در همین راستا رئیس انجمن تولیدکنندگان و فناوران صنعتی ساختمان معتقد است: اگرچه جزئیات این موضوع مشخص نیست، اما به نظر می‌رسد مذاکره با شرکت‌های چینی به جهت فنی، مهندسی و فناوری نباشد. بلکه نحوه تامین مالی پروژه‌‌‌ها، دولت و شهرداری را به سوی این مذاکرات رهنمون کرده است.

به گفته فرید نایینی درصورتی‌که واگذاری پروژه‌‌‌ها در شرایط رقابتی انجام شود نه‌تنها بخشی از شرکت‌های داخلی نیز قادر به رقابت هستند بلکه، انگیزه‌‌‌ای برای ارتقای فناوری و توسعه صنعتی مسکن فراهم می‌شود.

متن زیر ماحصل گفت‌‌‌وگوی ما با فرید نایینی، رئیس انجمن تولیدکنندگان و فناوران صنعتی ساختمان حول محور مطروحه است.

به عنوان رئیس انجمن صنفی صنعتی‌‌‌سازان آیا از جزئیات صحبت و مذاکره دولت و شهرداری تهران با شرکت‌های چینی برای مسکن‌‌‌سازی اطلاع دارید‌؟

جزئیات مذاکره با شرکت‌های چینی اعلام نشده است بنابراین جملگی بی‌‌‌اطلاع هستیم.

به نظر شما چرا دولت و شهرداری سراغ مسکن‌سازهای چینی رفتند؟ آیا تعداد شرکت‌های موفق در عرصه ساخت‌وساز اندک است که دولت و شهرداری به سراغ شرکت‌های چینی رفته‌‌‌اند؟ یا شرکت‌های داخلی ما فاقد توان فنی لازم به اندازه شرکت‌های چینی هستند؟

با توجه به مورد پیش‌گفته چون جزئیات مذاکرات اعلام نشده، ارزیابی من بر اساس تحلیل شرایط و تخمین است. براین اساس من مذاکره با شرکت‌های چینی را به جهت فنی، مهندسی و فناوری نمی‌‌‌دانم بلکه، نحوه تامین مالی پروژه‌‌‌ها، دولت و شهرداری را به سوی این مذاکرات برده است. در مورد شرکت‌های داخلی سوال کردید. ما بیش از نیاز داخلی نیروی متخصص و شرکت آماده فعالیت داریم و یکی از دغدغه‌‌‌های تشکل‌های مهندسی صدور نیروی متخصص و خدمات فنی مهندسی به خارج ازکشور است و آن‌را به‌‌‌عنوان یک اولویت پیگیری می‌کنند. لذا، به سبب کمبود نیروی متخصص با ظرفیت بالقوه شرکت‌های داخلی مشکلی نداریم. اما به‌‌‌رغم ظرفیت بالقوه، جامعه مهندسی و شرکت‌های ساختمانی ما عمدتا در جهت تولید صنعتی ساختمان هدفمند نیستند و در این رابطه نیز تشخیص صلاحیت و رتبه‌‌‌بندی نشده‌‌‌اند. زیرا اسناد بالادستی و ضوابط و معیارهای ابلاغ‌شده، مجموعه‌‌‌ای نارسا، ناکارآمد و متناقض است که جامعه مهندسی را به توسعه صنعتی مسکن هدایت نمی‌‌‌کند. طرح‌‌‌های میلیونی مسکن از جمله طرح عظیم نهضت ملی مسکن بستر مناسبی برای طراحی و تولید صنعتی است. دولت هم از تولید صنعتی در این طرح‌ها حمایت می‌کند. بنابراین، فقدان برنامه راهبردی، فقدان اسناد فنی، مهندسی و حقوقی لازم و عدم‌ ساماندهی زیرساخت‌‌‌ها باعث تشتت و آلودگی مفهومی ‌‌‌شده  و جامعه مهندسی را سردرگم کرده است. اما همان‌‌‌گونه که گفتم مذاکره با چینی‌‌‌ها نمی‌تواند با هدف ارتقای فناوری صورت گرفته باشد. با حضور جامعه پرشمار مهندسی و نظام دانشگاهی گسترده، ظرفیت قابل‌توجهی در جهت توسعه صنعتی مسکن در اختیار داریم. این ارکان توسعه بخش مسکن عملا دستی بر این آتش ندارد.

آیا ورود شرکت‌های چینی به بازار ساخت مسکن کشورمان آسیبی به شرکت‌های ایرانی نمی‌‌‌زند؟

درصورتی‌‌که واگذاری پروژه‌‌‌ها در شرایط رقابتی انجام شود نه تنها بخشی از شرکت‌های داخلی نیز قادر به رقابت هستند بلکه، انگیزه‌‌‌ای برای ارتقای فناوری و توسعه صنعتی مسکن فراهم می‌شود. اما، در شرایط انحصاری هیچ مزیتی در جهت پیشرفت شرکت‌های داخلی نخواهد داشت بلکه تخریب‌‌‌کننده است و انگیزه‌‌‌های نوآوری و خلاقیت را سرکوب می‌کند.

در حالی که بانک‌ها با کمبود تسهیلات برای پروژه نهضت ملی روبه‌‌‌رو هستند، ورود شرکت‌های چینی کمبود تسهیلات بخش مسکن و مشخصا پروژه نهضت ملی مسکن را تشدید نمی‌‌‌کند؟

تا جایی که من اطلاع دارم، تسهیلات داخلی نقشی در توافقات با شرکت‌های چینی نداشته است.

دولت و شهرداری معتقد است ورود چینی‌‌‌ها با هدف ورود تکنولوژی‌‌‌های سریع‌‌‌سازی مسکن است، آیا واقعا شرکت‌های داخلی ما توان فنی و علم سریع‌‌‌سازی مسکن را ندارند و باید از شرکت‌های چینی کمک بگیریم؟ شما در جایگاه ریاست تشکل صنعتی‌‌‌سازان چقدر این ادعا را منطقی ارزیابی می‌‌‌کنید؟

در این مورد چند نکته باید در نظر گرفته شود. نخست اینکه برای انتقال تکنولوژی راه‌‌‌های بسیار سریع‌‌‌تر، مطمئن‌تر و با ریسک بسیار کمتر وجود دارد. دوم، این داستان سریع‌‌‌سازی چینی‌‌‌ها هم از آن کلیشه‌‌‌های تبلیغاتی است که متاسفانه در اسناد ملی و لازم‌‌‌الاجرای ما نیز مورد تحسین قرار گرفته است. البته نه اینکه چینی‌‌‌ها فناوری ساخت سریع نداشته باشند. بلکه، متخصصان طراحی ساختمان یا معماران به‌‌‌خوبی می‌‌‌دانند که اهداف پایه تولید یا سه‌گانه هزینه، زمان و کیفیت، ‌شأن مستقل ندارند. بلکه، در تعامل هستند و یکی از مراحل مهم در طراحی، تنظیم مثلث بهینه برای پروژه است. یا به بیان دیگر نحوه ایجاد تعادل در این ارتباط تعاملی است. هرگاه کیفیت اولویت یابد بر سرعت و هزینه تاثیر می‌‌‌گذارد. یا اگر سرعت اولویت یابد بر کیفیت اثر مستقیم و بر هزینه طی یک منحنی اثر می‌‌‌گذارد. بنابراین تمجید از سرعت به‌‌‌صورت مستقل بحث عامیانه و غیرتخصصی است. اصولا بحث بر سر مدیریت زمان در یک ارتباط تعاملی است نه سرعت. شرکت‌های داخلی نیز در شرایط تولید صنعتی مسکن می‌توانند از زنجیره‌‌‌های تولید یا سیستم‌های نوین ساخت سریع مشروط به مدیریت مثلث پیش‌گفته استفاده کنند. اما، برای حرکت به سمت تولید صنعتی مسکن از جهت بسترسازی فنی، مهندسی و حقوقی آمادگی نداریم. بر اساس اسناد بالادستی، تولید صنعتی مسکن تا صدور تاییدیه برای تعداد محدودی پلتفرم نه‌چندان روزآمد پیش رفته و متوقف شده است. در واقع هنوز هیچ سیستم ساخت کاملی مورد تایید قرار نگرفته است. راهی برای کامل‌‌‌سازی پلتفرم‌‌‌های تایید‌شده ارائه نشده و گزینه‌‌‌ای برای طراحی زنجیره‌‌‌های تولید جدید و خلاقانه متکی به ظرفیت بومی‌‌‌ و هویتی ما در میان نیست. اسناد بالادستی نظیر نظام فنی اجرایی و مبحث ۱۱ مقررات ملی هم از تولید صنعتی پشتیبانی نمی‌‌‌کند. زیرا نظام فنی اجرایی کشور برای روش دستی و سفارشی تدوین شده و برای این گونه ساخت‌وساز نیز معتبر است. اما، تولید صنعتی بر اساس این نظام فنی اجرایی امکان‌پذیر نیست. مبحث ۱۱ مقررات ملی هم بر پایه همین نظام فنی اجرایی تدوین شده لذا، از تولید صنعتی پشتیبانی نمی‌‌‌کند.

تبعات ورود چینی‌‌‌ها به بازار ساخت مسکن ایران برای شرکت‌های ایرانی و انبوه‌‌‌سازان چیست؟

همان‌گونه که عرض کردم در صورتی‌‌‌که تعاملات رقابتی نباشد و شرکت‌های داخلی نتوانند با شرایط برابر رقابت کنند حضور شرکت‌های چینی جنبه تخریبی خواهد داشت و با توجه به روش معمول چینی‌‌‌ها در پروژه‌‌‌ها که کلیه مواد، مصالح و نیروی کار را از کشور چین می‌‌‌آورند اثر چندانی در انتقال دانش و فناوری هم نخواهد داشت. نکته مهم‌تر اینکه ما پروژه‌‌‌های میلیونی مسکن نظیر طرح نهضت ملی مسکن را طرحی مناسب در زمان مناسب ارزیابی می‌‌‌کنیم به جهت اینکه به جز هدف تامین مسکن، اهداف بسیار مهم دیگری در این طرح‌‌‌ها مورد نظر است.

بخش مسکن بخش پیشگام اقتصاد ماست و تحرک در ساخت مسکن با فاصله زمانی محدود مستقیما به بخش صنعت و خدمات منتقل می‌شود. در شرایطی که مواد و مصالح و تجهیزات از کشور چین حمل شود این مشکل هم باقی می‌‌‌ماند. به‌‌‌طور خلاصه امیدوارم مذاکرات با شرکت‌های چینی بر اساس رقابت کامل انجام شود و با انتقال مواد و مصالح، تجهیزات و نیروی کار موافقت نشود. در این صورت این تعامل را مثبت ارزیابی می‌‌‌کنم.