دلنوشته مسعود کیمیایی برای اصغر فرهادی

مسعود کیمیایی در یادداشتی درباره اصغر فرهادی به مناسبت موفقیت اخیرش در جشنواره فیلم کن نوشت: «اصغر فرهادی را دوست دارم. هم خودم شما را دوست دارم هم باید شما را دوست بداریم. سهم دوست داشتن من از تو تعریف انسان است. تعریف انسان در زندگی اندک و دانستنش حوصله‌های فلسفی می‌خواهد.»

به گزارش «ایسنا» کیمیایی در بخشی از این یادداشت نوشته است: «سینمای اصغر فرهادی را دوست دارم از سینمای قدیم می‌آید که انسان دارد، آدم دارد، پدر دارد، مادر دارد، بچه دارد، خیابان و کاسب و دادگاه و اتوبوس و مترو دارد، عشق دارد و داستان انسان در روزگار خودش را دارد. عکس‌نویسی (دکوپاژ) دارد، عکس‌هایش نثر دارد و آن هم که جایزه می‌دهد می‌داند روزگار سینمای فلز و سرد بی‌آدم و بی‌راز گذشته است...راز سینما در آدم‌هایش است. این راز، هنر را سرپا نگه می‌دارد. راز، قلب عشق و ذات انسان است. فیلم‌های اصغر فرهادی از سینمای نامدار می‌آید، چیزی از انسان را روایت می‌کند. عبور کرده خلف پیترو جرمی، نانی لوی و ولگردهای فلینی و روکو و برادران ویسکونتی است، در همان جاها زندگی می‌کند اما سینماگر امروز هم هست....نگاه به مارگیر رقص در غبار در همان یک وید (عکس، پلان) رنگ غروب، مارگیر کجای قاب حرکت کند از پشت جای دقیق قطع عکس و قد و اندازه بازیگران در یک نمای عمومی که کِی، کجا بایستد، کی راه برود و گفت‌وگوها به کجای این تصویرهای حساب شده شروع و تمام شود....اعتبار اصغر فرهادی از سینمای داستان و روایت است که این تمام نیست. زندگی در فیلم اصغر فرهادی به وقت فیلمبرداری، به وقت حرکت کردن آدم‌ها و حرف زدنشان شروع می‌شود. اول زندگی می‌آید بعد فیلمبرداری شروع می‌شود. ترکیب‌های ساکن و بی‌حرکت، ترکیب‌های ساخته شده در حرکت‌ها، به هم رفتن، به هم چفت شدن که آدمِ اول و معضلاتش در میان این توفان حرکت‌ها و ترکیب‌های وحشی و حساب شده به هم نمی‌ریزد، متصل دیده می‌شود.»