب اوسگولن رویال که ۴۷درصد آرا را به خود اختصاص داد، بلافاصله و تنها پس از گذشت یک‌دقیقه شکست خود را در این انتخابات پذیرفت تا این وکیل سابق گلیست ۵۲ساله از سکوی تئاتر واقع در مرکز پاریس برای سخنرانی بالا رود. سارکوزی که روی این سکو از «هیجانات شدید» خود سخن راند، افزود پیروزی‌اش «پیروزی یک فرانسوی علیه فرانسوی دیگر» نیست او قول داد که «رییس‌جمهور همه فرانسویان» خواهد بود.
هفته‌ها بود که نظرسنجی‌ها حکایت از مقبولیت بیشتر سارکوزی داشت اما همیشه اختلاف بسیار اندک بود. به نظر می‌رسد دو عامل امتیاز او را در اواخر رقابت‌های انتخاباتی افزایش داد. اولین عامل عملکرد او طی مناظره تلویزیونی با خانم رویال بود که در آن سارکوزی توانست خونسردی خود را در دفاع از مواضع سیاسی خود بیش از خانم رویال حفظ کند.

عامل دیگر این بود که در شرایطی که خانم رویال به طور ناگهانی از ریشه‌های سیاسی چپ خود روی گرداند و به جناح میانه چرخید، سارکوزی همچنان پیام‌های اولیه خود را تکرار می‌کرد.
پیام‌های او از ابتدا این بود: فرانسه باید تغییر کند، کار در فرانسه باید ارزشمندتر شود، تلاش‌ها باید مورد قدردانی و پاداش قرار گیرد و اقتدار کشور باید تقویت شود.در نهایت او نه تنها توانست حدود دوسوم آرای جناح راست را به خود اختصاص دهد، بلکه توانست نیمی از آرای جناح میانه را هم به دست آورد. در حالی که فرانسوا بایرو، رهبر حزب میانه تصمیم گرفته بود که از سارکوزی حمایت نکند.
از جنبه‌های دیگر عملکرد سارکوزی شایان توجه بود. تا همین چند هفته پیش سارکوزی فقط وزیر یک دولت تحت رهبری یک رییس‌جمهور خسته به نام ژاک شیراک بود.
اما این حزب سوسیالیست بود که بازنده شد.بدین ترتیب گلیست‌ها برای سومین دوره متوالی در انتخاب ریاست‌جمهوری برنده شده‌اند و تا هفدهمین سال متوالی در قدرت خواهند بود. پیروزی سارکوزی بر پایه شعار تغییرات شکل گرفت. گویی واژه تغییر کلمه مورد علاقه او است و تحلیلگران معتقد بودند برای مردم محافظه‌کار فرانسه این به معنای خطرات بالقوه بسیار است. این انتخابات نشان داد که با وجود چنین رهبری که یک نامزد کاریزماتیک برای مردم فرانسه محسوب می‌شد، این مردم هم آمادگی تغییر کشورشان را دارند. سارکوزی با سیاست خود توانست یک دستگاه انتخاباتی از حزبی ایجاد کند که پیش از آن شیراک آن حزب را به راه انداخته بود. هم‌اکنون پرسش این است که آقای سارکوزی تا چه اندازه می‌تواند برنامه اصلاح‌طلبانه خود را به کار گیرد. او در سخنرانی خود در شب انتخابات اعلام کرد که «مردم فرانسه تغییر را انتخاب کردند.» در میان اولین اصلاحاتی که او قصد انجامشان را دارد اصلاح بازار کار است. او برنامه دارد که در طی اعتصابات حداقل خدمات را به بخش حمل و نقل عمومی ارائه دهد و آن را قطع نکند، اختلافات پنج اتحادیه کارگری اصلی را در جلسه نمایندگان اتحادیه‌ها حل کند، قوانین حقوق بیکاری را تغییر دهد تا ‌آنهایی را که از پیشنهاد دو شغله بودن سرباز می‌ز‌نند جریمه کند. به علاوه سارکوزی گفته است یک نوع قرار داد تک شغله بودن ارائه می‌دهد که حقوق خاص در آن مطرح خواهد شد.
بر خلاف شیراک که در سال ۱۹۹۵ کوشید تا اصلاحاتی ایجاد کند اما با شعار بی درد سر «رفع گسست اجتماعی» انتخاب شد، سارکوزی با شعار تبلیغاتی واضحی در زمینه ایجاد تغییر روی کار آمده است. نه تنها در این انتخابات آرایی که سارکوزی به خود اختصاص داد نسبتا زیاد بود، بلکه ۸۵درصد از واجدین شرایط هم به پای صندوق‌های رای رفته بودند. سارکوزی می‌داند که باید برای تحقق شعار خود سریع حرکت کند. به عنوان مثال در مورد ارائه حداقل خدمات به اتوبوس‌ها و قطارها، او گفته است که به اتحادیه‌ها و هیات‌های مدیره اجازه خواهد داد تا پایان تابستان درباره عقد قراردادی در این زمینه به مذاکره بنشینند. پس از آن اگر توافقی به دست نیامد، خود قانونی را وضع می‌کند. بی‌شک مقاومت، اعتصاب و تظاهرات خیابانی پیش‌بینی می‌شود.
حتی در شب انتخابات هم برخوردهایی بین پلیس ضد شورش و اعتصاب کنندگان مخالف سارکوزی به وجود آمد.
سارکوزی باید تا روز شانزدهم ماه مه یک نخست وزیر برای خود انتخاب کند تا دولتی موقت تشکیل دهد تا زمانی که در ماه ژوئن انتخابات در مورد قانونگذاری برگزار شود.
به احتمال زیاد فرانسوا فیلون به این سمت برگزیده خواهد شد. به علاوه حزب سوسیالیست نیاز خواهد داشت که از کرسی‌های پارلمانی خود دفاع کند.
اما همین موضوع هنوز با اختلاف نظرهایی در داخل حزب مواجه است چون اعضای میانه‌روی حزب و جناح چپ این حزب مدام در حال سرزنش یکدیگر برای شکست در انتخابات هستند.
شاید پیروزی سارکوزی و تحقیر ناشی از سومین شکست متوالی در انتخابات ریاست جمهوری به سوسیالیست‌ها اراده‌ای ببخشد تا سرانجام از گذشته خود فاصله گیرند و یک حزب نوین چپ را برای خود شکل دهند.