یکی از ابزارهایی که بسیار مورد استقبال بازیگران این عرصه قرار گرفته است، صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر (Venture Capital Fund) است. البته اشتیاق برای راه‌‌‌اندازی این صندوق‌ها پس از تصویب بند (ت) ماده (۱۱) قانون جهش تولید دانش‌‌‌بنیان و به تبع آن در نظر گرفتن اعتبار مالیاتی در تاسیس یا افزایش سرمایه صندوق‌ها و نهادهای سرمایه‌گذاری موضوع بندهای (۲۰) و (۲۱) ماده (۱) قانون بازار اوراق بهادار بیشتر شبیه به عطشی بی‌‌‌پایان شده است. ماراتن بخش خصوصی و نهادهای دولتی و شبه‌‌‌دولتی جهت راه‌‌‌اندازی صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر فرصتی است که اگر به درستی از آن استفاده نشود می‌تواند با اثرات مخرب آتی خود تیر خلاصی بر پیکره نیمه‌‌‌جان سرمایه‌گذاری در حوزه‌‌‌های دانش‌‌‌محور باشد.  شواهد شخصی اینجانب طی چند سال فعالیت در این عرصه گواه این است که در نگاه عموم و حتی متخصصان و مسوولان ذی‌ربط چند‌‌‌پارگی و کج‌‌‌فهمی‌‌‌های پرتکراری در این خصوص وجود دارد. 

هدف من از نگارش این متن کمک به افراد و نهادهایی است که مترصد مذاکره، انتخاب و چینش (Line Up) شرکای محدود (Limited Partners) برای راه‌‌‌اندازی یک صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر موفق هستند. هارم دی (Harm De) در کتاب Venture Capital Deal Terms می‌‌‌نویسد «من بعد از صحبت کردن با یکی از موسسان یک صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر بین‌المللی متوجه شدم که او با چهارصد و پنجاه شریک محدود مکالمه داشته است تا بتواند به انتخاب پانزده گزینه نهایی برسد.» این نرخ موفقیت غیرمعمول نیست. این موضوع نشان می‌‌‌دهد که انتخاب شرکای محدود شاید در نگاه اول بسیار ساده و پیش‌‌‌پا افتاده به نظر می‌‌‌رسد، اما به وقت اجرا پیچیدگی‌‌‌های آن دوچندان هویدا خواهد شد. در وهله اول توصیه می‌کنم سراغ شرکای محدودی بروید که شخصا آنها را می‌‌‌شناسید یا کسانی هستند که احتمال پذیرش آنها بالاست. این کار پایه و بنیانی محکم برای جذب سرمایه شما بنا می‌‌‌کند.  قبل از انتخاب نهایی شرکای محدود خود حتما پاسخی برای سوال‌‌‌های زیر پیدا کنید:

* این شرکای محدود با سرمایه‌گذاران خطرپذیری که روی آنها سرمایه‌گذاری می‌‌‌کنند، به چه میزان وارد تعامل می‌‌‌شوند؟

* آیا آنها به تمام تعهدات مرتبط با درخواست سرمایه به‌‌‌موقع عمل می‌‌‌کنند؟

* وجود این شرکا به جز آورده نقدی چه ارزش افزوده دیگری ایجاد خواهد کرد؟

*آیا آنها فعالانه سرمایه‌گذاری می‌‌‌کنند یا به صورت منفعل صرفا ایجاد صندوق سرمایه‌گذاری هدف غایی آنها است؟

وینتر مید (Winter Mead) پس از تجربه یک دهه سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری (ارزش تقریبی ۱۶۰ میلیارد دلار) در کتاب خود با نام How To Raise A Venture Capital Fund مختصات اصلی شرکای محدود را این‌‌‌گونه بیان می‌‌‌کند:

* تعهد به سرمایه‌گذاری در تجربیات گذشته

* توانایی پشتیبانی بلندمدت

*فهم ماهیت سرمایه‌گذاری خطرپذیر

در بعضی کشورها نهادهایی هستند که باعث تسهیل فرآیند اعتبارسنجی سرمایه‌گذاران می‌‌‌شوند. مثلا در آمریکا کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (Securities and Exchange Commission) با ارائه گزارش‌‌‌هایی نقشی پررنگ در این زمینه دارد. همچنین پایگاه‌های داده آنلاینی وجود دارند که اطلاعات مورد نیاز شما برای پیدا کردن سرمایه‌گذاران بالقوه را مهیا می‌‌‌کنند مانند پرکین (Preqin) و پیچ‌بوک (Pitchbook).

پیش ‌‌‌بازاریابی را دست کم نگیرید

پیش ‌‌‌بازاریابی (Pre-Marketing) در واقع فرآیند تعامل با شرکای محدود قبل از راه‌اندازی کامل فرآیند جذب سرمایه است. پیش‌‌‌بازاریابی روابط فعلی با شرکای محدود را تقویت و باعث شکل‌گیری رابطه با شرکای محدود بالقوه می‌شود.

موقعیت زمانی پیش‌‌‌بازاریابی مبهم است و می‌تواند اشاره به هر زمانی قبل از راه‌اندازی فرآیند رسمی جذب سرمایه داشته باشد. از آنجا که شرکای محدود اساسا از لحاظ رفتاری تعیین یک جدول زمانی محدود (deadline)  برای سرمایه‌گذاری را دوست ندارند، ملاقات کردن با آنها در زمانی که در حال جذب سرمایه نیستید، محیطی راحت‌تر برای برقراری ارتباط و ارزیابی علاقه آنها به راهبرد سرمایه‌گذاری شما فراهم می‌کند.

وقتی رسما فرآیند جذب سرمایه را آغاز می‌کنید، تغییر راهبرد بسیار دشوارتر خواهد شد. به شهادت تجربه تغییر راهبرد در این مرحله باعث می‌شود که مذاکره‌‌‌کنندگان طرف مقابل به این باور برسند که شما فرآیند جذب سرمایه خود را پیش از موعد آغاز کرده‌اید و این یعنی انداختن تردید در دل سرمایه‌گذاران بالقوه! این اشتباه استراتژیک سختی کار شما را دوچندان خواهد کرد.

انگیزه شریک محدود برای سرمایه‌گذاری کردن در صندوق چیست؟

شرکای محدود به دلایل مختلف در صندوق‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. گاهی هدف تنوع پرتفولیوی سرمایه‌گذاری شرکت و کاهش ریسک‌‌‌های کسب‌وکار اصلی شرکت است. هدف بعضی مذاکره‌‌‌کنندگان کندوکاو برای پیدا کردن و ربودن طرح‌‌‌های پربازده و سودآور است. حتی ممکن است هدف آنها رسیدن به درکی بهتر از یک راهبرد یا شناخت دقیق از یک صنعت خاص باشد. اگر قبل از اینکه شریک محدود در صندوق شما سرمایه‌گذاری کند از انگیزه او مطلع شوید، بهتر می‌توانید او را مدیریت کنید.

شما باید شناخت خوبی از میزان قدرت نقدینگی، صلاحیت و صداقت شریک محدود داشته باشید. برای مثال، شما باید با پروسه تصمیم‌گیری در این سازمان‌ها یا شرکت‌ها آشنا باشید این دغدغه بیشتر برای هلدینگ‌‌‌های بزرگ و نهادهای حاکمیتی که درگیر بوروکراسی‌‌‌های زیادی هستند مصداق پیدا می‌‌‌کند. گاهی اوقات شرکای محدود با تعهدات مرتبط با درخواست سرمایه آشنایی ندارند یا دارای فرآیندهای صحیح برای پرداخت سرمایه در زمانی که درخواست می‌شود (Capital Call) نیستند.

و اما توصیه آخر! حتما توجه داشته باشید که ارزش‌های شریک محدود با ارزش‌های شما همراستا باشد. این نکته برای داشتن رابطه‌ای بلندمدت و بدون مشکل دارای اهمیت است. شاید هیچ چیزی به اندازه اینکه ارزش‌‌‌های شرکای محدود و سرمایه‌گذاران خطرپذیر همراستا باشند، اهمیت نداشته باشد. آیا نحوه کسب درآمد توسط شما برای شریک محدود اهمیت دارد؟

عمیقا بر این باورم که اگر ارزش‌های شما با ارزش‌های شرکای محدود سازگار نیست، به دنبال شراکتی دیگر باشید.