تقابل قدرت هوشمند و قدرت سخت
دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه در ارتباط ‌با اولویت‌گذاری امنیت ملی کشورها همواره اختلاف‌نظرهای گوناگونی میان استراتژیست‌های امنیتی کشورها وجود دارد؛ این اختلاف نظر تاحدودی قابل قبول است، اما گاه این اختلاف دیدگاه‌ها نه در سطح اولویت‌گذاری تهدیدات امنیتی بلکه در سطح استفاده از آنها در جهت رویارویی سیاسی در عرصه رقابت‌های داخلی استفاده می‎شود و از این جهت به‌عنوان اختلاف‌نظر اساسی چهره نشان می‌دهد.





وضعیتی که اکنون در آمریکا است ناشی از همین معنا است که جمهوریخواهان نگران موفقیت احتمالی اوباما در پرونده هسته‌ای ایران و ایجاد ائتلاف بین‌المللی ضدداعش هستند که درکنار موفقیت‌های نسبی اوباما در عرصه سیاست داخلی و کنترل بحران اقتصادی، می‌تواند زمینه‌ساز موفقیت دموکرات‌ها در انتخابات آینده کنگره و حتی تاثیرگذار بر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ شود. از این رو است که کیسینجر این کهنه سرباز استراتژیسین جمهوریخواهان آمریکا این روزها به میدان آمده است و این اختلاف نظر را با به میدان آمدن خود در این قالب هویدا می‌سازد.
اوباما یک نئودموکرات است و نئودموکرات‌ها برمبنای قدرت هوشمندتر آمریکایی کاربرد قدرت سخت علیه رقبا را زمانی مشروعیت‌آفرین می‌دانند که درصد بالایی از افکار عمومی به ویژه در آمریکا آنها را همراهی کنند. اکنون بالغ بر 75درصد مردم آمریکا خواهان مبارزه نظامی و برخورد این کشور با داعش هستند، این در شرایطی است که هیچ‌گاه میزان موافقان با برخورد با ایران آن هم با استفاده از ابزار نظامی و قدرت سخت در آمریکا به این اندازه نرسیده بود.
بنابراین آنچه جمهوریخواهان بیان می‌کنند بیشتر متکی بر قدرت سخت و نگرش‌های برآمده از دکترین امنیتی پیش‌دستی است. به همین جهت است که کیسینجر با تاکید بر قدرت ایران در قالب یک تهدید سخت برای آمریکا تلاش دارد در چارچوب تئوری جنگ‎های نامتعادل، افکار عمومی را متوجه دکترین پیش‌دستی علیه جمهوری اسلامی ایران کند.