موسیقی کاری دلی است
محمدرضا منصوری خواننده جوانی است که در رشته موسیقی تحصیل کرده و از 12 سالگی به یادگیری موسیقی پرداخته و زیر نظر اساتیدی چون حسام‌الدین سراج، کیخسرو پور ناظری، عبدالکریم پاک سیرت، علی خدایی و عبدالرسول کارگشا آموزش دیده است. او که متولد سال 70‌13در تهران است، اولین آلبوم خود را «ترانه شو فریاد مرا» که آلبومی سنتی است روانه بازار کرده است. آنچه می‌خوانید گفت‌و‌گوی هفته نامه «دنیای اقتصاد» با این خواننده است. آیا در شرایط کنونی که بیشتر مخاطبان به موسیقی پاپ علاقه نشان می‌دهند، آلبوم سنتی شنیده می‌شود؟ چقدر به موفقیت آلبومتان امیدوارید؟
من خیلی به این آلبوم امیدوارم، چون با این سن کمی که دارم، می‌خواهم نشان بدهم هنوز هم هستند کسانی که به سمت موسیقی اصیل ایرانی می‌روند و با هزینه‌های زیاد تولید آلبوم کنار می‌آیند و اثرشان را به دست مخاطب می‌رسانند. به عقیده من، موسیقی یک کار دلی است؛ یعنی با حس و از درون خواننده متولد می‌شود. من معتقدم کاری که دلی باشد، حتما شنیده می‌شود و به موفقیت هم می‌رسد.
تاکنون اجراهای زنده هم داشته‌اید؟
من در ۱۸ سالگی اجراهای زنده زیادی به نفع کودکان سرطانی محک داشتم که در سال‌های ۸۶ و ۸۷ برگزار شدند. اجراهای ارگانی مختلف نظیر برنامه‌های شهرداری، اجرای برنامه‌های تلویزیونی در شبکه‌های مختلف و رادیو جوان هم بوده است.
فکر می‌کنید این اجراها تاثیری هم در تولید آلبومتان داشته است؟
بله، صد در صد. یکی از تاثیرات این بود که استقبال مخاطبانی را که برای تماشای برنامه آمده بودند می‌دیدم و این انرژی مضاعفی در من ایجاد می‌کرد که با قدرت بیشتری این کار را ادامه دهم و همچنین از نظرات و پیشنهادات آنها استفاده کنم.
فکر می‌کنید در یک آلبوم موسیقی سنتی چه عواملی باید وجود داشته باشد که کار خوب شنیده شود؟
مولفه اول در موسیقی سنتی آهنگ و ملودی است که باعث می‌شود ترانه و صدا شنیده شود. مولفه دوم شعر است؛ یعنی شاعر باید طوری شعر بسراید که بسیار روان و ساده و در عین حال بسیار پرمعنا و با مفهوم باشد و مولفه سوم صداست. صدا باید به گونه‌ای باشد که بر دل شنونده بنشیند و از گرما و حس خود که دور از تقلید باشد برخوردارشود.
شما در آلبوم‌تان چند شعر از مولانا و حافظ دارید. فکر نمی‌کنید شنونده برای ارتباط برقرار کردن با این شعرها با مشکل مواجه شود؟
ما در کارهای مولانا و حافظ هم اشعاری داریم که روان‌تر از شعرهای عرفانی است. یک سری از اشعار عرفانی خیلی روان هستند و یک سری هم شنونده را درگیر خودش می‌کند. شاید در شعرهای روان هم شنونده درگیر یکی دو کلمه شود، ولی در کل شعرهای فکر فروبرنده‌ای نیستند. ما در این آلبوم سعی کردیم شعرهایی را انتخاب کنیم که هم عرفانی باشد و هم اینکه شنونده زیاد درگیر معنی آن نباشد و درد جامعه در آن اشعار وجود داشته باشد. من در آلبوم چند کار قدیمی را هم بازخوانی کردم، مثل ترانه به سوی تو از آقای رفیعی که یک حس نوستالژیک را در شنونده ایجاد می‌کند، اما با یک صدای امروزی و تنظیمی جدید اجرا شده است.
الگوهایتان در موسیقی سنتی چه کسانی بودند؟
از اول که من این کار را شروع کردم، الگویم استاد بنان بود و اگر قطعه الهه ناز با چیدمان قطعات آلبوم همخوانی داشت، خیلی دوست داشتم این قطعه را هم اجرا کنم. همچنین استاد دوامی، طاهرزاده و دیگر اساتید که همیشه از آثارشان استفاده کردم.
احتمال دارد زمانی به سمت موسیقی پاپ هم کشیده شوی و یا اینکه سنتی و پاپ را با هم تلفیق کنید؟
اگر این سوال را ۹ یا ۱۰ سالگی از من می‌پرسیدند، جوابم مثبت بود. چون آن زمان هنوز موسیقی را به طور کامل نشناخته بودم و آشنایی نداشتم؛ اما در حال حاضر نه. موسیقی اصیل حال و هوای مخصوص به خود را دارد و یک دنیای عرفانی خاص اما پاپ کاملا هیجانی است. من حدود سه سال پیش در برنامه‌ای شرکت کردم و قطعه‌ای از استاد بنان را اجرا کردم. در انتهای برنامه فردی به من گفت خیلی فعال و خوش‌ذوق هستی. غمی در صدایت هست که همین غم تکانت می‌دهد. همین حرف باعث شد ۶، ۷ ماه من درگیر همین قطعه باشم تا بتوانم به بهترین نحو اجرا کنم و سرسری از گوشه‌های موسیقی سنتی نگذرم و آواز را به طور کامل درک کنم.
در این آلبوم با چه کسانی همکاری داشتید؟
آهنگسازی این آلبوم به عهده استاد بزرگوارم، نوازنده تار، مجید واصفی بود. نوازنده کمانچه سینا جهان آبادی بود که در گروه استاد شجریان و گروه دوستی ساز می‌زند. نوازنده دف حسین رضایی‌نیا که در آلبوم‌های استاد شجریان نوازندگی کردند و در کنسرت‌های اخیر استاد شجریان و استاد ناظری هم حضور داشتند. نوزانده نی، داود ورزنده، نوازنده تنبک سحاب تربتی، نوازنده قانون خانم پریچهر خواجه بودند و تنظیم هم بر عهده مجید بود.
فکر می‌کنید زمانی به این مرحله برسید که با اساتیدی همچون حسین علیزاده کار کنید؟
من از کودکی بلندپرواز بودم و همیشه فکرهای بزرگی در سر داشتم. در آن زمان هم فکر نمی‌کردم با حسین رضایی نیا و سینا جهان آبادی، سحاب تربتی و خانم خواجه همکاری داشته باشم. این اساتید کمتر از حسین علیزاده نیستند، کسانی که با استاد شجریان و استاد ناظری همکاری دارند، یعنی در مرحله بالایی قرار دارند.
حرف‌های پایانی.
از خداوند سپاسگزارم که چنین هنری را در وجود ما قرار داد، چون هنرمند گوشه‌ای از لطف خداست. از پدر و مادرم تشکر می‌کنم که همیشه من را مورد حمایت خودشان قرار دادند و همین جا به دوستانی که وارد این عرصه می‌شوند نصیحتی دوستانه دارم و آن هم این است که کاری که انجام می‌دهید، در مورد آن اطلاعات داشته باشید و بدانید که چه قطعه‌ای است. بدانید شعری که می‌خوانید؛ یعنی چه، آهنگی را که می‌سازید بشناسید بیشتر در مورد آنها اطلاعات داشته باشید و سعی و تلاش کنید خواننده‌ای با علم باشید نه فقط بخوانید، تا ماندگار شوید.