امروز سالروز تولد هنگامه اخوان است

او آواز را از ۱۰‌سالگی با آموختن آواز دشتی نزد پدرش آغاز کرد. اخوان پس از اتمام تحصیلات ابتدایی برای دیدن خواهرش به تهران رفت. در هنگام اقامت در تهران خواهر و برادرش او را تشویق به ماندن در تهران و تکمیل تحصیلات موسیقی کردند که همین حمایت موجب شد بتواند نزد استادان برجسته حضور یابد. وی درباره شروع کارش توضیح داده است: «من شاگرد آقای ادیب خوانساری بودم و قبل از اینکه در ۱۳سالگی وارد رادیو شوم با آقای خرم ملاقات کردم. من حدود ۸سال از محضر آقای خوانساری استفاده کردم. البته ۵سال از این مدت مربوط به زمانی بود که ادیب خوانساری کارمند رادیو بود و ۳سال دیگر کلاس‌‌هایم، در منزل ادیب برگزار می‌‌شد. من در این زمان از طریق آقای سایه با همایون خرم آشنا شدم. قرار بود که آقای خرم برنامه گل‌‌هایی را مبتنی بر پیانو بسازند و من با ایشان بخوانم. این کار بنا به دلایل مختلفی میسر نشد و من کارم را با آقای لطفی پی گرفتم.»

این هنرمند درباره استاد همایون خرم و نقش او در موسیقی ایرانی گفته است: «آقای خرم یکی از اساتید برتر موسیقی و او دردانه موسیقی در ایران بود. چون بهترین آهنگساز سال‌‌های اخیر ایران بود و با تلاش‌‌هایی که انجام داد، بهترین اثر را در موسیقی ایران داشت. انسانیت، شخصیت و بزرگواری خرم به حدی بود که زبان من از بیانش ناتوان است. بزرگانی مثل همایون خرم، علی تجویدی، حبیب‌‌الله بدیعی و پرویز یاحقی از میان ما رفتند و ما کسانی را در هنر موسیقی از دست دادیم که نمونه و همتایی نخواهند داشت.» وی در بیان خاطراتش از استاد خرم گفت: « از طرف خانه موسیقی چند بار با استاد خرم تماس گرفتم تا کمی صحبت کنیم. استاد فرمودند که نزد ایشان بروم و با هم گفت‌‌و‌‌گو کنیم. من هر‌از‌گاهی به پارک ساعی که در نزدیک منزلشان بود، می‌‌رفتم و ساعتی را با هم گفت‌‌‌وگو می‌‌کردیم. در این صحبت‌‌ها نظر آقای خرم را در مورد مشکلات امروز موسیقی در ایران جویا می‌‌شدم.»

اخوان درباره تغییر کیفیت آثار موسیقی نیز توضیح می‌دهد: «خاطرم هست یک‌بار از استاد همایون خرم پرسیدم که چرا شور و کیفیت آثار موسیقی قبل از انقلاب امروز دیگر وجود ندارد و اثربخشی کارها بسیار پایین آمده است؟ استاد خرم گفت: قبل از انقلاب ما به شیوه‌‌ای دیگر کار می‌کردیم. فرضا اگر قرار بود آقای تجویدی آهنگی بسازد دیگر آهنگسازان از جمله جهانگیر ملک، اسدالله ملک، خود من و پرویز یاحقی به ارکسترش می‌‌رفتیم و در ساخت و اجرای اثر به او کمک می‌‌کردیم. آهنگساز و شاعر در قبل انقلاب با هم زندگی می‌‌کردند تا یک کار به ثمر بنشیند. امروز اما آهنگسازان می‌‌خواهند ره صد‌ساله را یک‌شبه بروند. به جای اینکه بنشینند و کار کنند فقط نسبت به هم حسادت می‌‌کنند و می‌‌خواهند سایه هم را با تیر بزنند. خرم می‌‌گفت هنرمند باید عاشق موسیقی باشد. خرم سی سال پیش گفت امروز موسیقی را به چشم درآمد می‌‌بینند. درحالی‌که او هیچ‌گاه این دید را نداشت.

مینای شکسته، تو ای پری کجایی یا امشب در سر شوری دارم خرم با عنصر عشق ساخته شد که هنوز بعد از این‌همه مدت ماندگار است و شنیدنی. در گذشته شعر و آهنگ در کنار هم ساخته می‌‌شدند تا بتوانند روی هم بنشینند. پس از آن نوبت به خواننده‌‌‌ای می‌‌رسید که صدایش با فضای کار همخوانی داشته باشد. الان هنرمندان موسیقی مداوم دست به کار می‌‌برند و آثار اساتید بزرگ را که در گذشته با تلاش گروهی ساخته شده دست‌کاری می‌‌کنند بدون اینکه از خلاقیت و ساخت کار جدید خبری باشد. ما قدر اساتید قدیممان را ندانستیم و متاسفانه امروز از آن آثار فوق‌العاده فاصله‌ها گرفته‌ایم. همانطور که می‌‌دانید آثار امروز استاد خرم با وجود اجرای چندباره توسط خواننده‌‌‌های مختلف هنوز هم تازگی دارند. اما امروز بیشتر آهنگسازان آثار گذشتگان را برمی‌‌دارند و با یک‌سری تغییرات جزئی، می‌‌گویند ما آهنگ ساخته‌‌‌ایم. توانمندان عرصه آهنگسازی امروز از میان ما رفته‌‌‌اند و متاسفانه در بسیاری از موارد دچار تکرار شده‌ایم.

اگر به یک قرن قبل از اساتیدی نظیر آقای خرم بازگردیم نظیر اساتیدی چون امیر جاهد هم دیگر نخواهد آمد.» هادی منتظری، نوازنده برجسته کمانچه در مصاحبه‌ای درباره وضعیت استادان موسیقی و ناهنجاری‌های فرهنگی در دوران معاصر گفته بود: «در مملکتی که خانم هنگامه اخوان در مراسمی از ماشین پراید پیاده می‌شود درحالی‌که یک خواننده جوان که معلوم نیست در چه زمینه‌ای از موسیقی تخصص دارد کنار ایشان از یک خودروی چند‌صد‌میلیونی پیاده می‌شود، باید فاتحه هنر را خواند.» اما هنگامه اخوان درباره این اظهار‌نظر می‌گوید: «بله. این نکته قابل‌تامل است. اما مسائل مالی هیچ‌گاه برای من مهم نبوده. من اقامت دائم هنری کشور آلمان را دارم اما بعد از مدت کوتاهی آنجا را رها کردم و به ایران آمدم. من ایران را دوست دارم، وگرنه آنجا می‌توانستم بهترین زندگی را داشته باشم. در صورتی که در ایران ممکن است تا پانزدهم ماه پول داشته باشم و پانزده روز بعدی را منتظر پول بمانم. همه‌چیز برای من پول نیست. من زندگی‌ام را برای موسیقی ایران گذاشته‌ام.»