بانک‌ها در برابر استارت‌آپ‌ها

در طول سال‌هایی که از انقلاب تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات می‌گذرد دو دیدگاه در ارتباط با نقش‌آفرینی تکنولوژی‌های نوین در زمینه‌های مالی و بانکی وجود داشته است: یک دیدگاه که بانک‌ها و موسسات مالی از آن پیروی می‌کنند مبتنی است بر اینکه باید از تکنولوژی‌های جدید برای انجام فرآیندهای بانکی و مالی استفاده کرد و فناوری را در خدمت کارهای بانکی و مالی درآورد و دیدگاه دیگری که شرکت‌های نوآور یا استارت‌آپ‌ها طرفدار آن هستند، معتقد است که فرآیندهای بانکی و مالی باید در چارچوب تکنولوژی‌های نوین تغییر شکل پیدا کنند و به عبارت بهتر امور بانکی و مالی در خدمت فن آوری‌های روز درآیند. آنچه در این میان کاملا مشهود و مشخص است اینکه تفاوت‌های فاحشی بین بانک‌ها و موسسات مالی (حتی نوآورترین و به روزترین آنها) از یک سو و شرکت‌های نوآور و استارت‌آپ‌ها از سویی دیگر در ارتباط با نقش و جایگاه تکنولوژی‌های نوین وجود دارد به‌طوری که گروه اول بر محوریت داشتن فعالیت‌های مالی و بانکی تاکید دارند و فن آوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی را در خدمت خود می‌دانند در حالی که گروه دوم بر محور بودن فن آوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی تاکید می‌کنند و فعالیت‌های مالی و سرمایه‌گذاری‌ها را به‌عنوان مکمل و تحقق بخش اهداف فن‌آورانه تلقی می‌کنند. وجود همین تفاوت نگرش‌ها و برخورد‌ها با عامل فن آوری است که موجب شده فرآیندهای فکری و خروجی‌های کاملا متفاوتی از طرف بانک‌ها و استارت‌آپ‌ها طی سال‌های اخیر تولید شود و آنها را کاملا از هم متمایز سازد.

دیدگاه استارت‌آپ‌ها

شرکت‌های نوآور یا استارت‌آپ‌ها، دنیا را از دریچه تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی می‌بینند و آن را محور همه چیز می‌دانند و سایر فرآیند‌ها را زیرمجموعه و فرآورده آن. برای آنها مواردی همچون اپ‌ها، ارتباطات مجازی و سیستم‌های اینترنتی، بنیان و مبنای همه چیز هستند و منابع باز، عملیات باز و تفکر باز عناصر اصلی فرهنگ آنها را تشکیل می‌دهد. برای استارت‌آپ‌ها، تنوع و تکثر حرف اول را می‌زند و کمتر استارت‌آپی را می‌توان سراغ گرفت که دارای دفتر و ساختمان‌های متعدد و لوکس باشد. آنها عمدتا به‌صورت جهانی کار می‌کنند و همیشه به دنبال سرمایه‌گذارانی هستند که حاضر باشند برای شروع به کار و تحقق اهداف بلندپروازانه آنها سرمایه‌گذاری نمایند.

استارت‌آپ‌های بانکی و مالی همیشه به این فکر می‌کنند که تکنولوژی چگونه می‌تواند فرآیندهای بانکی و مالی را دگرگون سازد و این بدان معناست که این نوع استارت‌آپ‌ها می‌کوشند تا با استفاده از چیزهای موجود مانند وام‌ها، سپرده‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و پرداخت‌ها و اضافه کردن آنها به تکنولوژی‌های نوین، آنها را بازتعریف کنند و طرحی نو از آنها دراندازند. قرض‌دهی فرد به فرد یا P۲P بهترین مثال در این مورد می‌تواند باشد. هنگامی که شرکت زوپا در سال ۲۰۰۵ تاسیس شد و کارش را با اجرای این سیستم نوین خدمات رسانی مالی آغاز کرد، با تمام وجود به پیاده کردن این مدل جدید پرداخت و تمام مدیران و کارکنان این شرکت به خاص بودن و صادقانه بودن آن ایمان و اطمینان کامل داشتند که بعدها ثابت شد چنین نیز بوده است. آنها سودی به مراتب بیشتر از شرکت‌های سرمایه‌گذاری و بانک‌های سنتی به کسانی پرداخت می‌کردندکه پول خود را در اختیارشان قرار می‌دادند و از سویی دیگر وام‌هایی ارزان و آسان را به افراد نیازمند اعطا می‌نمودند و بدین ترتیب طیف گسترده‌ای از خدمات مالی و بانکی را در اختیار اقشار متنوع‌تری از جامعه که بسیاری از آنها به دلایل گوناگون از خدمات بانکی محروم مانده بودند قرار می‌دادند. در نتیجه عملکرد درخشان و نوآورانه همین استارت‌آپ بود که فرآیندی مبتکرانه که در ابتدا کاری احمقانه و محکوم به شکست تلقی می‌شد خیلی زود به یکی از موفق‌ترین نوآوری‌های بانکی و مالی طی سالیان اخیر تبدیل شد. با گذشت یک دهه از عمر شرکت زوپا و خدمت ارزشمند و نوآورانه آنها به مردم دنیا، سپرده‌های تحت مدیریت این استارت‌آپ موفق، به میلیارد‌ها دلار بالغ شده است به‌طوری که در ابتدای سال ۲۰۱۶ بیش از ۵۳۰۰۰ نفر فقط در انگلستان جزو مشتریان ثابت شرکت زوپا بوده و بازار آمریکا نیز عرصه تاخت و تاز استارت‌آپ‌هایی شده که به تقلید از زوپا اقدام به ایجاد سیستم‌های قرض دهی فرد به فرد نموده‌اند و توانسته‌اند در سال ۲۰۱۵ بیش از ۸ میلیارد دلار از افراد قرض بگیرند و به دیگران قرض بدهند.

این اعداد شاید در نظر اول خیلی بزرگ و چشمگیر به نظر برسند اما در مقابل پیش‌بینی‌های انجام شده توسط بانک‌های گلدمن ساکس و مورگان استانلی در ارتباط با آینده استارت‌آپ‌ها در زمینه خدمات‌رسانی مالی و بانکی ناچیز به نظر می‌رسند. بر اساس پیش بینی‌های اخیر این دو بانک، تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۱۱ میلیارد دلار از سود بانک‌ها از محل وام دادن به مشتریان به سمت استارت‌آپ‌ها منتقل خواهد شد و در نتیجه ارزش بازار استارت‌آپ‌های ارائه دهنده خدمات بانکی و مالی به بیش از ۲۹۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ خواهد رسید و چین و آمریکا به کانون‌های اصلی این صنعت تبدیل خواهند شد. در واقع استارت‌آپ‌های بانکی و مالی در حال جایگزینی بانک‌های سنتی با اینترنت هستند. آنها از اینترنت برای انتقال ارزش و ارائه خدمات استفاده می‌کنند بدون اینکه نیازی به شعب پر زرق و برق و دفاتر مرکزی بلندمرتبه داشته باشند. امروزه اسم‌هایی مانند تی دات کام، بیت کوین، ترانسفر وایز و کارنسی کلود و البته پی تو پی بیش از هر نام دیگری در دنیای بانکداری مدرن شنیده می‌شود.

یک ذهنیت کاملا متفاوت

ذهنیت استارت‌آپ‌ها با یک سوال کلیدی شروع می‌شود: «چگونه می‌توان فرآیندهای بانکی و مالی را با استفاده از تکنولوژی تغییر داد؟» تفکر و ذهنیت بانک‌ها نیز حول محور یک سوال کلیدی کاملا متفاوت شکل گرفته است: چگونه می‌توان تکنولوژی‌های جدید را برای انجام فرآیندهای بانکی و مالی استفاده کرد؟ در واقع آنها به تکنولوژی‌های جدید از دریچه عملیات مختلف بانکی و مالی می‌نگرند و در پی بهبود و ارتقای آنها با کمک فن آوری‌های نوین هستند. آنها همان کاری را انجام می‌دهند که ده‌ها سال پیش انجام می‌دادند، البته با پوسته‌ای جدید و تکنولوژی محور. بانک‌ها و موسسات مالی، حتی نوآورترین آنها هنوز هم در حال خدمات‌رسانی به میلیون‌ها مشتریانی هستند که اولویت اصلی‌شان در برخورداری از خدمات و محصولات بانکی و مالی، فاکتورهایی چون امنیت، اطمینان‌پذیری و ثبات بوده و هست. این ویژگی در بانک‌های شعبه‌ای بسیار پررنگ‌تر از بانک‌های تجاری و سرمایه‌گذاری به چشم می‌خورد، چرا که مشخصه اصلی بانک‌هایی که خدمات بانکی خرد و شعبه‌ای را ارائه می‌دهند محافظه کاری و ریسک گریزی آنهاست در حالی که بانک‌های سرمایه‌گذاری تا حدودی به سبک استارت‌آپ‌ها عمل می‌کنند و نگاهی جدی‌تر به جایگاه فناوری‌های نوین در تحولات آینده دارند.

با وجود تمام نوآوری‌های فن آورانه بانک‌ها و موسسات مالی در سال‌های اخیر برای استفاده از تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی در عملیات خود که نقطه اوج آنها را می‌توان در بانکداری دیجیتال و اینترنتی و موبایل مشاهده نمود هنوز هم شاهد آن هستیم که هر گونه دگرگونی و تحول حتی در اپ بانکداری موبایل با واکنش منفی مشتریان و شکایت‌های آنها مواجه می‌شود. واقعیت آن است که اغلب مشتریان بانک‌ها را افراد محافظه کاری تشکیل می‌دهند که از هر گونه تغییری در عملیات بانکی گریزان هستند و حتی تغییر در طراحی وب سایت و عملیات بانک‌ها را بر نمی‌تابند. به همین دلیل هم هست که بانک‌ها نیز در برابر هر گونه تغییری همچون بستن یک شعبه، اعمال یک کارمزد و یا آپ گرید کردن سیستم‌هایشان مقاومت می‌کنند، چیزی که در استارت‌آپ‌ها امری متداول و پسندیده بوده و هست.

منبع: مجله بنکر مارس 2016