بحران تمام عیار در منطقه ساحل آفریقا

«چارلز استراتفورد»، خبرنگار الجزیره، در گزارش ۷ اوت نوشت، «آمادو آبدرامان»، سخنگوی CNSP، به تهدید مداخله نظامی از سوی جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (ECOWAS)  برای بسته شدن حریم هوایی اشاره کرد. در بیانیه‌ای که در تلویزیون ملی قرائت شد، آبدرامان گفت که «پیش استقرار»هایی از این نیروها در دو کشور آفریقای مرکزی برای زمینه‌سازی جهت مداخله صورت گرفته، اما جزئیاتی ارائه نکرد. وی گفت: «در مواجهه با تهدید مداخله نظامی، حریم هوایی نیجر از امروز یکشنبه برای همه هواپیماها تا اطلاع ثانوی بسته است.» وی افزود: «نیروهای مسلح نیجر و تمامی نیروهای دفاعی و امنیتی ما با حمایت بی‌شائبه مردم آماده دفاع از تمامیت سرزمین‌مان هستند.»

کودتای ۲۶ ژوئیه در نیجر هفتمین کودتا در غرب و مرکز آفریقا در سه سال گذشته است. این کودتا منطقه ساحل آفریقا را تکان داده است؛ منطقه‌ای که با گروه‌های مسلح مرتبط با القاعده و داعش می‌جنگد و یکی از فقیرترین مناطق جهان است. «ECOWAS» کودتا را محکوم کرده و تحریم‌‌‌های شدید اقتصادی و مسافرتی از جمله قطع برق بر نیجر را اعمال کرده است. فرماندهان دفاعی این بلوک بر سر یک برنامه اقدام نظامی احتمالی، از جمله زمان و مکان حمله در صورتی که رهبر بازداشت شده این کشور آزاد نشود، به توافق رسیده‌اند. «ECOWAS» نگفت که مراحل بعدی چه خواهد بود. خبرنگار الجزیره گفت که تصمیم ارتش نیجر برای بستن حریم هوایی این کشور به منزله «رد کامل خواسته‌های ECOWAS است.» به گفته استراتفورد، «اکنون همه نگاه‌ها به حرکت بعدی ECOWAS است. این بلوک از زمان آغاز بحران گفته که همه راه‌‌‌ها بررسی خواهند شد و هر نوع مداخله نظامی تنها به عنوان آخرین راه‌‌‌حل مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این نگرانی وجود دارد که این امر به طور بالقوه به یک درگیری منطقه‌‌‌ای تبدیل شود. مردم همچنین نسبت به استفاده گروه‌‌‌های مسلح مانند داعش و القاعده از هرج و مرج بیشتر در منطقه بسیار عصبی هستند.»

در میان تهدید جنگ منطقه‌ای، کشورهای غرب آفریقا در حال تلاش برای انتخاب یک طرف هستند. نیجریه، سنگال و ساحل عاج گفته‌اند که سرباز خواهند فرستاد، اگرچه سنای نیجریه با درخواست رئیس‌جمهور «بولا تینوبو» برای تایید استقرار مخالفت کرده و از او خواسته است تا گزینه‌هایی غیر از استفاده از زور را بررسی کند. در همین حال، بورکینافاسو و مالی - که توسط دولت‌های مورد حمایت ارتش اداره می‌شوند - گفته‌اند که هرگونه مداخله در نیجر به عنوان اعلام جنگ علیه آنها تلقی می‌شود. سرهنگ بازنشسته «فستوس ابواگی»، مشاور امنیتی اتحادیه آفریقا و سازمان ملل، روز یکشنبه به الجزیره گفت که موفقیت طرح ECOWAS به توانایی نیجریه برای استقرار نیروهایش بستگی دارد.

او گفت: «جدول‌های زمانی سیاسی کاملا متفاوت از جدول زمانی نظامی خواهد بود. بنابراین آنچه سیاستمداران بیان کرده‌‌‌اند، یعنی اولتیماتومی که روز یکشنبه از بین رفت، لزوما با روزی که ارتش از آن سخن می‌گوید یکسان نیست.» این سرهنگ بازنشسته افزود: «در غرب آفریقا، نیجریه همه چیز است و این به مداخلات ECOWAS در لیبریا و سیرالئون، تحت عنوان ECOMOG [گروه نظارت بر جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا] برمی‌گردد. نیجریه یک بازیگر کلیدی است. این کشور یک موتور منطقه‌ای است. اما سنای آن درخواست رئیس‌جمهور نیجریه برای مداخله در نیجر را تایید نکرده است.»

«راما یاد» هم در یادداشتی در «شورای آتلانتیک» نوشت: در روز پنج‌شنبه، ۳ اوت، روزی که در تقویم ملی نیجر سالگرد استقلال این کشور از فرانسه در سال ۱۹۶۰ است، صدها نفر از مردم نیجر در میدان استقلال در نیامی گرد هم آمدند تا حمایت خود را از کودتای جاری اعلام کنند. در چند روز اخیر، آفریقایی‌ها و شرکای غربی آنها از وقایع نیجر شگفت زده شده‌اند. بسیاری در فرانسه شوکه شده‌اند. فرانسه تنها چند روز پس از آنکه کاترین کولونا، وزیر اروپا و امور خارجه فرانسه، گفت که شهروندان این کشور از نیجر خارج نخواهد شد، اتباع خود را تخلیه می‌کند. این مقام فرانسوی موفقیت «نهایی» کودتا را رد کرد.

با این حال، حملات خشونت‌آمیز علیه سفارت فرانسه، مقام‌های فرانسوی را مجبور به تغییر برنامه‌های خود کرده است.در آفریقا نیز، به نظر می‌رسد کودتای جاری در نیجر واکنش سخت‌‌‌تری نسبت به کودتای قبلی در مالی و بورکینافاسو ایجاد می‌‌‌کند. پس از اعزام «محمد ادریس دبی» رئیس‌جمهور چاد به نیجر برای هدایت مذاکرات میانجیگرانه،ECOWAS - به‌ رهبری رئیس‌جمهور نیجریه بولا تینوبو - تهدید کرد که در صورت عدم‌بازگرداندن محمد بازوم، از زور استفاده خواهد کرد. اعلام تحریم‌های جدید ضربه‌ای به نیجر است که به کمک‌های خارجی وابسته است. این پاسخ قاطعانه غیرمعمول را می‌توان با چند دلیل توضیح داد:

* اول، این ترس قوی وجود دارد که منطقه ممکن است اکنون که «گروه ۵ ساحل» - یک گروه منطقه‌ای از کشورهایی که توسعه و امنیت را ترویج می‌کنند - توسط چهار حکومت نظامی رهبری می‌شود، فروبپاشد. در میان پنج عضو، بورکینافاسو، نیجر، مالی و چاد اخیرا یک‌گذار غیردموکراتیک را تجربه کرده‌‌‌اند. موریتانی باقی مانده است.

* دوم، به‌رغم تحریم‌‌‌های متعدد اتحادیه آفریقا و ECOWAS در چند سال گذشته، به نظر می‌رسد رهبران این کودتای منطقه‌‌‌ای، سازمان‌های آفریقایی را که کودتای اخیر در نیجر برای آنها آزمون نهایی اعتبار است، به محک آزمون گذاشته است.

* سوم، نیجریه - که ریاست ECOWAS را برعهده دارد و یک‌هزار مایل مرز مشترک با نیجر دارد، در این لحظه به پیروزی نیاز دارد، زیرا تینبوبو کمی بیش از دو ماه پیش ریاست جمهوری را بر عهده گرفت.

به نظر می‌رسد که کودتا در نیجر با یک توجیه بسیار ملایم انجام شده است: بنا بر گزارش‌‌‌ها، بازوم قصد داشت رئیس ارتش را برکنار کند، که به دور از دلایل معمولی - یا بهانه‌‌‌هایی - که برای کودتا ارائه می‌شود، مانند شکست‌‌‌های امنیتی یا حکومتی است. حتی در حالی که کشور با حملات گروه‌‌‌هایی از شاخه محلی داعش گرفته تا بوکوحرام مواجه بود، بازوم برای ماندن در قدرت بهتر از همسایگان خود عمل می‌‌‌کرد (اما واضح است که کافی نبود). توانایی باقی ماندن در قدرت با توجه به ضعف گارد امنیتی‌اش و پایگاه پشتیبانی او تعجب‌آور بود. زنگ خطری که حاکی از این بود که «ضعف» حتی قبل از تحلیف بازوم به صدا درآمده بود، زیرا یک گروه تنها دو روز قبل از مراسم تحلیف رئیس‌جمهور منتخب در مارس ۲۰۲۱ اقدام به کودتا کردند. یکی از منابع این ضعف ممکن است دلبستگی او به شراکت با فرانسه باشد، زیرا مخالفان داخلی او به شدت از سیاست فرانسه دوستی او انتقاد کردند.

برای پاریس، چیزهای زیادی در جریان است. نفوذ باقی مانده فرانسه در ساحل در حال فروپاشی است. از اوایل تابستان امسال، ۲۵۰۰ نفر از نیروهای فرانسوی در چاد و نیجر - دو تا از آخرین شرکای استراتژیک و کلیدی فرانسه در منطقه - مستقر بودند. پس از پایان «عملیات بَرخانه» در سال ۲۰۲۲ و خروج فرانسه از مالی پس از ۱۰ سال حضور، نیروهای فرانسوی بدون هیچ نقشه راه مشخصی به حال خود رها شدند. نیروهای اروپایی تحت فرماندهی فرانسه تحت نظر «نیروی ویژه تاکوبا» نیز در آن زمان از مالی عقب‌نشینی کردند، در حالی که نیروهای فرانسوی که بخشی از «عملیات صابر» بودند کمتر از یک سال بعد از بورکینافاسو خارج شدند. خروج کامل از نیجر برای فرانسه یک فاجعه خواهد بود، به همین دلیل است که کودتا توجه فرانسه را به خود جلب کرده است. منافع حیاتی فرانسه در آفریقا ضربه خورده است.

به نظر می‌رسد دولت فرانسه راه‌حل‌هایی برای چالش‌های منطقه ندارد. اما منتقدان در عجبند که چرا فرانسه فکر می‌‌‌کند باید اوضاع را در آفریقا تحت کنترل داشته باشد. حتی قبل از کودتا، آن منتقدان متعجب بودند که چرا پاسخ نظامی به مشکلات در ساحل (پاسخی که قبلا شکست خورده است) هنوز و منحصرا روی میز است. در یافتن پاسخ‌‌‌های جدید برای این مشکل، فقط تعدیل کمک‌‌‌ها به منطقه مطرح نیست: فرانسه باید پارادایم خود را تغییر دهد. بخش فزاینده‌ای از جمعیت فرانسه، از جمله کارشناسان در محافل نظامی و امنیتی، با این دیدگاه‌ها همسو هستند و خواهان تغییرند. هنوز زمان برای دولت فرانسه وجود دارد که اوضاع را به صورت متفاوتی سر و سامان دهد. این کشور می‌تواند شبکه‌های قدیمی خود را تجدید کند و سیاست آفریقایی خود را برای رویکردش در قبال ساحل عاج، سنگال و گابن (دیگر شرکای غرب آفریقای خود) شکل دهد؛ کشورهایی که با تظاهراتی متزلزل شده‌اند که حضور فرانسه را زیر سوال برده‌اند. در این مرحله، این کشورها همچنان در وضعیت استقبال از نیروهای فرانسوی بدون خطر آشفتگی سیاسی داخلی هستند.