تفتان در دل تفتیده کویر
عبدالقیوم کدخدایی
ایستادن بر فراز تفتان و نگریستن به سرزمین سیستان و بلوچستان یکی از زیباترین تجربه‌های یک کوهنورد می‌تواند باشد. از این رو در این شماره ویژه‌نامه پایان هفته دنیای‌اقتصاد، گزارشی از برنامه صعود به تفتان را برای شما تدارک دیدیم.
ساعت 23 با یک دستگاه مینی بوس از چابهار عازم خاش شدیم. صبح زود روز بعد در مسجد ابوالفضل این شهر با نوشیدن یک استکان چای داغ در هوای خیلی سرد به راهمان ادامه دادیم. در 30 کیلومتری شهر به تابلویی در سمت راست جاده برخوردیم که روی آن نام کوه تفتان نوشته شده بود. وارد جاده شدیم و پس از عبور روستای کوشه به روستای تمندان رسیدیم. فرعی سمت راست قبل از روستای تمندان را طی کردیم تا به مسجد جمچن برسیم. تابلوی خانه سرایداری قله تفتان در آنجا نصب شده است و کوهنوردان می‌توانند با هزینه‌ای معادل پنج هزار تومان به ازای هر نفر در آنجا اقامت داشته باشند. هماهنگی‌های لازم جهت استفاده از پناهگاه را انجام دادیم و به آخر مسیر فرعی رفتیم. در این مسیر محلی به نام دره گل وجود دارد که محل مناسبی برای گردشگری خانواده‌هاست و پارکی نیز در اطراف آن تاسیس کرده‌اند که دارای امکانات لازم برای اقامت شبانه و اسکان مسافران و کوهنوردانی است که می‌خواهند شب خود را در طبیعت بگذرانند. زمان برای ما اندک بود، بنابراین از تفرج در دره گل چشم پوشیدیم و به سمت پناهگاه حرکت کردیم. ابتدا در چشمه پونه قمقمه‌ها و بطری‌هایمان را آب کردیم و بلافاصله به راهمان ادامه دادیم. در مسیر صعود تا پناهگاه، رودخانه گوگردی نظرمان را جلب کرد. گل‌های زرد گوگردی چنان در اطراف رودخانه روییده بودند که زینتی برای آن محسوب می‌شدند. همچنان که پاکوب را ادامه می‌دادیم، در مسیر سمت چپ به تنگه‌ای (به نام بندگلو) رسیدیم. در این بخش باید از دست‌ها کمک می‌گرفتیم تا بتوانیم از سنگ‌ها عبور کنیم. گروهی از کوهنوردان چهارمحال و بختیاری و خراسان جنوبی نیز همین مسیر را طی می‌کردند، گفتن خسته نباشید و خداقوت، انرژی مثبتی بود که میان ما پخش می‌شد. ناچار بودیم در ادامه راهمان شیب خسته کننده منتهی به پناهگاه (کتل) را بالا برویم. پس از گذشت ساعتی، در بالای شیب کتل، ناهار را با کنسروجات و تخم‌مرغ آب‌پز صرف کردیم و ساعت 16 بعدازظهر به پناهگاه 2 رسیدیم. پناهگاه دارای دو ساختمان است که شامل یک پناهگاه قدیمی و یک پناهگاه نوساز می‌شود. چنانچه پناهگاه نوساز تکمیل و مورد رسیدگی قرار بگیرد، در آینده‌ای نه چندان دور تبدیل به بزرگترین و زیباترین پناهگاه کوه‌های ایران خواهد شد. ما در طبقه اول پناهگاه قدیمی مستقر شده و کوله‌بارمان را بر زمین گذاشتیم. هنوز ساعتی تا غروب باقی مانده بود، از این رو از چشمه آب گرم بازدید کردیم و در شب سرد کوهستان آتشی روشن کرده و چاغ داغ آتشی و کباب سیب‌زمینی را برای شام تدارک دیدیم. ساعت به 21 که رسید، خوابیدیم تا برای صعود روز بعد آماده باشیم. صبح روز بعد ساعت شش با تجهیزات بیشتر و ملبس به پوشاک گرم‌تر پناهگاه را به قصد قله زیبای تفتان ترک کردیم، از پناهگاه، گازهای گوگردی که از دهانه قله به هوا بلند می‌شود، به خوبی قابل رویت است. مسیر شرقی با شیب بسیار تندی ارتفاع گرفته وپس از عبور از منطقه‌ای بنام سیاه سنگ به محلی ختم می‌شود که شبیه بام برفی دماوند است. پس از عبور از این منطقه به کاسه آتشفشانی قله رسیدیم که دارای پاکوب مشخصی است و تردد کوهنوردان در آن بسیار زیاد است. تا قله راهی باقی نمانده بود، بنابراین پس از رسیدن به کاسه کمی استراحت کردیم. با آغاز حرکت و گذشت 15 دقیقه پا برقله تفتان نهادیم. مناظر کویری در اطراف بسیار زیبا بود و خستگی صعود را از تن به در می‌برد. در قله تفتان دو دهانه گوگردی بر روی قله وجود دارد که در اطراف آن دوزک‌های زیادی زندگی می‌کردند و منظره حیرت‌انگیزی را به وجود آورده‌اند. دهانه دوم فصلی است و گاهی اوقات تشکیل می‌شود. در شمال قله نر کوه دیده می‌شود که با صعود به آن می‌توانید عکس‌های بسیار زیبایی از قله تفتان بگیرید. در مسیر بازگشت استراحتی در اردوگاه دره گل داشتیم و سپس به شهر چابهار بازگشتیم. سفر ما به اتمام رسید سفری که کامل بود، کوهنوردی وطبیعت زیبا داشت، خنده داشت، اشک داشت و جمع دوستانه‌ای که سختی‌های صعود را تحمل کرده و مقاومت کردند و موفق به صعود به تفتان زیبا شدند.