کرباسچی

تجربیات موجود نشان می‌دهند ورود برندهای مختلف در کشورهایی که با سیاست تجارت آزاد و ارتباط گسترده با اقتصادهای بزرگ دنیا رشد کرده‌اند و به صورتی فعال بخشی از جامعه جهانی هستند، از سیالیت بالاتری برخوردار است و واردات و صادرات برند تسری بیشتری دارد که این امر طبعا به توسعه صنعت فرانچایز منجر شده است. به‌طوری که از 1960 شاهد ظهور نهادهای صنفی در حوزه فرانچایز در آمریکا و از 1970 در ژاپن هستیم که نشان می‌دهد این صنعت از بلوغ مناسبی در این مناطق برخوردار شده و مطالبات صنفی آن قانونمند است. این در حالی است که این صنعت در اقتصاد ایران به عنوان صنعتی نوپا شناخته می‌شود و با آنکه در چهار سال گذشته رشد سریعی را تجربه کرده، اما هنوز در قیاس با کشورهای جهان راه درازی را در پیش دارد.

در این میان کشورهای دنیا با استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای در حوزه فرانچایز و با تولید و نشر محتواهای علمی و تبلیغاتی که در اختیار جامعه و مصرف‌کنندگان می‌گذارند و همچنین ایجاد رشته‌های دانشگاهی در این حوزه توانسته‌اند گام‌های بلندی در جهت معرفی صنعت فرانچایز بردارند.  به علاوه کتاب‌های مختلفی در صنعت فرانچایز در حوزه‌های معرفی صنعت، قوانین و... چاپ شده و نمایشگاه‌های معتبری نیز با محوریت معرفی این صنعت در دنیا برگزار می‌شوند که نقش زیادی در رونمایی از این ابزار مهم بر عهده دارند. واقعیت آن است که در صنعت فرانچایز بازیگران بسیار متنوعند و این ابزار تنها به دو بازیگر فرانچایزر یا پذیرنده فرانچایز محدود نیست، بلکه بروکرها، آموزش‌دهندگان، مشاوران، شرکت‌های رنکینگ، شرکت‌های اعتبار‌دهی، اعتبارسنجی و... همگی حول صنعت فرانچایز در حال شکوفایی و فعالیت هستند و مشاغل غیرمستقیم بسیار زیادی نیز از قِبل این صنعت حضور دارند که همه این موارد در تسری فرهنگ فرانچایزینگ نقش مهمی بر عهده دارند.

در حال حاضر در حوزه غذا و کافی‌شاپ و همچنین صنایع پوشاک و مد و چرم و صنایع خدماتی مانند نگهداری کودکان و سالمندان، خدمات آموزشگاهی مانند آموزشگاه‌ها و مدارس و مهدکودک‌ها و در حوزه خدمات اتومبیل و خدمات سیار، نظافتی و... برندهای فعالی وجود دارند که از ابزار فرانچایز به خوبی بهره می‌گیرند و باید گفت اکنون بیش از 70 گروه و طبقه فعالیت وجود دارند که با استفاده از آن می‌توان بازاریابی گسترده و عملکرد قابل قبولی را در این حوزه رقم زد. در حال حاضر تجربه کشورهای آمریکای شمالی، برخی کشورهای اروپایی و آسیای جنوب شرقی در صنعت فرانچایز پیش روی فعالان اقتصادی کشور ماست و در خاورمیانه نیز برندهای مهمی در ترکیه و کشورهای عربی فعالیت می‌کنند که کارنامه قابل قبولی را از خود نشان داده‌اند.

 در ایران نیز برندهای قوی در این حوزه در حال گسترش هستند که از سرعت و رشد مناسبی برخوردارند و با آنکه تجربه فرانچایز بیشتر مربوط به‌SMEها و شرکت‌های کوچک و متوسط بوده، اما برندهای بزرگ نیز در این حوزه موفق عمل کرده‌اند. حتی در زمان‌های رکود بین‌المللی در دنیا آمارهای مالی و اشتغال در صنعت فرانچایز صعودی بوده و از آنجا که این صنعت از یونیت‌های کوچک اقتصادی و بر اساس نیاز عامه مردم ایجاد می‌شود به سرعت و سادگی قابل رشد است و هرچه بدنه این شرکت‌ها بزرگ‌تر می‌شود، رقابت‌های موفق‌تری در این صنعت ایجاد می‌شود. باید گفت معمولا و غالبا شرکت‌هایی که در این صنعت فعالند از پایداری بیشتری برخوردارند و هرچند ممکن است شعب آنها میرایی داشته باشند اما خود فرانچایزها از سود خوبی برخوردار هستند و می‌توانند توسعه و پایداری خوبی داشته باشند، چراکه ریسک‌های رقابتی برای صنایع فرانچایز کمتر است و برای آنها که به‌صورت منفرد فعالیت می‌کنند رشد بهتری دارند.

در ارتباط با رعایت استانداردهای جهانی و داخلی برای شرکت‌های فرانچایز‌دهنده و گیرنده، استاندارد مشخص و واضحی به صورت دقیق وجود ندارد، اما در برخی کشورها و انجمن‌های دخیل در این صنعت الزاماتی تدوین شده که البته به دلیل تفاوت‌های موجود در مناطق مختلف جهان طبیعتا این الزامات نیز با هم متفاوت هستند.