مقایسه سینمای کیارستمی با نادری و شهیدثالث

ذوالفقاری در این نشست گفت: کیارستمی در فیلم‌های آغازین خود بی‌اعتنایی محیط به آدم‌ها را نشان می‌دهد و اینکه در این وضعیت، هر یک از آدم‌های فیلم‌هایش راه‌حل خود را پیدا می‌کنند. «مسافر» از نظر تاثیر محیط و شخصیت در سینمای کیارستمی مهم‌ترین اثر است. در فیلم‌های قبلی‌اش، وقتی قرار است فیلمی آموزشی بسازد، طبیعتا تاثیر محیط را کم‌رنگ می‌کند و فرد را مجزا از محیط یا محیط را بی‌اعتنا به فرد نشان می‌دهد. بنابراین فیلم‌های اول کیارستمی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته شده‌اند، به نوعی دعوت بچه‌ها به خلاقیت هستند. ضمن اینکه فیلمساز به نظام آموزشی نگاهی منتقدانه دارد.

او با بیان اینکه آدم‌های کیارستمی افرادی معمولی اما در شرایط غیر‌عادی هستند، به مقایسه سبک فیلمسازی کیارستمی، سهراب شهید ثالث و امیرنادری پرداخت و ادامه داد: کیارستمی در سال‌های آغازین فعالیتش برخلاف شهیدثالث که فیلم‌های بسیاری دیده و کاملا می‌داند چه می‌خواهد، کمتر فیلم دیده و نمی‌داند از سینما چه می‌خواهد. او نمی‌داند در چه فاصله‌ای از سوژه خود باید بایستد. سهراب شهید‌ثالث از دور، برش‌هایی از زندگی سوژه خود را نشان می‌دهد و تماشاگر را دچار احساسات نمی‌کند. در مقابل امیر نادری نفس به نفس با سوژه حرکت می‌کند و تماشاگر هر لحظه نگران سوژه اوست. کیارستمی جایی بین این دو می‌ایستد.  او که در سال‌های ابتدایی فیلم‌سازی خود کمتر فیلم دیده، گویی دوباره امکانات سینما را کشف می‌کند.

این منتقد خاطرنشان کرد: آدم‌های کیارستمی نه به اندازه آدم‌های شهید‌ثالث منفعل هستند نه مثل آدم‌های امیر نادری فکر می‌کنند می‌توانند کوه را از سر راه خود بردارند. آنها در میانه‌ای ایستاده‌اند و به تعبیری هر یک از آنها می‌توانند چراغ خود را روشن و شعاع کوچکی از اطراف خود را نورانی کنند. ذوالفقاری با بیان اینکه کیارستمی در فیلم‌های آموزشی خود نسبت به نظام آموزشی رویکردی انتقادی دارد، اضافه کرد: او انتقادهای خود را به شکل خیلی ظریفی نشان می‌دهد. ضمن اینکه در تمام کارنامه هنری‌اش همچون بسیاری از فیلمسازان رئالیست ما تکلیفش با موسیقی مشخص نیست.

ذوالفقاری با اشاره به اینکه آشنایی‌زدایی به کیارستمی کمک بسیاری کرده است، توضیح داد: فیلم‌های او به‌راحتی می‌توانست به آثاری کلیشه‌ای تبدیل شود که یک نفر از شهر می‌آید و صمیمیت و سادگی فضای روستا را می‌بیند. اما آنچه کیارستمی را فیلمساز مهمی می‌کند، پختگی او در اجرا و آشنایی‌زدایی است که سبب می‌شود فیلم‌هایش چندلحنی شوند. هنر او این است که توانسته با نقطه‌چین‌هایی که در آثار خود می‌گذارد، فیلم‌های خود را تاویل‌پذیر کند.