مسیونوز بلژیکی و تجار ایرانی

میرزاعلی‌خان امین‌الدوله

محمدعلی تهرانی (کاتوزیان) از رجال دوره مشروطه بوده است. او از نزدیک در جریان تحولات دوران انقلاب ایران قرار داشته و دیده‌ها و شنیده‌هایش را یادداشت کرده است. «کتاب مشاهده و تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» که در سال ۱۳۷۹ توسط شرکت سهامی انتشار چاپ شده است، در برگیرنده خاطرات وی از آن دوران است. در شماره‌های گذشته بخشی از خاطرات کاتوزیان (تهرانی) را در حوزه اقتصاد و کسب و کار مردم خواندید و اکنون بخش آخر را مطالعه می‌کنید. مسیو نوز و تجار

پس از آنکه میرزا علی خان امین‌‌الدوله به سمت صدارت ایران منتخب گردید، برای انتظام امر پست و گمرک عده‌ای از بلژیکی‌ها را کنترات نمود تا امور گمرکی و پست را منظم به طریق اروپا نمایند و الحق تا آن موقع هردو اداره بی‌نظم و بی‌ترتیب بود و بلژیکی‌ها آنچه در قوه داشتند در اصلاح این دو اداره کوشیدند و پس از قرضه ۱۹۰۰ و ۱۹۰۲ و گرو گذاشتن گمرکات ایران در مقابل قرضه‌های روس و انگلیس در زمان صدارت امین‌السلطان کم‌کم بلژیکی‌ها وارد در سیاست ملکی شده و معنی طرفدار از دولت روس گردیده، چندان ملاحظه حیثیات تجارت ایران را نمی‌نمودند، سهل است وضعیت گمرک به نحوی بود که بر واردات مملکت خاصه واردات روسیه گمرک خیلی قلیل معین نموده و بر صادرات مملکت گمرکی زیاد که این هر دو بر ضرر ایران و تجارت ایرانیان بود. کم کم اعضای گمرکات ایران را علاوه بر افراد بلژیکی از ارامنه داخله ایران منتخب و به واسطه جنگی که بین ارامنه قفقاز و مسلمین آنجا واقع شده تجار ارامنه که در سر حد ایران می‌خواستند، اموال خود را از گمرک خارج نمایند بدون دغدغه و زحمت و تفتیش کامل به مقصود نایل می‌گردیدند و بر عکس در مال‌‌التجاره مسلمین ایرانی بسی سختگیری‌ها می‌کردند.

مخصوصا در ایام جنگ روس و ژاپون وضعیت تجارت ایران خیلی بد شده بود، چه نسبت صادرات به واردات نسبت یک به دو بلکه کمتر بود و از طرفی وضع سکه نقره موجب اضطراب تجار گردیده، چه بر حسب قیمت بیست درصد تنزل نموده بود و مخصوصا رییس گمرک آذربایجان، به واسطه قرب به قفقاز و جنگ ارامنه و مسلمان، در آنجا بیش از سایر سرحداث موجب ایذاء فراهم ساخته بود.

بدوا تجار آذربایجان از رییس گمرک تشکی نمودند، پس از آن تجار ایرانی که در اسلامبول بودند تلگرافا به توسط عین‌الدوله صدراعظم تشکی نمودند و در جواب آنان عین‌الدوله تلگراف نمود که تلگراف شما را به عرض رسانیده و برای آسایش تجار سعدالدوله را به وزارت تجارت برقرار و رییس گمرکات آذربایجان را تغییر داد و تنزل قیمت نقره مربوط به حوادث داخله نیست، اگر پیشنهادی داشته باشید به توسط سعدالدوله بنمایند.ولی، تغییر رییس گمرک و رییس و وزیر تجارت آقایان تجار را اقناع ننمود، چه وضعیت در این تغییر و تبدیل چندان موثر نگشت. بالاخره پس از مدتی تجار طهران در موقع حرکت مظفرالدین شاه برای انجاح مقصود خود در حضرت عبدالعظیم که یک فرسنگ و نیم طهران است، متحصن شدند و در این اقدام نیز سعدالدوله معنی شرکت داشت.

خاطر دارم روز جمعه به حضرت عبدالعظیم رفتم. تجار در باغ سراج‌الملک اجتماع داشتند. مرحوم بهبهانی نیز در باغ سراج‌الملک به دیدن تجار آمد و مشغول صحبت بود و سعدالدوله نیز در آن موقع حاضر بود. پس از آنکه مرحوم بهبهانی صحبت خود را تمام کرد و حالا نمی‌دانم چه اظهار می‌نمود سعدالدوله خطاب به بهبهانی کرده و گفت: آقا تمنی دارم در این موضوع شما مداخله ننمایید و موضوع را سیاسی ننمایید. ما کار به سیاست نداریم و تجار هم در امر سیاست مداخله نمی‌کنند.

این گونه سخنان مقاصد مشروع تجار را رنگ سیاست خواهد داد و نتیجه معکوس خواهد بخشید.مرحوم بهبهانی از بیان سعدالدوله سخت به خود پیچید و از مجلس برخاست و برفت و تجار هم چندان از مذاکرات مرحوم بهبهانی خوشوقت نبودند.

بالجمله، چون مقاصد تجار متحصن در ضمن سوال و جواب مخبر حبل‌المتین کلکته (مرحوم آقا سید حسن حبل‌المتین) در روزنامه مزبور شماره ۳۶ و ۳۷ سنه ۱۳۲۳ قمری مندرج است، ما عین آن را در این مقام نقل می‌نماییم و ضمنا تذکر داده می‌شود که در موقع تحصن تجار اغلب کاروانسراها و دکاکین در طهران بسته بود و از روز ۱۸ ربیع‌‌الاول تجار تحصن در حضرت عبدالعظیم نمودند و در همان روز دکاکین مزبور بسته شد و روز ۲۲ ربیع‌الاول مخبر حبل‌المتین از حاج محمداسمعیل مغازه سوالات ذیل را می‌نماید.