بذر تساهل و تحمل بکارید
جودی دمپسی تحلیلگر بنیاد کارنگی نکتهای که توجه کمتری به آن شده است این است که حمله ۷ ژانویه به شارلی ابدو مصادف بود با رشد جنبشهای ضد اسلامی در تمام اروپا. جدیدترینِ این جنبشها در آلمان به راه افتاده است. در آنجا سازمانی وجود دارد به نام «پگیدا» (به معنای اروپاییهای وطنپرست علیه اسلامیسازی اروپا). اگرچه این گروه انکار میکند اما میکوشد تا بذر نفرت را علیه مهاجران و پناهجویانی که عمدتا مسلمان بوده و از مناطق ستیز مانند عراق و سوریه و لیبی و. . . میگریزند بپراکند. پس از حمله به شارلی ابدو، اکنون نگرانی این است که رهبران این جنبشهای پوپولیستی و ضد اسلامی از ترورهای پاریس برای توجیه تبلیغات مسموم خود استفاده کنند.
جودی دمپسی تحلیلگر بنیاد کارنگی نکتهای که توجه کمتری به آن شده است این است که حمله 7 ژانویه به شارلی ابدو مصادف بود با رشد جنبشهای ضد اسلامی در تمام اروپا. جدیدترینِ این جنبشها در آلمان به راه افتاده است. در آنجا سازمانی وجود دارد به نام «پگیدا» (به معنای اروپاییهای وطنپرست علیه اسلامیسازی اروپا). اگرچه این گروه انکار میکند اما میکوشد تا بذر نفرت را علیه مهاجران و پناهجویانی که عمدتا مسلمان بوده و از مناطق ستیز مانند عراق و سوریه و لیبی و... میگریزند بپراکند. پس از حمله به شارلی ابدو، اکنون نگرانی این است که رهبران این جنبشهای پوپولیستی و ضد اسلامی از ترورهای پاریس برای توجیه تبلیغات مسموم خود استفاده کنند. مارین لوپن، رهبر حزب «جبهه ملی» فرانسه، خواستار برگزاری همهپرسی برای بهکارگیری دوباره مجازات اعدام شده است. خطر چیست؟ خطر این است که مسلمانان- خواه شهروندان اروپایی باشند یا خیر- به سیبل این اسلامهراسی تبدیل خواهند شد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، هم انزجار خود از این پوپولیسم و شعارهای تند و زنندهاش را پنهان نکرد. او موضع سختی در برابر پگیدا اتخاذ کرد. خطر کجاست و چه باید کرد؟ آزادی مطبوعات
بهطور جداییناپذیری به ارزشهای جهانی گره خورده و این آزادی منحصرا غربی نیست. محدود کردن آن آزادی و در عین حال اجازه دادن به رشد جنبشهای ضداسلامی در اروپا به بهانه حمله به شارلی ابدو و پراکندن بذرهای نفرت از جامعه مسلمانان اروپا هم نوعی تضعیف آزادیهای مدنی به حساب میآید. نیروهای بنیادگرا میگویند ارزشهای غربی مسموم است. باید گفت آزادی مطبوعات اگرچه از نظر برخی دارای عیوبی است اما تماما عیب نیست بلکه محاسنی هم در بر دارد. از جمله این محاسن گزارش ویرانگر سناتور دایان فاینستاین در مورد بازداشتهای سازمان سیا و شکنجه است که به چهره آمریکا به عنوان کشوری که از حقوق بشر و آزادیهای مدنی دفاع میکند به شدت آسیب زد. این فقط نوک کوه یخی بود که بیرون زد و به مدد آزادی رسانهها فاش شد. گزارش «خانه آزادی» در سال 2013 اعلام کرد که سرکوب رسانهها افزایش یافته است. مصداق بارز آن ترکیه است؛ البته سخنی از رویکرد داعش در این زمینه به میان نمیآورم. در ترکیه، رهبران این کشور کاریکاتوریستها را به شدت محدود کردهاند. گزارش اخیر نیویورک تایمز میگوید دولت ترکیه، کارتونیستها را «تهدیدی جدی» علیه خود مینگرد. در واقع،
کاریکاتور یکی از معدود روشهایی است که میتوان با آن بسیاری از حوادث را با کمترین لغات بیان کرد. در اینجا بحث از خوب و بد نیست بلکه بحث بر سر نحوه پرداختن به موضوع با در نظر گرفتن حساسیتها است. خطر همانا خلط آزادی و محدودیت و بیرون کشیدن یک نتیجه ناجور از دل آن است. اما چه میتوان کرد؟ نمیتوان در گام اول به اعمال محدودیت پرداخت. کار شارلی ابدو پسندیده نبود اما میشود مرزی میان آزادی و محدودیت ترسیم کرد که هم دامان آزادی نسوزد و هم بتوان مرزها را حفظ کرد. این «مرز» هم در نظر گرفتن حساسیت جامعه مسلمان اروپا، نحوه پرداختن به موضوع است. همان طور که از مسلمانان میخواهیم به ارزشهای غربی احترام بگذارند، غرب هم باید به ارزشهایی که مورد قبول جامعه مسلمانان است احترام بگذارد. این گونه است که به جای نفرت، بذر دوستی کاشته میشود و محصول آن «تساهل» و «تحمل» و «مدارا» خواهد بود.
ارسال نظر