خودمان به‌وجود آورنده افکارمان هستیم

مترجم: مینا افروزی

آیا تاکنون درگیر افکاری شده‌ایدکه شما را از انجام هر گونه اقدامی بازدارند؟ بسیاری از افراد به افکاری که دارند اجازه می‌دهند مانع انجام کارهایشان شود، ولی واقعیت امر این است که شما به وجود آورنده آنها هستید. هنگامی که این موضوع را پذیرفتید می‌توانید خود را در لحظه رها کنید و فضای مورد نیاز برای انجام کارها و رسیدن به چیزی که واقعا می‌خواهید را به وجود بیاورید.افکار ما، واقعیت ما را شکل می‌دهند. این یک واقعیت است که به هرچه فکر کنیم، همان را تجربه می‌کنیم، اما همیشه میتوان نقطه شروعی را که تجربه ما از دنیا را تغییر می‌دهد، انتخاب کرد. اینکه از ابتدا انتظار بهترین را داشته باشیم نسبت به زمانی که منتظر بدترین‌ها هستیم، تجربه‌ای کاملا متفاوت را به وجود می‌آورد. ولی از قید و بند خود رها شدن و فراهم کردن امکان به وجود آمدن احتمالات بسیار آسان‌تر است. بسیاری افراد درتلاش هستند افکار منفی خود را به افکار مثبت بدل کنند و بیشتر اوقات با مراجعه‌کنندگانی روبه‌رو می‌شویم که نمی‌دانند «چگونه» این کار را انجام دهند و به نظرشان «غیرممکن» است. برای رسیدن به نتیجه، تلاش و تمرین و پشتکار و ساختن عادت‌ها نیاز است؛ و همچنین کار کردن!

اما قبل از انجام همه این کارهای سخت، راه آسان‌تری برای شروع وجود دارد و آن رها کردن تمام افکارتان است. چون این افکار واقعی نیستند. به‌طور کلی، هر چیزی که فکر می‌کنیم در حال حاضر و در این لحظه رخ نمی‌دهد، توسط خود ما به وجود آمده است. می‌توانید از خود بپرسید «چگونه بدانم که واقعیت دارد؟» و سپس فکر را رها کنید. دو شخص در یک موقعیت یکسان، می توانند متفاوت بیندیشند. برخی افراد ذهنیت وسیع‌تری نسبت به دیگران دارند و راحت به هرچیزی اجازه ورود به ذهنشان را می‌دهند. هنگامی که غرق افکارتان هستید، حق انتخاب‌های خود را نمی‌بینید یا از فرصت‌ها و احتمالات لذت نمی‌برید.

به همین دلیل اولین کاری که باید انجام دهید این است که کمی به خود فضا بدهید. از افکار خود فاصله بگیرید تا دید واضح‌تری پیدا کنید. عجله نکنید و در لحظه حضور داشته باشید و برای خود شفاف کنید که چه می‌خواهید. بسیاری از افراد، افکار ناخواسته‌ای می‌سازند که با واقعیتی که می‌خواهند به وجود بیاورند هماهنگ نیست. به محض اینکه این فضا را ایجاد کردید، از قوه تخیل خود بهره جسته و چیزی را که واقعا می‌خواهید، به وجود بیاورید. هنگامی که فضای مورد نیاز را با فاصله گرفتن از افکارتان به وجود آوردید، نسبت به آن آگاهی داشته باشید. برای ایجاد بینشی که خواهان آن هستید، وقت بگذارید. مجددا روی این تمرکز کنید که چه چیزی برای شما در این لحظه عالی خواهد بود، ولی از زندگی و احساسات خوب هم بدون شک لذت ببرید. این همیشه در زمان حال قابل دسترسی است. برای مثال، هنگامی که در حیطه‌ای مشغول انجام کاری هستید و گرفتار فکری مانند «این کار نشدنی است» یا «اگر من در مسیر اشتباه باشم چه؟» یا «نکند دچار اشتباه بشوم؟» شدید، آن را رها کنید و بدانید خودتان به وجودآورنده این افکار هستید. نفس بکشید! این همان فضایی است که درموردش گفتیم. سپس می‌توانید ادامه بدهید.

چگونه این تمرین می‌تواند به خروجی پرثمری برای شما بدل شود؟

تمرکز برای تبدیل افکار به افکار مثبت، بسیار شبیه این است که تصویری که از یک موز با خط‌های آبی دارید را به یک موز با نقطه‌های صورتی تغییر دهید، در حالی که تصویری که از ابتدا از یک موز ایجاد کرده بودید، موز با ‌راه‌های آبی بوده است. پس دارید انرژی اضافی را صرف عوض کردن چیزی می‌کنید که در اصل خودتان به وجود آورنده آن بودید. حال اگر می‌خواهید یک پرتقال را تجربه کنید، چرا اصلا تصویر یک موز را ایجاد می‌کنید؟ چون برای شما محرز شده که آنچه واقعا می‌خواهید یک پرتقال است، انرژی و زمان بیشتری دارید تا بر شکل، مزه و حسی که از پرتقال می‌گیرید تمرکز کنید و تصور خود را بر به دست آوردن پرتقال تغییر دهید. این یعنی احتمال به دست آوردن پرتقال بالا می‌رود، چون اکنون بر آن تمرکز کرده‌اید.

از فضا آگاه باشید

اگر به یک سوپرمارکت بروید و بخواهید یک پرتقال بخرید، به جای آن موز برنمی‌دارید و آرزو نمی‌کنید این موزها قبل از رسیدن به صندوق تبدیل به پرتقال شوند. چون می‌دانید این یک خیال موهوم است و اگر جادوگر نباشید که این کار را انجام دهید، جدالی است که در آن پیروز نخواهید شد. این داستان، همان افکار شما و شروع ساده با داشتن نیت واضحی است که خواهان آن هستید. اگر فکرهایی دارید که در مسیر کارهایی که می‌خواهید انجام دهید قرار ندارند، از تلف کردن انرژی خود برای تغییر آنها دست بکشید. این فقط زحمتتان را دوبرابر میکند. یک قدم به عقب برگردید و فضایی را برای واضح کردن آنچه می‌خواهید به وجود بیاورید. وقتی فضایی ایجاد می‌کنید که همه چیز شفاف شود و از چیزهایی که می‌خواهید یک لیست تهیه می‌کنید، به دیدگاه، تصویر یا احساس واضحی از چیزی که می‌خواهید ایجاد کنید می‌رسید. از خود بپرسید: «آیا آن احساس خوبی را که می‌خواستم به دست آورده‌ام؟ اگر این موضوع را برای خود تداعی نکنید، بعید است به این حس خوب برسید و در عوض هر چه را در مورد آن فکر می‌کنید به دست می‌آورید.