مینا انصاری فرد

انسان ذاتا موجودی معطوف به دیگری است. یعنی هویت و شخصیت انسان الزاما در ارتباط با دیگری شکل می‌گیرد. بنابراین انسان هیچ‌گاه به‌تنهایی انسان نیست و شاکله هویت انسانی‌اش در فرآیند گفت‌وگو با دیگری شکل می‌گیرد. با این اوصاف می‌توان گفت چون هیچ‌کس نمی‌تواند به تنهایی هویت داشته باشد، همه هویت انسان‌ها در فرآیند یک ارتباط شکل می‌گیرد. به این معنی که هویت هر انسانی، برآیند ارتباط‌ها و گفت‌وگوهایی است که با دیگران دارد. حالا با این مقدمه به شیوه‌های جدید آرایش صورت و لباس در میان دختران و پسران جامعه امروز شهرهای بزرگ و حتی شهرهای کوچک کشورمان فکر کنیم. بر اساس آنچه گفتیم، این شیوه‌های آرایش خاستگاه روانی-اجتماعی دارد. به این معنی که فرد برای پاسخ به نیازهای هویتی‌اش که همان نیازهای ارتباط و گفت‌وگو با «دیگری» است، ‌تن به شیوه‌های مختلفی از آرایش می‌سپارد. بسته به اینکه «دیگری»های زندگی هر فردی چه کسانی باشند، این شیوه‌های آرایش متفاوت خواهند بود. در این گزارش سعی کرده‌ایم تا کشکول کوچکی از دیگری‌های جامعه ایرانی و نظرهایشان را در این باره بازنمایی کنیم.

مریم- ۳۰ ساله: راستش من از این‌همه شبیه هم شدن آرایش‌های چهره و لباس می‌ترسم. احساس می‌کنم تبدیل شدیم به یک سری عروسکی که از خط تولید کارخانه‌ها خارج می‌شن. شما در جریان بودید که یک پورن استار مشهور برای عمل زیبایی به ایران اومد؟ تصویر اون خانم بی اینکه قصد توهین داشته باشم به بخش زیادی از زنان جامعه ما شبیه بود، لب‌های پروتز شده، گونه‌های برجسته، ابروها و بینی و حتی شیوه آرایش رو میشه در کوچه و خیابون دید. استفاده از بوتاکس و جراحی‌های زیبایی بی رویه است و به رقابتی تبدیل شده بین مردم. الان اگه یک نفر بینی طبیعی داشته باشه ملت فکر می‌کنن غیرعادیه.

احسان- ۲۶ سال: من ایران نیستم و فقط بعضی وقتا ایران میام ولی پسرای ایرانی رو می‌بینم که از خیلی از دخترای آلمانی بیشتر آرایش می‌کنن. بعضی وقتا قاطی می‌کنم. بخدا.

سید نادر آموزگار- ۵۰ ساله: جوانان ما الگوی آرایش و لباس پوشیدنشان را امروز از ماهواره و قهرمانان ورزشی معروف جهان می‌گیرند. به محض اینکه بتوانند از لباس‌های فرم مدارس بیرون بیایند اگر زیر بار فشار خانواده نباشند قطعا سر و وضع و آرایش موی سرشان عینا کپی برداری از وضع امروز جوانان غربی خواهد بود.

کیومرث جسارتی- ۴۰ ساله: آرایش خوبه، چرا بد باشه؟‌ با این اوضاع من دارم غصه می‌خورم که چرا نرفتم آرایشگری یاد بگیرم. کاش من هم یک آرایشگر بودم، الان کلی پول ریخته بود سرم و داشتم پول پارو می‌کردم.

مانی- ۱۸ ساله: آره بعضیا خیلی زشتن!

سعیده- ۲۷ ساله: خب هرکسی حق داره خودش انتخاب کنه. مثلا من لباسای اونجوری و آرایش غلیظ دوست ندارم اما خب دوست هم ندارم خیلی ساده و فلت برم بیرون. آدم باید مبادی آداب باشه و خودش رو تمیز و مرتب و زیبا نشون بده. این یعنی احترام به خود و جامعه.

زیبا: ‏این شعر «موی بلند، روی سیاه، ناخون دراز» امروزه فقط یه داف سوپر پلنگ رو توی ذهن آدم تداعی میکنه. قبلا یعنی دیو و وحشتناک الان یعنی داف!

حمید- ۳۲ ساله: اینقدر فاصله بین جامعه و تلویزیون زیاده که مردم دارن ماهواره نگاه می‌کنن. بعد به جای اینکه بیان برنامه‌های تلویزیون رو درست کنن که مردم به انتخاب خودشون به تلویزیون خودمان توجه کنن، می‌رن ماهواره رو ممنوع می‌کنن. خب همین میشه دیگه.

نادر- ۳۵ ساله: به نظر من اینها زیبا نیستند. برای زیبایی هم این کاررا انجام نمی‌دهند. اینها در واقع می‌خواهند بگویند ما مثل دیگران نیستیم. ما متفاوت هستیم. زشت اما با کلاس و متفاوت. خاص هستیم. بعضی دختران با آرایش‌های عجیب و غریبشان می‌خواهند یک سری مطالبات را نشان بدهند. مثلا کسی که طبق استاندارهای اینجوری آرایش می‌کند، یک سطح خاصی از مطالبات را دارد. هر هفته گردش می‌خواهد، هر شب مهمانی می‌خواهد و... اینجور آرایش‌های غلیظ و اگزجره یک شناسنامه است بیشتر.

کاملیا - ۲۳ ساله: دخترا نمی‌دونن چه پسری رو دوست دارن و پسرها هم همین‌طور. اصلا دیگه یه جوری شده که انگار هیشکی هیشکی رو دوست نداره الان همه همدیگر رو تا وقتی دوست دارن که آرایش پاک نشده باشه. ستاره عیوضی: خیلی از این مسائل به رسانه‌ها مربوطه! یهو یه چیزی مد میشه که به فلان بازیگر خیلی میاد. اما اینجا دخترا و پسرا با هر قد و هر رنگ صورتی می‌پوشنش. خنده داره دیگه.اسامه- ۳۱ ساله: هرچه که محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های اجتماعی بیشتر میشه، مردم هم بیشتر هم سعی می‌کنن که از این محدودیت‌ها خلاص بشن. کجا توی ایران یک جشنی هست که مردم بیان تو خیابون و شادی کنن و خیالشون آروم بشه؟ وقتی اینها کم باشه خب به یک جای دیگه از جامعه می‌زنه! چیزهایی ظهور می‌کنه که به فکر هیچکسی نمی‌رسه. محمد حسن- ۲۴ ساله: من یه دوستی داشتم که می‌گفت خیلی از دختر پسرا برای اینکه همدیگه رو پیدا کنن یه جور خاصی عطر می‌زنن، یه جور خاصی موهاشونو اصلاح می‌کنن و رنگ می‌کنن.ابراهیم ملوکی- ۴۳ ساله: ببینید باید در جامعه تکثر وجود داشته باشد. تکثر یعنی اینکه هرکسی هر طوری که می‌خواهد زندگی خودش را سپری کند! حالا مگر چند نفر مثل خروس بیرون می‌روند و یا گوششان را الاغی عمل می‌کنند؟ زیاد نیستند که. یک تب است! می‌گذرد! نباید کلیت جامعه را با این چند مورد خاص خلط کرد.

مردم چی می گن؟!