محمود صدری

براساس خبری که از سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نقل شده، ایران و روسیه به توافق تازه‌ای درباره تحویل سامانه موشکی اس-۳۰۰ دست یافته‌اند. جزئیات این توافق اعلام نشده، اما مطابق قرارهای قبلی این سامانه حداکثر تا پایان تابستان امسال باید تحویل ایران شود. فارغ از اینکه توافق جدید چیست و موشک‌های روسی چه زمانی تحویل ایران شود، ورود این موشک‌ها به ایران، واقعه‌ای معمولی و تجارت تسلیحاتی ساده‌ای است که هر روز در گوشه و کنار جهان اتفاق می‌افتد. جمهوری اسلامی براساس سیاست اصولیِ اعلام‌شده‌اش که تاکنون از آن عدول نکرده است، از دکترین نظامی دفاع و بازدارندگی پیروی می‌کند. به‌همین علت موشک‌های روسی تاثیر قاطعی بر سیاست دفاعی ایران نمی‌گذارد و تنها مکمل کوچکی است در کنار سامانه موشکی ساخت ایران که توان نظامی ایران را افزایش و رخنه‌پذیری آسمانش را کاهش می‌دهد.

اما همین تجارت ساده و معمولی، با اضافه کردن توان موشکیِ درون‌زای ایران، بدون تغییر دادن دکترین نظامی ایران و بدون ایجاد تهدیدی برای دیگران، تبعات امنیتی فراوانی دارد که مهم‌ترین آنها افزایش امنیت و تحکیم فرآیند صلح‌سازی در مناطق پهناور خاورمیانه، خلیج فارس، شمال آفریقا و آسیای مرکزی و قفقاز است. ایران به‌عنوان کشوری که بی‌تردید، نقطه ثقل هرگونه ترتیبات امنیتی در مناطق یادشده است، اکنون در وضعی قرار دارد که اگر قوای دفاعی خود را تقویت نکند، توانایی ایفای مسوولیت منطقه‌ای و جهانی‌اش را نخواهد داشت. بخش اصلی قوای دفاعی ایران در داخل کشور تولید شده است و بخش‌های تکمیلی آن لاجرم باید از خارج تامین شود. این منبع تامین هم لزوما نباید تنها روسیه باشد، اما آرایش قوای جهانی فعلا به‌گونه‌ای است که تهیه امکانات دفاعی از این کشور شدنی‌تر است تا از دیگر دارندگان تجهیزات دفاعی.

ایران برخلاف شایعاتی که همواره درباره هزینه‌های نظامی‌اش وجود داشته، سهم بودجه نظامی‌اش از بودجه کل کشور همیشه کمتر از سهمی بوده که همسایگانش به این بخش اختصاص داده‌اند؛ حال آنکه در فضای نامطمئن منطقه خاورمیانه، ایران از سویی به‌علت تهدیدات رژیم ‌صهیونیستی و رقابت غیردوستانه همسایگان عرب و حتی به‌درجات کمتر ترکیه و از سوی دیگر تاثیر بلامنازع قدرتش بر ترتیبات امنیتی منطقه، بیش از دیگر کشورها به تقویت قوای نظامی و دفاعی نیاز دارد. بخشی از این نیاز معطوف به دفاع ملی و بخش دیگر معطوف به ایفای مسوولیت صلح‌سازی در منطقه و جهان است. ایران مقتدر، علاوه‌بر تامین امنیت خود، موجب افزایش امنیت منطقه و جهان هم خواهد شد و برعکس، ایران ضعیف موجب به‌خطر افتادن امنیت منطقه می‌شود. در سه دهه اخیر بار اصلی ناامنی‌ها و بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای از جمله جنگ‌های افغانستان و عراق، ناآرامی‌ها و جنگ‌های داخلی سوریه و یمن و فراتر از اینها جلوگیری از‌ دست‌اندازی اسرائیل بر فلسطین، بر دوش ایران بوده است و اگر ایران قدرت دفاعی کافی برای مهار این آشفتگی‌ها را نداشت، حتما امروز خاورمیانه و جنوب آسیا ناامن‌تر از این بود.

علاوه‌بر این وجوه امنیتی، ایران مقتدر می‌تواند به‌عنوان یکی از کانون‌های اقتصادی و تجاری منطقه‌ای، محمل‌هایی صلح‌ساز تدارک ببیند. صلح‌سازترین کنش‌های معطوف به صلح، کنش‌های اقتصادی و تجاری هستند. صاحبان اموال و دارایی، به‌ویژه اموالی که به‌شکل مال‌التجاره درمی‌آیند، بزرگ‌ترین دوستداران صلح و آرامش هستند. قدرت اقتصاد و تجارت در نیم قرن اخیر مانع جنگ‌ میان چین و تایوان و ژاپن و کره جنوبی با کره شمالی شده و روابط درونی کشورهای حوزه پاسیفیک و روابط کشورهای این حوزه با حوزه آتلانتیک را تحکیم بخشیده است. دولت ایران اگر بتواند با بهره‌گیری از این تجربه‌های جهانی، پابه‌پای تقویت توان دفاعی‌اش، به همسایگان و کشورهای همسایه بقبولاند که این کار می‌تواند مانع پدید آمدن و رشد جریان‌های مسلحانه افراطی در منطقه شود و به‌عنوان ضامن تجارت و روابط اقتصادی کشورها عمل کند، ادوات خشونت‌باری مانند موشک و تانک، به جای اینکه موجب هراس شوند، بشارت صلح، رونق و رفاه خواهند داد.