سلامت مقوله مهمی است که علاوه بر اهمیت فردی، در مدیریت سازمانی و تقویت بنیان‌های جامعه نیز تاثیر گذار است؛ اگر افراد جامعه از لحاظ جسمی و روحی سالم باشند، جامعه سالم و بانشاط خواهدبود و افراد آن دارای ضریب هوشی بالا، نیروهای سالم و توانمند جهت پیشبرد اهداف جامعه و علاقمند به کار و فعال محسوب خواهندشد در حالی که اگر جامعه به خاطر علل متعدد، سالم نباشد، منجر به افزایش بیماری ها، رواج افسردگی، استرس و بی انگیزگی در کار و افزایش نیروهای غیرفعال می‌گردد.

طی سال‌های اخیر به علل تغییر فرهنگ مصرف مردم، افزایش آلودگی های هوای ناشی از گازهای مضر در هوا و ریزگردها و گسترش پارازیت ها شاهد اتفاقات ناگواری در سطح جامعه هستیم که لزوماَ نیازمند انتشار آمار رسمی در خصوص صحت سنجی آن نیست زیرا هر خانواده با معضلات مهمی همچون سرطان، دیابت، بیماری های قلبی و فشار خون، نارسایی های کلیوی، نازایی و سقط یا مشکلات سلامت جنین روبروست و می‌توان حداقل یکی از این موارد را در هر خانواده مشاهده کرد. در کنار آن رواج استرس، افسردگی و انواع بیماری های روحی و روانی، جامعه را در گیر نموده و خروجی این معضلات در کنار فرار مغزها و خروج نخبگان از کشور ، جامعه ای است که نمی تواند اهداف توسعه را محقق سازد و از توانایی لازم برخوردار نیست.

حال اگر در مورد این بیماری ها بخواهیم ریشه یابی کنیم باید به سراغ سیاست ها و رفتارهای اعمال شده در سطوح تصمیم گیرندگان برویم؛ جایی که برخی تصمیمات منجر به بروز این اتفاقات شده و متولیان سلامت شهر و کشور نیز نسبت به آن حساسیت نشان نداده اند یا اگر نشان داده اند نتوانسته اند کاری از پیش ببرند و در برخی موارد کتمان می کنند یا صادقانه واقعیت ها را بیان نمی‌کنند. اگر به علت تولید بنزین بی‌کیفیت و فاقد استانداردهای بین المللی، روزهای سالم در سال به چند روز تقلیل می یابد و انواع ذرات معلق خطرناک وارد ریه‌های مردم می شود یا وسایل نقلیه عمومی بیشترین میزان آلودگی را به شهر تزریق می‌کنند؛ باید دید مسئولان سلامت شهر چه می‌کنند و تا چه میزان در آگاه سازی افکار عمومی جهت بیماری های ناشی از آلودگی هوا و برخورد با متخلفان که با سلامت مردم بازی می کنند ایفای وظیفه می نمایند.

در زمانی که برای مقابله با امواج ماهواره ها، پارازیت ها با بالاترین امواج مخرب باعث اختلال در سیستم ایمنی مردم می گردد و پیامدهایی همچون سقط جنین و اختلالات زنتیکی به وجود می‌آورد ، مسئولیت مدیران سلامت جهت به صدا در آوردن زنگ هشدار چیست؟ در حالی‌که به علت مشکلات اقتصادی و رکود بی سابقه در کسب و کارها، بیشترین میزان واحدهای تجاری شهر را رستوران ها و به ویژه فست فودها دربرمی‌گیرند و باعث تغییر الگوی مصرف و تغذیه مردم می‌شوند و عوارضی همچون چاقی، بیماری های قلبی، چربی خون و در نهایت انواع سرطان ها بروز می‌کند؛ آیا نباید سیاست گذاران حوزه سلامت و مدیریت اصناف، میزان مجازی جهت فعالیت واحدهای فست و فود در خیابان ها با رعایت بالاترین سطح استاندارد مطابق با الزامات غذای سالم تعیین کنند؟ ادامه این رویه و افزایش قارچ گونه این کسب و کار می تواند تهدید جدی برای سلامت جامعه باشد.

داستان سلامت و اهمیت آن به قدری مهم است که بی‌توجهی به آن علاوه بر هزینه های مادی و معنوی که بر تک تک شهروندان تحمیل می کند؛ هزینه‌های گزافی را نیز بر جامعه تحمیل کند که اگر اقدامات پیشگیرانه صورت نپذیرد، باید منتظر بود تا بسیاری از سرمایه های کشور را برای نگهداری و درمان بخش عمده ای از جامعه صرف کنیم. مدت زیادی است که بحران و سونامی بیماری ها شکل گرفته و مسئولان در حال انکار و توجیه هستند. سئوال اصلی از رییس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به عنوان نماینده وزارت بهداشت و علوم پزشکی این است که چرا ؟

حسن جلیلی