جهانی‌ترین داستان ایران کجاست؟
یاسین نمکچیان
دبیر گروه فرهنگ
نقل می‌کنند وقتی یاشار کمال، نویسنده سرشناس و محبوب ترکیه از خیابانی می‌گذرد، مردم کار و کاسبی را رها می‌کنند، از مغازه‌هایشان بیرون می‌آیند، کرکره‌ها را تا نیمه پایین می‌کشند و مقابلش خم می‌شوند و زمانی که او دور شد، دوباره به کار روزمره خود مشغول می‌شوند. این قصه ادای احترام مردم کشور همسایه به یک شخصیت مطرح فرهنگی است. درست عکس همین اتفاق هم می‌تواند شکل بگیرد. آنجا که غروب یکی از روزهای زمستان گذشته، محمود دولت‌آبادی یعنی یکی از مهم‌ترین نویسندگان فارسی زبان، در پیاده‌رو خیابان مطهری، روبه‌روی کتابفروشی روزنامه دنیای‌اقتصاد ایستاده بود و از دور کتاب‌های پشت ویترین را نگاه می‌کرد و آدم‌ها هم بی‌اعتنا از کنارش رد می‌شدند. چند روزنامه‌نگار هم که همان موقع از محل کارشان بیرون آمدند یا دولت‌آبادی را نشناختند، یا اگرهم شناختند رغبتی حتی برای یک لبخند خشک و خالی از خود نشان ندادند.
همین تفاوت ساده در برخوردها گواه خیلی چیزهاست. رمان «زوال کلنل» نوشته محمود دولت‌آبادی بعد از اینکه نتیجه‌ای برای صدور مجوز انتشارش حاصل نشد، به آلمانی ترجمه و به‌عنوان یکی از نامزدهای جایزه ادبی بوکر آسیا معرفی شد. حالا همان کتاب به انگلیسی هم ترجمه شده و نامزد جایزه‌ بهترین کتاب داستانی ترجمه در آمریکا شده و هنوز هم مجوز انتشار آن در ایران صادر نشده است. انگار مسوولان فرهنگی کشور به این باور رسیده‌اند که دیگر ضرورتی برای انتشار این کتاب در ایران وجود ندارد. اینگونه است که یکی از جهانی‌ترین داستان‌های ایرانی بدون هیچ دلیل روشنی به محاق می‌رود