رسانه‌ها در هر جامعه‌ای وظیفه‌ای حیاتی و سنگین در قبال اتفاقات آن جامعه بر دوش دارند و توجه به نقش تعیین‌کننده آنها همواره باعث رفع بسیاری از مشکلات می‌شود. اگرچه امروز و با گسترش شبکه‌های اجتماعی، هر شخص، خود به تنهایی یک رسانه به حساب می‌آید اما خبرنگاران به عنوان پیش‌قراولان جبهه رسانه‌ای، همواره در این زمینه نقشی تعیین‌کننده به خود اختصاص داده‌اند. اگر نگاهی به اتفاقات ورزشی در کشورهای مختلف جهان بیاندازیم، به خوبی متوجه نقش رسانه در موفقیت یا عدم موفقیت یک تیم و یا یک ورزشکار می‌شویم. نمونه این اتفاق را می‌توان هر روز در جای جای ورزش کشور و جهان دید و یک مثال بارز آن، اتفاقات هر روز پیرامون مربیان و مدیران ورزشی ماست که این اتفاقات، همیشه حاشیه‌های مختلفی را به دنبال داشته است. آشنایی رسانه‌ها با وظایف ذاتی خود، توجه ورزشکاران به آنچه رسانه‌ها باید انجام دهند و آنچه نباید انجام دهند و در یک کلام، ارتباط رسانه‌ها و ورزشی‌ها، به خودی خود می‌تواند بسیاری از مشکلات امروز جامعه ورزشی ما را برطرف کند. مشکلاتی که این روزها به خوبی در جامعه مشهود هستند. بدون شک همانگونه که ورزشکاران ما برای پیشرفت جامعه ورزشی، باید اصول حرفه‌ای‌گری خود را یاد بگیرند، رسانه‌ها نیز نقشی اساسی در این زمینه ایفا می‌کنند و باید اصول حرفه‌ای را پیش ببرند.

عدم آشنایی رسانه‌ها با وظایف ذاتی خود

اگر بخواهیم نگاهی به آنچه در ورزش ما می‌گذرد، داشته باشیم، باید در درجه نخست، رسانه‌ها را مقصر برخی اتفاقات بدانیم. یکی از مهم‌ترین مشکلات امروز جامعه ما، عدم آشنایی رسانه‌ها با وظایف ذاتی و مهم خود است. در واقع آنچه به نظر می‌رسد رسانه‌ها در ارتباط خود با اهالی ورزش، مربیان و مدیران ورزشی آنگونه که باید به وظایف خود عمل نمی‌کنند. این که یک رسانه مسئولی را درباره مشکلات کاری، ضعف مدیریتی و ده‌ها مورد دیگر مورد انتقاد قرار دهد، یکی از حقوق آن به شمار می‌رود اما در کنار آن، ارتباطاتی که گاه توسط برخی مسئولان و مربیان ورزشی با رسانه‌ها برقرار می‌شود، باید شفاف و صحیح باشد. از سوی دیگر، رسانه‌ها نیز به عنوان اربابان قلم، باید به خوبی این موضوع را مد نظر قرار دهند که تأثیرگذاری آنها نباید منجر به آن شود که برخی معادلات ورزشی را با رفتارهای غیر حرفه‌ای و غیر صحیح، دچار تغییر کنند.

بی‌توجهی مسئولان به رسانه‌ها

امروزه جایگاه رسانه در ورزش کشور، جایگاهی بی‌بدیل و البته مهم و تأثیرگذار قلمداد می‌شود. کمترین اهمیت رسانه درست جایی نشان داده می‌شود که با تمرکز رسانه ملی، روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها بر یک رشته خاص، به یک باره آن رشته مورد توجه مسئولان قرار می‌گیرد و پیشرفت‌های بسیاری در این حوزه حاصل می‌شود. با این حال، به نظر می‌رسد مسئولان ورزشی ما و حتی بسیاری از مربیان رشته‌های غیر فوتبالی، هنوز با جایگاه رسانه‌ها و تأثیرگذاری قابل توجه آنها در سطح جامعه آشنا نشده‌اند و برخی از آنها نیز به دلیل ترس از حاشیه‌سازی‌هایی که با ورود رسانه به یک ورزش ایجاد می‌شود، از ارتباط با رسانه‌ها خودداری می‌کنند.

ورزش یا فوتبال؟

اصولاً نه رسانه‌ها، نه مدیران ورزشی و نه حتی بسیاری از ورزشکاران، هنوز فرق بین ورزش و فوتبال را به خوبی نمی‌شناسند. نگاهی به صفحات روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و اخبار تلویزیون این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد که انگار تعریف اصلی ورزش در جامعه ما، در فوتبال به طور صرف خلاصه شده است. این نگاه که حتی در ورزشکاران رشته‌های مختلف و مربیان آنها نیز وجود دارد، باعث شده همه فوتبال را یک رشته تافته جدا بافته بدانند و انتظاراتی متفاوت از آن داشته باشند. همین مسئله باعث می‌شود که نگاه رسانه‌ها و متأثر از آن، نگاه مردم هم دچار تغییر شده و در نهایت ورزش ما به یک رشته انگلیسی پرطرفدار اما کم کیفیت در ایران، تقلیل پیدا کند.

ورزشکاران رسانه‌ای نیستند

حال شاید نیاز باشد کمی نوک پیکان را به سمت ورزشکاران معطوف کنیم. جایی که مربیان از ترس رسانه‌ها، بسیاری از فعالیت‌های خود را در سایه اجرایی می‌کنند و بسیاری از مدیران نیز به این مسئله اعتقادی عمیق دارند. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد برخی مدیران و مربیان، رسانه‌ها را تنها وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف خود قلمداد می‌کنند و تنها وقتی به دنبال حاشیه‌سازی یا سوءاستفاده از جریان‌های داخلی یا خارجی هستند، آنها را به جلو می‌اندازند. حال آنکه، رسانه به عنوان رکن دموکراسی در ورزش نیز جایگاه تعیین‌کننده‌ای دارد و حق دارد آنجا که باید، اظهار نظرهای مناسب خود را ارائه کند.

اینها زیادی رسانه‌ای هستند

مشکل آنجاست که خیلی از ورزشکاران ما آنقدر رسانه‌ای هستند که دیگر نمی‌شود جمعش کرد! شما موارد مختلفی را مشاهده می‌کنید که یک ورزشکار، مربی یا سرپرست در روز با هر رسانه دوسه بار مصاحبه می‌کند و این گونه می‌شود که جزئی‌ترین اتفاقات یک باشگاه، تیم و یا یک اداره ورزش، در رسانه‌ها برای مردم منتشر می‌شود. اگرچه در این بخش می‌توان به ورزشکاران خوش مصاحبه و علاقمند رسانه‌ای انتقاد کرد اما گاهی شاید بتوان نوک پیکان را به سمت رسانه‌هایی گرفت که از هر خبری برای پر کردن صفحات خود بهره می‌برند.

حاشیه فراتر از متن

طی سال‌های گذشته، ارتباطات برخی رسانه‌ها با برخی ورزشکاران _ و برعکس _ منجر به حاشیه‌های مختلفی شده است. از بحث‌هایی که درباره رد و بدل شدن پول‌هایی میان آنها مطرح بوده تا مسائلی که هیچ یک به سود ورزش کشور نبود. این حاشیه‌ها که قطعاً در همه جای جهان هم وجود دارد، رفته رفته و با پولی شدن برخی رشته‌های ورزشی ما، جای خود را میان اهالی ورزش و البته رسانه‌ای‌ها باز کرده است.

ورزش‌های کم‌رونق

به نظر می‌رسد بسیاری از ورزش‌های کم‌رونق ما امروزه پذیرفته‌اند که دیگر جایی میان رسانه‌ای‌ها ندارند و این موضوع باعث شده که مردم آنگونه که باید، گرایشی به آنها نداشته باشند. شاید بهتر باشد که در این زمینه تجدید نظری جدی‌تر، هم در بین اهالی ورزش و هم در بین رسانه‌ای‌ها صورت گیرد تا کمتر شاهد آن باشیم که ورزش‌هایی موثر، مهم و البته جذاب، به دلیل بی‌توجهی رسانه‌ها، از رونق بیفتند.