امتناع کلمبیا از چپ‌گرایی - ۳۰ آذر ۹۴

فارک خود را سازمان مارکسیستی- لنینیستی منبعث از آرمان‌های بولیواری می‌داند و ادعای نمایندگی طبقه فقرا علیه طبقات ثروتمندتر و مخالفت با نفوذ ایالات‌متحده در کلمبیا به‌ویژه برنامه کلمبیا را دارد،از جمله دیگر آرمان‌های فارک جنگ علیه خصوصی‌سازی منابع طبیعی، شرکت‌های چند ملیتی و خشونت شبه‌نظامیان است. هدف سازمان کسب قدرت سیاسی از طریق انقلاب مسلحانه است، فارک معتقد است راه‌حل مذاکره برای حل‌وفصل مسالمت‌آمیز را در صورت ‌پذیرش دولتی انعطاف‌پذیر باز می‌گذارد تا مواردی مانند خلع سلاح مناطق و آزادی زندانیان انجام شود.


اما به عقیده فارک به هر حال رفتار حکومت کلمبیا علیه جنبش و حامیان آن بسیار خصمانه و غیردوستانه است. منتقدان رفتارهای فارک را در جذب کودکان و دختران به‌عنوان سرباز و نگهداری گروگان‌ها نکوهش می‌کنند و آنها را مسوول جابه‌جایی شهروندان مناطق دانسته و در مقابل، فارک آسیب به شهروندان و غیرنظامیان را نمی‌پذیرد و مدعی است سربازان زیر15 سال ندارد. البته ناظران حقوق بشر به نیروی 20 تا30 در صدی شورشیان زیر 15 سال در این جنبش اشاره دارند.در زمینه درآمدهای مالی طبق برخی تخمین‌ها فارک 200 تا 300 میلیون دلار درآمد سالانه دارد که حداقل نیمی از آن از تجارت مواد مخدر تامین می‌شود. فارک همچنین مالیات غیررسمی از غیرنظامیان تحت عنوان حفاظت و دیگر خدمات اجتماعی می‌گیرد. انتخاب وزیر دفاع کلمبیا خوآن مانوئل سانتوس به‌عنوان رئیس‌جمهوری تغییری در برنامه‌های استراتژیک کشور ایجاد نکرد. حتی در سپتامبر 2010 وزیر دفاع رودریگرز ریورا اعلام کرد در درگیری نیروهای ارتش در مرز 22 نفر از نیروهای فارک و 40 تن از نیروهای امنیتی نیز کشته شده‌اند وبنابراین امید به هیچ مصالحه‌ای در آینده نزدیک نیست. درآخرین تحول مربوط به فارک در نوامبر 2011، آلفونسو کانو رهبر اصلی فارک توسط نیروهای دولتی کلمبیا کشته شد، اما فارک در بیانیه‌ای اعلام کرد که باوجود کشته شدن او فارک به مبارزه خود ادامه خواهد داد. ممکن است فارک در نوامبر 2011 چهار گروگان قدیمی خود را- در انتقام‌گیری قتل کانو-به قتل رسانده باشد.


ارتش آزادی‌بخش ملی

گروه دیگر ارتش آزادی‌بخش ملی(۱۴) (ELN) است. این گروه شورشی مارکسیستی در سال ۱۹۶۵ توسط روشنفکران شهری متاثر از کاسترو و چه گوارا شکل گرفت. این ارتش بین ۳ هزار تا ۵ هزار جنگجوی مسلح در اختیار دارد. عمده فعالیت این ارتش در مرزهای شمال شرقی با ونزوئلا و بخش مرکزی و شمال غربی کلمبیا است. طبق گزارش‌های مقامات ایالات‌متحده ارتش آزادی‌بخش کمتر از فارک وابسته به صادرات کوکائین یا درگیر در مواد مخدر است. ارعاب، بمب‌گذاری و آدم‌ربایی و قتل از جمله شیوه‌های این گروه است. هر دو گروه در حال حاضر از روشی به‌نام مالیات جنگ بهره می‌گیرند و با سیستم تحت حفاظت قرار دادن شهروندان از آنان حمایت می‌کنند. درگیری‌های نظامی طولانی مدت این دو گروه با دولت مرکزی موجب شد، دولت مرکزی کلمبیا با مشاوره دستگاه‌های اطلاعاتی ایالات‌متحده درصدد مقابله با ناآرامی‌ها برآید. از سال‌های ۱۹۸۵ دولت برای مقابله با شورشیان، سیستم شبه نظامی را پایه‌گذاری کرد تا با استفاده از شیوه‌های غیرمتعارف به مقابله با شورشیان بپردازد. این نیروها از ۱۹۹۷ تحت عنوان اتحادیه دفاع شخصی (Auc) با هدف حفاظت از منافع اقتصادی و جنگ با فارک ارتش آزادی‌بخش ملی تشکیل شد.


اتحادیه دفاع شخصی در سال 2002 تجدید ساختار کرد و عمده آنها با 6000 تا 8150 نیرو به‌وسیله نخبگان اقتصادی، قاچاقچیان مواد مخدر و انجمن‌های محلی حمایت می‌شوند. فعالیت‌های این گروه نیز مشابه دو گروه شورشی از قتل تا آدم‌ربایی و ارعاب را در بر می‌گیرد. عناصر اتحادیه به‌طور مستقیم در صادرات و تولید کوکائین و مواد مخدر دست ندارند، بلکه با دریافت مالیات از کشتکاران کوکا در مقابل شورشیان محافظت می‌کنند، عناصر اتحادیه عمدتا در جنوب کلمبیا فعال هستند. گروه‌های شبه نظامی به نوعی دست پنهان دولت در اقدام مستقیم به شیوه‌های مشابه با رفتار شورشیان هستند. دولت با توجه به محدودیت‌های قانونی، رسمی و حقوق بشری نمی‌تواند علیه شورشیان اعمال خشونت فیزیکی کند و به همین دلیل با شبه‌نظامیان روابط پنهانی دارد. البته شبه نظامیان نیز در طول فعالیت خود افراطی‌گری زیادی داشته‌اند. شاید مجموع این تندروی‌ها بود که همزمان با استراتژی‌های مبارزه با شورشیان و تضعیف آنان دولت را وادار کرد تا در سال 2011 به کنترل شبه نظامیان مبادرت ورزد و سانتوس رئیس‌جمهوری در نوامبر2011 اعلام کرد که سازمان اطلاعات کشور را به دلیل اینکه از 2002 تا 2010 علیه مخالفان دولت شامل برخی از مقامات وخبرنگاران جاسوسی می‌کرده و با شبه نظامیان راستگرای افراطی تبانی داشته، پاکسازی و منحل کرد. این خط‌مشی احتمالا به موازات با حمله به فارک و تضعیف آن صورت گرفته و با توجه به اینکه فلسفه وجودی شبه‌نظامیان راستگرا اساسا مبارزه با فارک بوده و اکنون به ساختاری فاسد و زائد در درون دولت منتهی شده، بنابراین اکنون که کارکردش را از دست می‌دهد، منحل شده است.


2-مواد مخدر

دومین عنصر موثر بر امنیت ملی کلمبیا که ساختاری زیربنایی و اقتصادی دارد، مواد مخدر است که همپای شورشیان شکست دولت توسعه‌گرا را در کلمبیا رقم زده و تاثیرات شگرفی بر توسعه بر جای گذاشته است. ذکر تاریخ قاچاقچیان و رفتار خشونت بار آنها در تجارت مواد مخدر یا تسویه حساب‌های درونی تکرار بدیهیات است. اما ذکر اینکه ۶۰ درصد مجموع کوکائین جهان از کلمبیا به ایالات‌متحده صادر می‌شود و مجموع درآمد فارک سالانه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلاراست، نشان می‌دهد که بخش‌های وسیع و غیرقابل کنترلی از سرزمین کلمبیا تحت کشت مواد مخدر است و تجارتی عمیق و پنهانی فراتر از اراده دولت در جریان است. رشد صنایع موادمخدر در کلمبیا موجب تخریب و بی‌ثباتی در محیط زیست و حتی کاهش سرمایه‌گذاری اجتماعی شده است. از دهه ۱۹۸۰ به بعد خشونت پیوندیافته با مواد مخدر از منازعات حاشیه‌ای به سطح عمومی کشیده شده است و خشونت محدودکننده توسعه یافته است و رشد اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرارمی دهدو ظرفیت‌های دولت برای محو فقر و بی‌عدالتی را تضعیف می‌کند. کشت مواد مخدر با توجه به فرهنگ کشت کوکا مشروعیت سنتی و مقبول در کلمبیا و پرو دارد و بنابراین برابر تئوری توسعه نابرابر اگر آن را حرفه معیشتی برای بخشی از ملت کلمبیا تلقی کنیم (فارغ از تفسیرهای موادمخدری رایج درسیاست بین‌الملل)دولت مبادرت به نابودی این حرفه بدون جایگزین کردن مشابه آن کرده است و این امر به تشدید نابرابری دامن می‌زند.


هادی اعلمی فریمان
پژوهشگرآمریکای جنوبی