تلویزیون در تناقض‌های خود دست و پا می‌زند

در صدا و سیما نمی‌شود از خانه سینما و اسکار گفت اما ضد خبرش پخش می‌شود

«پارک ملت» با اجرای شهیدی‌فر برمی‌گردد

مدیر شبکه یک از تلاش برای آغاز دوباره برنامه تلویزیونی «پارک ملت» با اجرای محمدرضا شهیدی‌فر و مجریان دیگر خبر داد. «مهدی فرجی» در گفت‌وگو با فارس، راجع به تعطیلی برنامه پارک ملت و طرح شایعاتی مبنی بر اینکه سخنان تند و نسنجیده محمدرضا شهیدی‌فر در جلسه مجریان با معاونت سیما منجر به تعطیلی این برنامه شده است، گفت: ما تلاشمان این است که در سال ۹۱ برنامه پارک ملت با تغییراتی در دکور و اجرا و با طرح موضوعات جدید البته با یک فاصله‌ای روی آنتن بیاید. وی ادامه داد: با آقای شهیدی‌فر هم روی ساختار برنامه و عوامل برنامه صحبت و فکر می‌کنیم و امیدوارم پخش دوره جدید این برنامه به زودی از شبکه یک سیما آغاز شود. به گزارش فارس، برنامه پربیننده پارک ملت چهارشنبه شب، ۲۴ اسفند ماه، به یک باره و با اعلام مجری به پایان رسید. در حالی که قرار بود این برنامه در ۱۸۰ قسمت و تا اول تیر ماه هر شب از شبکه یک سیما روی آنتن برود. در این باره شایعات بسیاری مطرح شد که یکی از آنها سخنان تند و تیز محمدرضا شهیدی‌فر مجری پارک ملت در جلسه مجریان با علی دارابی معاون سیما بود.

«در تلویزیون از خانه سینما و اسکار نباید حرف زد، ولی ضدخبرهایی از این جریانات بیان می‌شود و مخاطب خود باید به اصل خبر پی ببرد. تلویزیون در پارادوکسی از واقعی بودن یا نبودن، ایدئولوژی بودن یا نبودن، تسلیم جامعه بودن یا نبودن و اهداف سرگرم کننده یا نه دست و پا می‌زند.»

محمدرضا شهیدی فر مجری تلویزیون که این اواخر اجرای برنامه «پارک ملت» را برعهده داشت به تازگی در گفت‌وگویی از پارادوکس‌های حاکم بر تلویزیون گلایه کرد. بخش‌هایی از گفته‌های شهیدی‌فر را به نقل از «سینماپرس» می‌خوانید:

مخاطب یکی از مشکلات تلویزیون

یکی از مشکلاتی که تلویزیون با آن مواجه است، مخاطبانی هستند که هنوز نمی‌دانند باید چطور به تماشای تلویزیون بنشینند. نباید تمام مشکلات و ایرادها را از سمت مدیران و برنامه‌سازان دانست، چرا که در برهه‌های مختلف و با وجود این عدم رضایت عمومی، تلویزیون ثابت کرده که می‌تواند تاثیرگذار و حتی موفق عمل کند.

رسانه تاثیرگذار با برنامه‌های مفرح موفق‌تر است

بارها در مناسبت‌های مختلف، تلویزیون با یک بمباران قوی خبری و اطلاعاتی توانسته گروه‌های مختلف جامعه را تحریک کرده و به سمت هدفی که داشته سوق دهد. همین‌طور که در مسائل روزمره و ساده زندگی نیز توانایی تغییر داشته است. هرچند اگر در کنار این مساله، فرمت و طراحی برنامه‌ها صحیح باشد، تلویزیون به یک وسیله مفرح با جذب بیشتر بدل می‌شود. به خصوص در زمانی که با تعدد شبکه‌های مختلف و حجم وسیعی از برنامه‌های تولیدی روبه رو هستیم، بی‌شک می‌توانیم رضایتمندی مخاطب خود را تامین کنیم.

رسانه‌ای به دور از واقعیت زندگی

در این بین تلویزیون با چند مشکل اصلی مواجه است، یک توزیع نامناسب برنامه‌هایش و دیگر اینکه آن چه در رسانه شاهد هستیم از واقعیت ما به دور است. دوری از واقعیت به واسطه لجبازی‌ای دو طرفه شکل گرفته؛ مخاطبانی که تلویزیون را با توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی نشانی از حاکمیت می‌دانند و تلویزیون که در عین اینکه نمی خواهد تسلیم شود خود را به عنوان انسان ساز و تاثیرگذار بر جامعه برمی‌شمرد. نمونه‌ بارز این امر در میان گویندگان رسانه است که با وجود گستردگی شبکه‌های سیما، تعداد اندکی هستند. در واقع انتخاب ناصحیح این افراد و وجود فضای بسته و محدود باعث می‌شود که مجریان و گویندگانی که باید نمادی از جامعه خود باشند به آدم‌های مقوایی بدل شوند که در فضای تقیدی موجود حتی به خودسانسوری می‌رسند و در نهایت مخاطب که از جنس این آدم‌ها نیست، آنان را نه‌تنها باور نمی‌کند، بلکه نمونه‌ای از افراد اجتماع خود نمی‌داند.

تلویزیون در تناقض‌های خود دست و پا می‌زند

با وجود تمام این محدودیت‌ها که منجر به چنین فضایی می‌شود گاه شاهد شنیع‌ترین حرف‌ها و حرکات در رسانه هستیم که ظالمانه‌ترین برخوردها را در یک جنجال ایجاد می‌کند، اما پای صحبت از انسانیت و اصول که به میان می‌آید محدودیت‌ها همچنان ادامه دار می‌شوند. به طور مثال در تلویزیون از خانه سینما و اسکار نباید حرف زد ولی ضدخبرهایی از این جریانات بیان می‌شود و مخاطب خود باید به اصل خبر پی ببرد. تلویزیون در پارادوکسی از واقعی بودن یا نبودن، ایدئولوژی بودن یا نبودن، تسلیم جامعه بودن یا نبودن و اهداف سرگرم کننده یا نه دست و پا می‌زند. رسانه هنوز به تعریف درست خود نرسیده است و نتوانسته از فضای سیاسی جامعه برای خواسته‌ها و اهداف خود تحلیل درستی بکند. این امر نیز جز به این دلیل که تلویزیون هنوز به امر تخصصی شناخته و تبدیل نشده است. این رسانه در اختیار افرادی است که برایش برنامه‌سازی می‌کنند و مخاطبانی که آن را تماشا می‌کنند و ارتباط مستقیمی به هیچ سیاستمدار و روانشناس و جامعه شناسی ندارد جز این که باید از نظرات و پیشنهادات آنان استفاده کرد. گرچه آن چه رخ می‌دهد فرای پیشنهاد است و به دخالت مداوم این گروه‌ها می‌انجامد. این امر در مسائل مختلف مثل انتخابات بروز می‌کند. نظرات مختلفی از فرمت برنامه تا مهمانان دعوتی وجود دارد که اگر به آنها عمل نکنید در نهایت و در ارزیابی میزان مشارکت و توجه، نتیجه‌گیری می‌شود که هیچ‌گونه کار مثبتی از طرف برنامه انجام نشده است.