تئاترتشنه توجه و قدوم تماشاگران

مهرداد نصرتی

سید مسعود حسینی، متولد ۱۳۶۱ و کارگردان، بازیگر و نمایشنامه‌نویس جوانی است که در کارنامه‌اش سال‏ها سابقه بازی در تئاتر، فیلم کوتاه و دبیری جشنواره تئاتر شهرستان‌ها را دارد. کارگردانی و نویسندگی نمایش «زیر نور خورشید»، کارگردانی و بازیگری در نمایش «عسک»، کارگردانی نمایش «نهنگ»، نویسندگی و کارگردانی نمایش «مارتین لوترکینگ ۲۰۰۸»، بازی در نمایشنامه‌خوانی «ماجرای نیمه شب» به کارگردانی فرهاد مهرخیرانی و کارگردانی و بازیگری تئاتر «فقط به خاطر مادرت»، بخشی ازکارنامه سید مسعود حسینی در زمینه تئاتر است که از این میان، نمایش آخر و نمایش «دور دنیا در ۸۰ روز» که حسینی، به‌عنوان دستیار کارگردان و مسوول فنی در آن حضور داشت، جزو نمایش‌هایی بودند که در قالب تئاترهای برگزیده کلاس‌های کارگاهی، به فستیوال تئاتر کارگاهی کشوری راه یافتند.

 

امروزه وضعیت مخاطب و گیشه را چگونه می‌بینی؟

با افزایش روز افزون سالن‏های خصوصی و بلک باکس‏ها، امید این می‏رفت که بهبود و رونقی در وضعیت تئاتر پیش بیاید و حداقل حمایت‌های بخش خصوصی شامل اهالی تئاتر بشود تا شاید بار مالی هزینه‏های سنگین اولیه نمایش، توسط سرمایه‌گذارها و تهیه‌کنندگان اهل فن، مورد حمایت قرار گیرد و در واقع خود اهالی تئاتر به داد هم برسند و ضعف مسوولان در این بخش تا حدودی جبران شود. تا با اتحاد و اتکا به توانمندی هم به علاقه و ایمان خود بر صحنه بپردازیم. اینها در حالی است که همچنان تامین هزینه‌های یک اثر نمایشی (بدون حمایت دولت) بر دوش مخاطب و از راه فروش بلیت است. به این ترتیب بیشتر مسوولان سالن‏ها نیز رویاهای خود را رها کرده و تنها به تامین هزینه‏ها و دوام خود در این عرصه می‌اندیشند.

برای این مقوله چه تمهیداتی اندیشیده می‏شود؟

برای جذب مخاطب و به امید تامین هزینه‌ها، روابط عمومی‏های تئاتر(که خود دستمزدهای نسبتا بالایی دارند) در شب‏های اجرا به چهره‌های سینمایی و شناخته شده رو می‏آورند تا با این تمهید، بتوانند سالن‏ها را پر کنند. علاوه‌بر این بازی گرفتن از همین ستاره‏ها را هم در دستور کار خود قرار می‏دهند که این هم تمهید دیگری است.

این اضافه شدن ستاره‏ها را به عرصه نمایش می‏پسندی؟

به‌طور مطلق نسبت به آن نقد ندارم اما بوده که حضور برخی از همین چهره‏ها به علت ضعف بازیگری، به اجرای یک نمایش ضربه زده است. زیرا به هر جهت تئاتر تفاوت‏های بسیار زیادی با عرصه تصویر دارد و وجود همان ضعف‏های مورد اشاره و حتی عدم احترام به صحنه از جانب برخی از همین چهره‌ها ایجاد مشکل کرده است. به هر حال گیشه گران و آسیب پذیر تئاتر، در این هیاهوی سلبریتی‏ها و تعدد سالن‏های غیر استاندارد و برخی آثار بی ساخت و پرداخت از یک سو و عدم حمایت دولت و مسوولان ذی ربط، از سوی دیگر تشنه توجه و قدوم تماشاگران خود، شب‏های بی‌رحمی را پشت سر می‏گذارد.

دولت چگونه می‏تواند کمک کند؟

ببینید. بگذارید از بیرون مرزهای‏مان مثال بزنم. در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، حمایت‏های دولتی و بن‌هایی برای پوشش هزینه تئاتر به تولیدکنندگان آن تعلق می‌گیرد تا مخاطب کم توان نیز امکان تامین و تهیه بلیت تئاتر را داشته باشد. یکی از دوستانم که از آلمان آمده بود تعریف می‏کرد که در این کشور نیمی از هزینه بلیت نمایش توسط دولت، از قبل پرداخت شده است و این تنها بخشی از حمایت‌های دولتی آنها در ساخت یک اثر نمایشی است. به نظرم از این اقدامات می‏توان الگو برداری کرد تا به نفع هنر تئاتر تمام شود.

یک کار ماندگار چه ویژگی هایی را باید داشته باشد؟

مهمترین مساله در پرداخت یک اثر نمایشی به عقیده من، این است که به جای مکتب‏گرایی‏ها و تعصبات چارچوب‌گرایانه، در وهله اول باید با احترام به قوه تخیل مخاطب، با شاخصه‌های اجرایی بر مبنای اصول زیباشناسی به چیدمان یک اجرا، از پرداخت بازی تا میزانسن و نور و دکور و لباس و... توجه کرد. این رفتار باعث می‏شود به بخش عمده‏ای از جذابیت‏های بالقوه یک اجرا برسیم. به نظر من، هنر امروز تئاتر، وام دار تمامی «ایسم»‌ها و مکاتبی است که تا به امروز در بوته آزمایش استادان و پیشینیان قرار گرفته و البته تا همین امروز هم در تئاتر تجربه قابل تکمیل و تدوین است، اما در یک اثر نمایشی چیزی که مهمتر است شناخت این جهان‌بینی‏هاست تا بتوان به‌طور خلاقانه و آگاهانه در یک اثر نمایشی به زیرساخت‌های درام پرداخت و از طریق این زیر ساخت‏ها، به پرورش روبنای اجرایی، زیبایی بخشید. در یک کلام به عقیده من یک اثر نمایشی از تمامی مکاتب (بنا به نیاز خود) بهره می‏گیرد. مکتب‏گرایی سخت و متعصبانه به یک اثر اجرایی لطمه می‏زند.

دوست داشتی در عصر دیگری و با نسل تئاتری دیگری زندگی می‏کردی؟

واقعیت این است که من به زندگی در این زمانه، با همه سختی‏هایش علاقه دارم و حسرت دوران دیگری را در گذشته یا آینده ندارم. چون ایمان دارم می‏توانیم با تلاش و همدلی‌های گروهی، همه کمبودها را به تامین شدن ختم کنیم و همچنان خوش‌بینم که مشکلات حل شدنی هستند. کمااینکه در همه اعصار گذشته هم مشکلات عدیده به گونه‌های متفاوت وجود داشتند. من زمانه ام را دوست دارم.

مشکلات اساسی تئاتر امروز و راه برون‏رفت از این وضعیت بحرانی چیست؟

نبود یک برنامه نظام‏مند برای توسعه سطح علمی و ارتقای کیفی در سایه حمایت‌های سازمان نمایش‌ها به‌عنوان ارگان ذی ربط در این عرصه با برگزاری ورک‌شاپ‌های آموزشی ارزان و با کیفیت، برای بهبود وضعیت اجراها و پرورش بازیگران و کارگردانان و تمامی عوامل صحنه‌ای و نورپردازی و اجرایی برای تولید یک اثر نمایشی، مهمترین و اولین قدمی است که باید برداشته شود. همچنین نظارت بر وضعیت سالن‏های نمایشی و استانداردسازی آنها و در نظر گرفتن بودجه‌های بیشتری برای گروه‌های نمایشی و اجراها، با اعمال و ایجاد کمیته مدیریت کیفیت نمایش به جای ممیزی‏های کنونی (که ترجیح می دهم به آن ورود نکنم) می‏تواند راهگشای وضع و مشکلات موجود باشد.امیدوارم با کمک استادان و بزرگان داخلی و خارجی این عرصه، نسلی جدید و پویا شکل بگیرد تا به این ترتیب این راه کیفی و همیشه فعال، تسلسل و تداوم یابد.