گزارش مفصل گروه بین‌المللی بحران درباره برجام (بخش ۱: چکیده)

راهکارهای نماینده ویژه بایدن برای احیای برجام

کدخبر: ۳۹۱۹۱۲
رابرت مالی، کمی پیش از انتصاب به عنوان نماینده دولت جو بایدن در امور ایران، در گزارشی مفصل به ابعاد پیچیده پرونده هسته‌ای پرداخته و راهکارهایی در راستای تعامل موفق میان تهران و واشنگتن پیشنهاد کرده که ظاهراً شاکله دستورکار کاخ سفید در قبال ایران بر مبنای همین راهکارها شکل خواهد گرفت.
راهکارهای نماینده ویژه بایدن برای احیای برجام
به گزارش اقتصادنیوز، اخیراً رسانه‌های آمریکایی خبری منتشر کردند مبنی بر اینکه دولت آمریکا قصد دارد با ایجاد گشایش‌های اقتصادی و ارائه مشوق‌های مالی به ایران در راستای اعتمادسازی و نشان دادن حسن نیت، تهران را -بدون ایجاد تغییر در  ساختار کلی تحریم‌ها- به معکوس کردن اقدامات هسته‌ای فرابرجامی ترغیب کند.

چنین اقداماتی اگرچه با خواسته ایران مبنی بر لغو همه تحریم‌ها فاصله دارد، اما به گفته کارشناسان، گام‌های اولیه در راستای احیای برجام است که در ادامه می‌تواند به پایبندی کامل طرفین به تعهدات برجامی بیانجامد و از آنجا راه را برای مذاکرات درباره مسائل غیرهسته‌ای باز کند. واشنگتن انتظار دارد در پی عملی شدن این اقدامات، تهران دست کم روند خروج از محدودیت‌های مندرج در توافق هسته‌ای را متوقف و سپس معکوس نماید.

واشنگتن‌پست در مطلبی با اعلام اینکه «تیم بایدن در حال بررسی مسیر پیوستن مجدد ایالات متحده به توافق هسته ای ایران است» نوشت: دیپلمات‌ها می‌گویند، اگرچه ایران عمدتا به دنبال حذف همه تحریم‌های اقتصادی ایالات متحده است که تحت دولت ترامپ اعمال شده اند، اما وضعیت‌های احتمالی دیگری نیز وجود دارد که ایالات متحده ممکن است آن‌ها (تحریم‌ها) را به عنوان ابزاری برای چرب کردن مذاکرات بکار گیرد.

واشنگتن پست، بلومبرگ، پالیتیکو و برخی رسانه‌‌های دیگر از ۳ اقدام احتمالی کاخ سفید در روزهای آتی برای ارائه مشوق‌های اقتصادی به ایران پرده برداشتند. بر اساس گزارش رسانه‌ها این اقدامات شامل موارد زیر است:

۱. موافقت با اعطای وام صندوق بین‌المللی پول به ایران برای مقابله با کرونا. ایران اعلام کرده که آماده است این وجوه به حساب‌هایش در خارج از کشور واریز شود تا برای پرداخت هزینه واردات کالاهای معاف از تحریم استفاده شود.

۲. اعطای معافیت‌های تحریمی به کشورهای آسیایی نظیر هند، کره‌جنوبی و ژاپن برای خرید نفت از ایران، و انتقال درآمدهای حاصل از فروش نفت به حساب‌های سپرده‌گذاری که برای تجارت موارد معاف از تحریم با کشوری که وجوه در آن نگهداری می‌شود، مورد استفاده می‌شود.

۳. آزادسازی بخشی از دارایی‌های بلوکه شده ایران در خارج و انتقال آن از طریق کانال مالی سوئیس. دولت بایدن می‌تواند به کشورهای متحد خود از جمله آلمان و کره‌جنوبی مصوبات و دستورالعمل‌های لازم را بدهد تا بانک‌های مرکزی و تجاری این کشورها بتوانند به راحتی از طرف دارندگان حساب‌های ایرانی پرداخت‌ها را انجام دهند.


مطالب مرتبط؛
واشنگتن‌پست| بررسی گزینه‌های اقتصادی برای اقناع ایران توسط تیم بایدن
بلومبرگ| گام‌های کوچک آمریکا برای منصرف کردن ایران از تصمیم بزرگ!
پالیتیکو| سه گام تشویقی دولت بایدن برای ترغیب ایران

اما نکته قابل توجه در این زمینه، نه محتوای خبری گزارش‌ها، نه ماهیت اقدامات احتمالی یاد شده و نه حتی واکنش‌های مخالف و موافق درباره این اقدامات است. بلکه این موضوع از آن رو حائز اهمیت است که تا حدودی نشان می‌دهد که سیاست دولت جو بایدن در قبال ایران -دست کم برای حل مقدماتی پرونده هسته‌ای ایران- کمابیش بر مبنای راهکارهای پیشنهادی راب مالی شکل گرفته است.

رابرت مالی مذاکرات هسته‌اینخستین شاهد مثال این مدعا، انطباق -و نه مشابهت- این ۳ اقدام احتمالی اخیراً گزارش شده در رسانه‌ها، با گام‌های پیشنهاد شده در گزارش مبسوط گروه بین‌المللی بحران است که حدود ۳ هفته زودتر -تحت ریاست رابرت مالی- منتشر شد.

رابرت مالی پیش از انتصاب به عنوان نماینده دولت جو بایدن در امور ایران، در گروه بین‌المللی بحران، سخت درگیر پرونده‌های پرمناقشه خاورمیانه از جمله پرونده هسته‌ای ایران بوده است. رابرت مالی که خود یک یهودی مصری‌تبار است، با داشتن کوله‌باری از تجربه در حوزه سیاست‌خارجی و بالأخص پرونده‌های مربوط به خاورمیانه -از پیگیری مذاکرات صلح کمپ‌دیوید سال ۲۰۰۰ در دولت بیل کلینتون تا حضور مستقیم و مداوم در مذاکرات هسته‌‌ای با ایران- با ابعاد مختلف، پیچیدگی‌ها و پیامدهای ناخواسته چنین پرونده‌های چالش‌برانگیزی به خوبی آشناست و برخلاف بسیاری از کارشناسان و متولیان امور در واشنگتن و کشورهای غربی که نگاهی کلی‌نگر، ناقص و مبتنی بر پیش‌فرض‌های گاهاً نادرست به مسئله دارند، راب مالی با رویکردی موشکافانه، واقع‌گرایانه و مبتنی بر سال‌ها درگیری نزدیک با موضوعاتی از این دست، این مسئولیت را بر عهده گرفته و به دنبال راهکارهای عملی و کالیبره شده در نظام هزینه-فایده، با هدف رسیدن به راه حل برد-برد، است. کاری که پیش‌تر در کنار جان کری و وندی شرمن، طی مذاکرات چندجانبه با طرف‌های ایرانی -شامل ظریف، عراقچی و تخت‌روانچی- یکبار به سرانجام رسانده است.

مذاکرات ایران و آمریکا

حالا جان کری، وندی شرمن، جیک سالیوان، آنتونی بلینکن، سوزان رایس، ویلیام برنز و دیگر کسانی که در دولت اوباما مستقیم یا غیرمستقیم با پرونده ایران درگیر بودند، به دولت برگشته‌اند اما کمتر دغدغه‌شان پرونده ایران خواهد بود. درحالی‌که راب مالی در بازگشت دوباره به دولت آمریکا، تماماً متمرکز بر پرونده ایران است.

این درحالی است که مالی از پیش نقشه راهی برای موفقیت تعامل میان ایران و آمریکا طراحی کرده است، و شواهد و قرائن حاکی از این است که وی توانسته تیم بایدن را برای پیشبرد این برنامه توجیه کند؛ دست‌کم مادامیکه گام‌‌های متقابل در فرآیند مرحله‌ای پیش‌بینی‌شده -شامل ۴ مرحله اعتمادسازی، بازگشت مقدماتی، راستی‌آزمایی و بازگشت به انطباق کامل- متوازن و مطابقِ جدولِ زمانیِ طراحی‌شده پیش برود.

اولویت تاکتیکی این نقشه راه این است که تا انتخابات ریاست جمهوری ایران، بازگشت کامل طرفین به برجام به عنوان زمینه‌ای برای مذاکرات بعدی محقق شود. سپس تیم بایدن تلاش خواهد کرد همین مسیر را با دولت بعدی ایران ادامه دهد؛زیرا به باور رابرت مالی، فارغ از رویکرد دولت مستقر در تهران، تصمیم نهایی در این زمینه به عهده رهبر عالی ایران است.

برای آشنایی با رویکرد نماینده دولت آمریکا در امور ایران نسبت به پرونده هسته‌ای، چکیده گزارش گروه بین‌المللی بحران را در ادامه بخوانید.

چکیده؛ تولد دوباره برجام در ۵ سالگی

در ابتدای گزارش گروه بین‌المللی بحران (ICS: International Crisis Group) با عنوان «تولدی دوباره؟» آمده است: ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺗﺮﺍﻣﭗ ﺍﺯ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺤﺮﻳﻢﻫﺎی ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﺧﺴﺎﺭﺕﺑﺎﺭی ﺭﺍ ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻤﻬﻮﺭی ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩ، ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻫﻢ ﺳﺴﺖ ﻭ ﻣﺘﺰﻟﺰﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ، ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﻧﻘﺾ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺩﺍﺩ. ﺗﺤﻠﻴﻒ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﻣﻨﺘﺨﺐ، ﺟﻮ ﺑﺎﻳﺪﻥ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻧﻘﻄﻪ ﻋﻄﻔﯽ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﺰﺍﻉ ﺑﺎﺷﺪ.

مالی در ادامه با تأکید بر اینکه "ﻋﻤﺮ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋی ﻓﺸﺎﺭ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮی ﺗﺮﺍﻣﭗ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ ﺩﺭ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻓﺶ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺍﺳﺖ"، ابراز امیدواری می‌کند که ﺍﺣﻴﺎی ﺑﺮﺟﺎﻡ ﮐﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻋﺪﻡ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﺳﻼﺡﻫﺎی ﺍﺗﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻼﺕ ﺩﻳﭙﻠﻤﺎﺗﻴﮏ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺗﺮی ﺑﻴﻦ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ ﺑﻴﺎﻧﺠﺎﻣﺪ.

وی در ادامه یک نکته کلیدی را گوشزد می‌کند که ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﻭﺍﺷﻨﮕﺘﻦ ﻭ ﻳﺎ ﻫﺮﺩﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﻪ ﺗﺤﻘﻖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﻫﺎی ﺑﻴﺸﺘﺮی ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﺴﻴﺮی ﺭﺍ ﺭﻓﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﻦﺑﺴﺖ ﻣﻨﺘﻬﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

تنها راهکار عملی

بر اساس گزارش گروه بین‌المللی بحران، تنها ﺭﺍﻩﮐﺎﺭ عملی و تحقق‌پذیر  برای تعامل موفق این است که "ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺎﻳﺪﻥ، ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺮﻳﻌﺎً ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺍﺣﻴﺎی ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﮑﻠﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﮐﻨﻨﺪ." همچنین ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﮔﺰﻳﻨﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﺩﻭﺩﻥ ﺗﻨﺶﻫﺎی ﻫﺴﺘﻪﺍی ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻪﺍی ﺍاحتمالاً اﺭﺍﺋﻪ یک "ﺟﺪﻭﻝ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻣﺮﺣﻠﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪﻩ" ﺑﺮﺍی ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﻫﺮ ﺩﻭ طﺮﻑ ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﺑﺮﺟﺎﻣﯽﺷﺎﻥ ﺍﺳﺖ. چراکه ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻗﺪﺍﻣﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﮔﻔﺖﻭﮔﻮﻫﺎی ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺗﺮی ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺑﻌﺪی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﺪ."

در بخش چکیده این گزارش توضیحاتی بعنوان پیش‌زمینه ارائه شده و سپس ۴ اقدام فوری برای احیای توافق هسته‌ای پیشنهاد می‌شود.

پیش‌زمینه نخست مربوط به وضعیت متزلزل توافق هسته‌ای است که تحت تأثیر سیاست‌های دولت ترامپ، ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎی ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﻋﺪﻡ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﺳﻼﺡﻫﺎی ﺍﺗﻤﯽ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ رفته ﻭ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ، ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻌﯽ ﺗﻬﺎﺟﻤﯽﺗﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩه است. سپس توصیه می‌کند که "ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺎﻳﺪﻥ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺎﻳﺒﻨﺪی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﺍﺗﺶ، ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺮﻳﻌﺎً ﺑﻪ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ، ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪﻥ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ، ﺍﺯ ﻳﮏ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺩﺭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺵ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی ﮐﻨﺪ، ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺍﺕ ﻣﺎﻟﯽ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻣﻘﺪﻣﺎﺕ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻣﻬﻴﺎ ﮐﻨﺪ."

محدود بودن توافق به مسئله هسته‌ای، نقطه قوت برجام بود

در پیش‌زمینه دوم، مالی نوشته است که در زمان انعقاد توافق برجام، ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻮﺩﻥﺍﺵ یک ﻧﻘﻄﻪ ﻗﻮت ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﺪه و ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻳﮏ ﻣﺸﺘﺮک ﺑﻴﻦ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻗﺪﺭﺕﻫﺎی ﺟﻬﺎﻧﯽ -ﻣﻬﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺍﻳﺮﺍﻥ- ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺮﮐﺰ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩه و ﻧﮕﺮﺍﻧﯽﻫﺎی ﺩﻳﮕﺮ از جمله ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ﺍﻳﺮﺍﻥ را با توجه به فوریت مسئله هسته‌ای کنار گذﺍﺷﺘﻨﺪ.

نتایج مهلک فشار حداکثری

در ادامه گزارش رویکرد ترامپ نسبت به پرونده ایران مورد نقد قرار گرفته و یادآور شده است: ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ سیاست تهدید و اجبار ترامپ، ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺳﻪ  ﺳﺎﻝ ﻣﺘﻨﺎﻭﺏ ﺭﮐﻮﺩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی،  ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﻫﻨﮕﻔﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻋﻀﺎی ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﺮﺟﺎﻡ نیز ﺩﺭ ﺗﺴﮑﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺩ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍی  ﭘﺎﻳﺒﻨﺪی ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﻫﺴﺘﻪﺍیﺍﺵ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﺪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖﻫﺎی ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺭﺍ ﻧﭙﺬﻳﺮﺩ ﺑﻠﮑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﻴﺪ ﻭ ﺑﻨﺪﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻫﺎﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ژﺍﻧﻮﻳﻪ، ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺟﺪﻳﺪﺗﺮﻳﻦ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺳﺮی ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻧﮕﺮﺍﻥﮐﻨﻨﺪﻩﺍﺵ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﻧﻘﺾ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ: ﺑﺎﻻﺑﺮﺩﻥ ﺳﻄﺢ ﻏﻨﯽﺳﺎﺯی ﺍﻭﺭﺍﻧﻴﻮﻡ ﺑﻪ ۲۰ ﺩﺭﺻﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺁﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﺎﺯﺭﺳﺎﻥ ﺁژﺍﻧﺲ ﮐﻪ ﺍﺳﺎﺳﯽﺗﺮﻳﻦ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻓﺸﺎﺭ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮی ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺭﮐﻮﺩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﺑﺮﺍی ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽﻫﺎی ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﻓﺰﺍﻳﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﺪﺕ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﻨﺶﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪﺍی.

روح قدرتمند برجام

ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﺼﻒ ﻋﻤﺮ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻏﻴﺎﺏ ﻳﮏ ﻋﻀﻮ ﮐﻠﻴﺪی ﺁﻥ ﺳﭙﺮی ﺷﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎ ﺗﻼﺵﻫﺎی ﻣﺠﺪﺍﻧﻪ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ  ﺑﺮﺍی ﺗﻀﻌﻴﻒ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪ. ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺨﺘﯽ، ﺟﺎﻥ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﮔﻮﻳﺎی ﻗﺪﺭﺕ ﺟﻮﻫﺮﻩ ﺍﺻﻠﯽ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺍﺳﺖ: ﻣﻬﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ  ﺭﻫﺎﻳﯽ ﺍﻳﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺯ ﭼﻨﮓ ﺗﺤﺮﻳﻢﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ ﻭﺿﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

بازآفرینی ﺍﻳﻦ ﻁﺮﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺎﺩی ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﺟﻮ ﺑﺎﻳﺪﻥ، ﺍﻣﮑﺎﻥﭘﺬﻳﺮ ﻧﻴﺰ ﻫﺴﺖ. ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻭ ﻫﻢ ﻭﺍﺷﻨﮕﺘﻦ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻋﻀﺎی ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺳﺮﻳﻊﺗﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺣﺴﻦ ﻧﻴﺖ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺍﺣﻴﺎی ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ.

تله خطرناک ولی قابل اجتناب

در ادامه گزارش گروه بحران با لحنی هشدار آمیز توصیه شده است: ﺍﺩﻏﺎﻡ ﺩﻳﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﺑﺎ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﺑﺮﺗﺮیﺟﻮﻳﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍی ﺍﻫﺮﻡﺳﺎﺯی ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﻁﺮﺡ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﻫﺎی ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻣﻀﺎﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ، تله خطرناکی است که ﺑﻪ ﻧﺰﺍﻋﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﯽ، ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ، ﻣﻨﺠﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

۴ توصیه کلی به اعضای برجام

در انتهای چکیده گزارش، ۴ توصیه کلی به ﺍﻋﻀﺎی ﺑﺮﺟﺎﻡ مطرح شده که در صورت اجرا ﻣﯽﺗﻮﺍند ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺭﺍ ﺍﺣﻴﺎ ﮐﻨﻨﺪ:

۱- ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺎﻳﺪﻥ ﺑﻪ ﭘﻴﻤﻮﺩﻥ ﻣﺴﻴﺮی ﺧﻼﻑ ﺧﺮﻭﺝ ﺗﺮﺍﻣﭗ ﺍﺯ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺷﻮﺩ، ﺑﺎ ﺗﻌﻠﻖ ﻭﺍﻡ ۵ ﻣﻴﻠﻴﺎﺭﺩی ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍی ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﮔﻴﺮی ﮐﺮﻭﻧﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﻓﻴﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺗﺤﺮﻳﻢﻫﺎی ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﻋﻤﻞ ﺍﻁﻤﻴﻨﺎﻥ ﺣﺎﺻﻞ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﺪ.

۲- ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻳﮏ ﺟﺪﻭﻝ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﻣﺸﺘﺮک ﺑﺮﺟﺎﻡ ﻭ ﺁژﺍﻧﺲ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺍﻧﺮژی ﺍﺗﻤﯽ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﮐﺎﻣﻼً ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﺑﺮﺟﺎﻣﯽﺍﺵ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ، ﺳﺎﻧﺘﺮﻳﻔﻴﻮژﻫﺎی ﻣﺎﺯﺍﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺑﻴﺎﻧﺪﺍﺯﺩ ﻭ ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﻭﺭﺍﻧﻴﻮﻡ ﻏﻨﯽ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ ﻳﺎ ﺭﻗﻴﻖ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺪ ﻣﺠﺎﺯ ﺩﺭ ﺑﺮﺟﺎﻡ ﺑﺮﺳﺪ.

۳- ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ، ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﺮ ﺗﺄﻳﻴﺪﻳﻪ ﺁژﺍﻧﺲ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺍﺗﻤﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﮐﺎﻣﻞ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻫﺴﺘﻪﺍی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺑﺮﺟﺎﻡ، ﺑﺮﺍی ﻟﻐﻮ ﺗﺤﺮﻳﻢﻫﺎی ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺗﺮﺍﻣﭗ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﮐﻨﺪ. ﺩﻭ ﻁﺮﻑ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﺭﺍ ﻓﺎﺯﺑﻨﺪی ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﺍﺕ ﻫﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ.

۴- ﻫﻤﻪ ﺍﻋﻀﺎء ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﯽ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻫﻤﮑﺎﺭی، ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺑﻌﺪی ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ  ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ  ﺍﺧﺘﻼﻓﯽ  ﺑﺮ  ﻁﺒﻞ  ﺧﺼﻮﻣﺖ  ﺑﮑﻮﺑﻨﺪ.  ﻣﯽﺑﺎﻳﺴﺖ ﻳﮏ ﮔﻔﺖﻭﮔﻮی ﻣﻨﻄﻘﻪﺍی، ﺑﺎ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺍﻳﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ، ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎی ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﯽ ﺗﺸﮑﻴﻞ ﺷﻮﺩ. ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻬﺎﺩی ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﺪﻭ ﺍﻣﺮ ﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﭘﺮﻫﺰﻳﻨﻪ ﻭ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻳﻤﻦ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﻀﺎء ﺍﺯ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﻔﻊ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.

در انتهای چکیده گزارش گروه بین‌المللی بحران آمده است: ﺑﺮﺟﺎﻡ ﮐﻠﻴﺪی طلایی ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺧﺼﻮﻣﺖ ﺩﻳﺮﻳﻨﻪ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺩﻫﺪ. ﻗﺮﺍﺭ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻏﺮﺏ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ، ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﮏ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﻋﺪﻡ ﺍﺷﺎﻋﻪی ﻣﺆﺛﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻭ ﺩﻏﺪﻏﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺁﺳﺎﻥﺗﺮ ﮐﻨﺪ.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید