الگوی قدیمی تفریح و کاهش ضریب ماندگاری گردشگر

نفیسه قانیان- در باغ شهر اصفهان، شهری که بیشترین سرانه فضای سبز را دارد و تفریحات مردم آن از سال های دور با پارک های طبیعی، کوه های آتشگاه و صفه، دامنه زاینده رود و مادی ها عجین شده، الگوی فرهنگ شادی و تفریح نیز با طبیعت گردی‌های کم هزینه ترسیم می شود.

مردم این شهر بر حسب همین الگوی قدیمی که از کودکی با آن بزرگ شده اند، عاشق پارک رفتن و اطراق در فضاهای سبز درون شهری اند و برای همین وقتی به شهرهای دیگر پا می گذارند از نبود این امکان، بهت زده می‌شوند. به دلیل وجود رودخانه زاینده رود در مرکز شهر، اصفهانی ها همیشه روزهای تعطیل، شب های خنک تابستان و ظهرهای جمعه را در بیشه‌های اطراف، کنار زاینده رود و یا دامنه صفه سپری می‌کردند. هنوز هم این نوع تفریح، گزینه اول اصفهانی ها برای گذران ساعات تفریح و تفرج است. این تفریح کم خرج و البته سالم، مناسب و روحیه بخش، باعث شده اصفهان در ساخت مجتمع های تفریحی که برآورده کننده دیگر ابعاد تفریح و شادی مورد نیاز مردم است، کمتر وارد عمل شود. غافل از آن که نیاز و ابعاد تفریح و شادی مردم در طول سال های گذشته تغییر کرده‌است. مردم دیگر به صرف رفتن و نشستن در کنار زاینده رود، اشباع نمی شوند. به ویژه زمانی که به اصطلاح عام مردم این شهر "رودخانه را بسته اند"؛ حال چه باید کرد؟ برای خود اصفهانی ها رفتن به اماکن تاریخی مانند عالی قاپو و یا چهلستون قطعاً در هر هفته و هر ماه جذاب نیست، زمانی که هوا سرد است، خانواده برای تفریح باید به کجا برود؟ پاساژگردی های تکراری و انرژی بر، چند ساعت نشستن در سالن سینما و دورهمی های خانوادگی هم به ویژه برای خانواده های دارای فرزند، کمتر جواب می دهد و چاره یکی دو هفته را خواهدکرد. یکی از دلایل استقبال بیش از اندازه مردم از هایپر استار اصفهان نیز وجود همین خلأ تفریحی است.

وقتی یک خانواده به سیتی سنتر می‌رود، مایحتاج خود را خرید می کند، پاساژگردی دارد، می تواند فرزندش را به شهربازی و سینمای چند بعدی ببرد، غذا بخورد، عکس بگیرد و در واقع تمامی نیازهای تفریحی خانواده را در یک مکان و با صرف چند ساعت وقت، تأمین کند؛ پاسخگویی به این نیازها در پاساژهای قدیمی دیده نشده است. اصفهان به چندین مجتمع شبیه هایپراستار نیاز دارد. سال ها بود که پاساژگردی به عنوان یکی از موارد تفریحی مردم در همه جای دنیا، در اصفهان به پاساژ سپاهان و انقلاب و امثال آن محدود می‌شد و شاید در این میان، تنها جایی که نیازی فراتر را برآورده می کرد، مجتمع پارک بود که هنوز هم بیش از آن که محلی برای خرید باشد، مکانی برای دورهمی ها و پاتوق هااست. از تبعات اکتفا به مکان های سنتی و محدودکردن دامنه تفریحات به فضاهای طبیعی اصفهان، می‌توان به افزایش قابل توجه چایخانه ها و استقبال بیش از اندازه از آن ها طی دهه گذشته یادکرد. با نگاهی واقع بین می شود متوجه شد که چایخانه رفتن، در مدت زمانی کوتاه به تفریح افراد تبدیل شد. بعد از چند سال اصفهان با بحران تبعات منفی این نوع تفریح در ابعاد مختلف، مواجه شد و به مقابله با آن پرداخت؛ چایخانه ها تعطیل شد و گزینه جایگزینی هم در دست نبود.

چند سالی است که سالن های بازی بیلیارد، بولینگ و یا تله سیژ، تله کابین و آکواریوم نیز به مراکز تفریحی شهر اصفهان اضافه شده که برای تفریح مداوم و هر هفته، هزینه زیادی را طلب می کند. نبود مراکز تفریحی سازماندهی شده که بتواند چندین ساعت از وقت یک فرد جوان با نیازهای مشخص را پرکند و یا برای یک خانواده مناسب باشد، همچنین باعث شد در سال های گذشته با وجود تلاش‌های فراوان برای تخصصی تر کردن بازدیدکنندگان نمایشگاهی، بازدیدکنندگان غیرمتخصص فقط و فقط با هدف وقت گذرانی، نمایشگاه گردی و تفریح، به جوار پل شهرستان آمده و با تفرج بیهوده در فضای نمایشگاه، کیفیت نمایشگاه و سطح رضایت مشارکت کننده را کاهش دهند که البته استقرار محل نمایشگاه های استان در کنار یک پل تاریخی و پارک نیز در این زمینه بی تأثیر نبوده است. در واقع حضور در نمایشگاه برای مردمی که چند ساعتی را در پارک گذرانده اند، ناهار و شامی خورده اند و قلیانی کشیده اند، یک تفریح تکمیلی است و برای جوان هایی که در پارک حاشیه پل شهرستان، قدم می زنند، فضایی گرم و سرپوشیده برای تماشا و دریافت هدایای تبلیغاتی! که البته نمایشگاه اصفهان با اقداماتی مانند هزینه بر ساختن ورودی، افزایش قیمت بلیت، تخصصی کردن هر چه بیشتر نمایشگاه و مواردی مثل این تعداد بازدیدکنندگان بی هدف و غیرمؤثر را به کمترین میزان خود رسانده است.

از تبعات مهم محدودکردن دامنه مکان های تفریح در اصفهان می توان به کاهش ضریب ماندگاری گردشگر در این شهر اشاره کرد. دولت و بخش خصوصی، تلاش و هزینه زیادی برای جذب گردشگر به اصفهان انجام می دهد اما حفظ این گردشگر و افزایش تعداد شب های اقامتی او در اصفهان به پارامترهایی مانند ایجاد فضاهای تفریحی و تنوع بخشی به فضاهای گردشگری ارتباط دارد. البته که مکان های تاریخی اصفهان، زیاد و متعدد هستند، اما تمامی گردشگرانی که به اصفهان می‌آیند، گردشگر فرهنگی و یا تاریخ دوست نیستند. آن ها یک یا دو روز را به دیدن میدان نقش جهان، سر زدن به رستوران‌ها و امتحان کردن غذاهای سنتی اصفهان اختصاص می دهند اما پس از آن به مراکز مدرن و گشت و گذار در مراکز تفریحی و گردشگری جذاب و امروزی نیاز دارند. عدم برطرف کردن این نیاز به معنای کاهش ضریب ماندگاری گردشگر است و این بدان معنااست که فرآیند جذب گردشگر، کمترین بازخوردهای اقتصادی را برای شهر به همراه داشته است. اصفهان باید الگوی سنتی تفریحات را کنار بگذارد و با پرداختن به ابعاد مختلف صنعت تفریح و اوقات فراغت، جذب سرمایه گذاری در این خصوص و توسعه مراکزی مانند آکواریوم و شهر رؤیاها گزینه های جدیدی را پیشِ روی اصفهانی ها و گردشگران داخلی و خارجی خود بگذارد.