احیای «کلید به کلید» در محلات قدیمی؟
طراحان روش خانه به جای خانه در بافت‌های فرسوده، یک دهه بعد از شروع این طرح برای نوسازی بخش‌هایی از محدوده‌های هدف در محلات قدیمی تهران ابعاد این طرح و دلایل عدم استمرار آن در طول زمان را تشریح کردند.به گزارش «دنیای اقتصاد»، طرح خانه به جای خانه یا همان کلید به کلید که از سال 84 به مدت سه سال در برخی محلات قدیمی شهر تهران به اجرا درآمد، در شرایطی در سال 87 و درحالی‌که هنوز این طرح به سایر محلات تسری پیدا نکرده بود متوقف شد که طراحان آن پس از گذشت 10 سال از شروع این طرح، به تشریح دلایل عدم موفقیت آن و همچنین مزایای اجرای مجدد این طرح پرداختند.
رئیس اسبق سازمان نوسازی شهر تهران که طرح کلید به جای کلید در زمان ریاست او آغاز شد و از طراحان اصلی این طرح به شمار می‌رود، فهم نادرست از مفهوم طرح خانه به جای خانه را مهم‌ترین دلیل عدم استمرار آن تا زمان حاضر می‌داند.به گفته علیرضا عندلیب این طرح تنها برای نوسازی تمام واحدهای فرسوده در محدوده‌های هدف نوسازی پیش‌بینی نشده بود بلکه تنها قرار بود در قالب آن بخشی از زمین‌هایی که استفاده از آنها جهت ساخت فضاهای خدماتی مورد نیاز مدیران شهری است، در ازای تحویل یک واحد آپارتمان آماده و نوساز خریداری شود.

نمود عملیاتی طرح کلید به کلید
تجربه نوسازی حدود ۲۴۰ واحد آپارتمان نوساز در خیابان ناصری محله اتابک، پررنگ‌ترین نمود عملیاتی طرح خانه به جای خانه محسوب می‌شود که در آن زمان برای تامین خدمات شهری و زیربنایی در ازای تملک زمینی در همان محله که متعلق به ساکنان واحدهای فرسوده بود، به این خانوارها واگذار شد.هرچند مسوولان نوسازی بافت‌های فرسوده به چند دلیل عمده امکان ادامه طرح خانه به جای خانه را در مورد تمام فضاهای شهری فرسوده در مقطع زمانی حاضر موضوعی پیچیده و عملا نشدنی می‌دانند اما طراحان این طرح معتقدند در صورت احیای دوباره آن می‌توان بخش قابل‌توجهی از زمین‌های مورد نیاز برای افزایش سرانه‌های فضای خدماتی شهری را در قلب محدوده‌های هدف تملک کرد.مهم‌ترین دلیلی که از سوی مسوولان وزارت راه و شهرسازی در بافت‌های فرسوده مبنی بر غیر عملی بودن تسری این طرح در تمام نقاط شهری فرسوده ذکر می‌شود، مساحت بسیار وسیع ۷۲ هکتاری بافت فرسوده شهری است. این مسوولان معتقدند طرح نوسازی خانه به خانه هر چقدر هم طرحی موفق و کارآمد برای تامین فضاهای عمومی در محدوده‌های هدف باشد اما در حال حاضر دولت این حجم از منابع مالی برای تملک زمین در مساحت ۷۲ هکتاری بافت‌های فرسوده کل کشور را در اختیار ندارد.این در حالی است که مشکلات تملک زمین در بافت‌های فرسوده که همواره یکی از مهم‌ترین موانع نوسازی به اقسام مختلف بوده است، در این طرح نیز خود را نشان می‌دهد.اما علیرضا عندلیب معتقد است عرصه‌های عمومی و نوسازی آنها در محدوده‌های فرسوده مهم‌ترین عرصه تصدی‌گری و مداخله دولت‌ها و شهرداری‌ها محسوب می‌شود؛ برخلاف ساخت و تامین مسکن که باید کمترین دخالت مستقیم دولت و حاکمیت معطوف به آن باشد.به گفته وی نقش دولت و حاکمیت در نظام نوسازی نقشی حذف ناشدنی است اما این نقش باید در جای خود قرار بگیرد و عرصه عمومی یعنی بسترهای فضایی خدمات شهری، تاسیسات شهری و... مهم‌ترین بخش این حوزه دخالت محسوب می‌شود.وی با اشاره به سکونت حجم قابل‌توجهی از شهروندان در محدوده‌های هدف نوسازی بعد از اجرای طرح‌های تامین مسکن در بافت‌های فرسوده، عنوان کرد: تمام این ساخت و سازها یا حداقل بخشی از آنها در حال حاضر با مشکل کمبود سرانه‌های عمومی و خدماتی مواجه است، یعنی دولت موفق به جذب جمعیت در بافت‌های فرسوده شده است اما این جمعیت در حال حاضر فاقد خدمات مطلوب سکونتی است.

بازگشت به فرآیند کامل نوسازی
عندلیب اجرای طرح کلید به جای کلید را یکی از نمودهای بارز و روش‌های کارآمد تامین فضاهای خدماتی در محدوده‌های هدف نوسازی عنوان کرد و گفت: راه درمان نوسازی و دستیابی به موفقیت در فرآیند بازآفرینی شهری، بازگشت به فرآیند نوسازی کامل است، همان چیزی که طرح کلید به جای کلید تنها بخشی از این فرآیند محسوب می‌شود.وی در خصوص برخی جزئیات اجرای این طرح در مدت زمان 3 ساله اجرای آن در سال‌های میانی دهه 80 توضیح داد: در این طرح از آنجا که اعتبارات اولیه صرف تولید و ساخت مسکن مصرفی می‌شد، به ازای هر واحد فرسوده 1 تا 4/1 برابر واحد مسکونی نوساز به مالکان زمین واگذار شد؛ بنابراین منابع از همان ابتدا وارد عملیات ساخت مسکن می‌شد و با افزایش ساخت و ساز موجودی مسکن در بافت‌های فرسوده را علاوه‌بر نوسازی این محدوده‌ها تقویت می‌کرد.این در حالی است که بنا بر اظهارات وی پیش از اجرای این طرح و در قالب سایر برنامه‌های تامین زمین برای ساخت فضاهای شهری و عمومی، مدت زمان و اعتبارات زیادی صرف تملک زمین‌هایی می‌شد که باید فرآیندهای نوسازی در آنها انجام می‌گرفت که بعضا این اعتبارات در این زمین‌ها برای مدت‌های طولانی زمینگیر و محبوس می‌شد.به گفته وی فراهم شدن امکان سکونت افراد و خانوارهای ساکن در محدود‌های فرسوده شهری که به‌دلیل تعلق خاطر به مکان و محله سکونت خود حاضر به جابه جایی و نقل مکان از آن محله و نوسازی واحدهایشان نبودند، با این طرح در همان محله سکونتی آنها، از دیگر مزایای اجرای این طرح است که توانست در یک مقطع زمانی کوتاه و در تجربه‌ای نسبتا محدود فرآیند نوسازی و تامین زمین مورد نیاز برای اجرای فضاهای عمومی شهری را تسریع کند.