04-04 copy

 بیرون گذاشتن کیسه‌ها نشانه‌ی مطمئنی بود که او بلوف می‌زد؛ زیرا اگر قرار بود برود، بدون نمایش این کار را انجام می‌داد؛ به‌خصوص وقتی متوجه شدیم که برخی از کیسه‌ها خالی هستند. بنابراین ما به او گفتیم که اگر می‌خواهد برود، به او کمک می‌کنیم تا این کار را انجام دهد. یک روز مذاکرات فشرده آغاز شد و کیسه‌های اسرائیلی همچنان روی چمن‌ها بودند. عصرهنگام، وقتی سخنگوی اسرائیل به رسانه‌های اسرائیلی گفت که نتانیاهو همچنان تهدید به خروج می‌کند، ما با تهدید اولتیماتوم علنی از مذاکره با تیم او خودداری کردیم، درست مانند کاری که کیسینجر با سعودی‌ها درباره تحریم نفتی انجام داده بود. «بی‌بی» کارکنان خود را برای عذرخواهی فرستاد؛ توافق روز بعد منعقد شد.

چنین بود تهدید کیسینجر برای پایان دادن به تلاش‌هایش. بی‌تردید، طرفین اسرائیلی و سوری او [کیسینجر] از بی‌توجهی سطح بالای ایالات‌متحده به مشکلشان راضی نبودند. اما آنها بیش از او می‌توانستند عواقب آن را تحمل کنند. اسرائیلی‌ها متحمل تلفات روزانه‌ بمباران توپخانه‌ سوریه می‌شدند؛ اما کاملا مایل بودند در حومه دمشق بمانند. به همین ترتیب، اسد می‌توانست با عواقب عدم توافق با دشمن صهیونیستی خود زندگی کند که خطر دامن زدن به خصومت عمومی را کاهش می‌داد.

 بااین‌حال، کیسینجر نمی‌توانست به‌راحتی بدون توافق به واشنگتن بازگردد. نیکسون روی او حساب می‌کرد تا به نجات دوران ریاست‌جمهوری‌اش کمک کند و راه را برای دیداری پیروزمندانه از پایتخت‌های خاورمیانه هموار کند. سادات از او درخواست کرد که به این کار ادامه دهد؛ زیرا می‌ترسید که اگر کیسینجر بدون توافق به رفت‌وبرگشت خود پایان دهد، جهان عرب شرط‌بندی سادات روی دیپلماسی آمریکا را شکست‌خورده تلقی کند.

همچنین رکورد موفقیت دیپلماتیک کیسینجر را خدشه‌دار و او را در برابر انتقادات داخلی فزاینده از سیاست خارجی‌اش آسیب‌پذیر می‌کرد و او را در معرض خطر مکیده شدن در گرداب واترگیت به‌دلیل اتهامات شنود قرار می‌داد. کیسینجر می‌توانست اسرائیلی‌ها را تحت‌فشار قرار دهد تا معامله اساسی را که او انجام می‌داد بپذیرند؛ در عوض، سه روز به آنها فرصت داد تا درباره آن فکر کنند. بنابراین تهدید کیسینجر برای رفتن به خانه معادل گذاشتن چمدان در چمنزار مزرعه‌ رودخانه‌ «وای» بود و اسرائیلی‌ها این را می‌دانستند. سفر رفت و برگشتی بیت‌المقدس-دمشق 30روز به طول انجامید؛ زمان بی‌سابقه‌ای برای هر مقامی که می‌خواهد در جریان باشد، چه رسد به وزیر خارجه که مسوولیت اداره‌ امور جهان را بر عهده داشت. با توجه به مشغله‌های رئیس‌جمهور درباره بقای سیاسی‌اش، کسی در داخل کشور نبود که بتواند سیاست خارجی ایالات‌متحده را در آن دوره مدیریت کند.

رسانه‌ها آن را به فداکاری عظیم کیسینجر برای برقراری صلح نسبت می‌دادند که نشان از تمایل او برای صرف انرژی زیادی برای جزئیات یک معامله‌ی پیچیده و ناامیدکننده دارد. اما سایر مناطق جهان از عدم توجه سطح بالای آمریکا رنج می‌بردند. برای مثال، طی آن دوره، هند اولین سلاح هسته‌ای خود را آزمایش کرد و آلمان به‌دلیل اتهامات جاسوسی که صدراعظم «ویلی برانت» را سرنگون کرد، در یک بحران سیاسی فرو رفت.

در واشنگتن، سناتور «اسکوپ جکسون» از غیبت کیسینجر در صحنه برای جلب حمایت از اصلاحیه‌ی قانونی او برای اعطای وضعیت کشور کامله‌الوداد به اتحاد جماهیر شوروی استفاده کرد که آن را به خروج یهودیان شوروی مرتبط می‌کرد. این اصلاحیه با نفی مزایای اقتصادی همکاری مسکو با ایالات‌متحده، پایه‌های تنش‌زدایی کیسینجر در روابط ایالات‌متحده و شوروی را متزلزل می‌کرد. شکی نیست که مذاکرات جدایی از توجه سطح بالای کیسینجر بسیار سود برد. سرعت عمدی دیپلماسی او، هر دو طرف را با امتیازاتی که باید می‌گرفتند، بهتر عادت داد تا تلاش برای به‌زور قبولاندن آن. اما این واقعیت دیگری را پنهان کرد: کیسینجر عجله‌ای برای رفتن به کشورش در [ماجرای] واترگیت واشنگتن نداشت.

جمعه، ۱۰مه۱۹۷۴، جیزه. سادات در تراس ویلای مُشرِف به اهرام میزبان وزیر امور خارجه برای ناهار بود. هنگامی‌که کیسینجر نقشه را به او نشان داد و به مواضع کوه هرمون اشاره کرد که اسرائیل اکنون آماده است تا از آن دست بکشد، سادات گفت: «این یک دستاورد بسیار بزرگ است» و این کلمات را سه‌بار در طول گفت‌وگوی خود تکرار کرد. بااین‌حال، طولی نکشید که فهمی تپه‌های قنیطره را مطرح کرد.

کیسینجر توضیح داد که چرا نمی‌توان اسرائیلی‌ها را از آنجا دور کرد. به نظر او، یک نبرد بزرگ بر سر بیش از دو کیلومتر ارزشش را نداشت. سادات موافق بود که «زمان مناسب نیست».

کیسینجر پیشنهاد کرد که اسرائیلی‌ها می‌توانند روی تپه‌ها باشند؛ اما بدون سلاح برای تهدید ساکنان سوری بازگشته‌ قنیطره.سادات با صدای بلند پاسخ داد «خیلی خوب!». سادات گفت که پیامی برای اسد خواهد فرستاد و از او خواهد خواست که از فرصت استفاده کند. هر دو باید به اسد بگویند که اوضاع را در اسرائیل به حد انفجار نرساند. سادات گفت: «هنری، من به تو می‌گویم، این نقشه، همان‌طور که هست، مورد تایید اعراب است... بیش از آن البته خیلی بهتر خواهد بود؛ اما این زمین بسیار محکم است.»

فهمی کیسینجر را تشویق کرد تا بیشتر تلاش کند. فهمی توضیح داد: «اگر خط اطراف قنیطره را صاف کنید، مانند بخشش است. این روشی سوریه‌ای است.» هر گردشگری که از قاهره بازدید می‌کند، می‌داند که بخشش یک روش مصری نیز هست؛ اما کیسینجر خوار کردن اسد را نادیده گرفت. او به آنها هشدار داد که غیرنظامی کردن تپه‌ها و کندنِ یک کیلومتر دیگر از اسرائیلی‌ها در بالای آن بسیار سخت خواهد بود. او از پیش تحویل تانک‌ها و سایر تجهیزات را متوقف کرد و دلیل این تاخیر را ناکارآمدی پنتاگون می‌دانست. او باید اولتیماتوم بدهد و تهدید کند که کمک به اسرائیل را قطع خواهد کرد تا آنها را وادار به حرکت بیشتر کند.