قرن نوزدهم و آغاز سلطه‌گری آمریکا در خلیج‌فارس نمایی قدیمی از رودخانه کارون

گروه تاریخ و اقتصاد: سفر اخیر باراک اوباما به عربستان، واکنش‌های متفاوتی به دنبال داشت. از یکسو آمریکا با شکل‌گیری داعش و خطر تروریسم به یکی از صادرکنندگان اصلی اسلحه به خاورمیانه تبدیل شده و از سوی دیگر به نوشته روزنامه گاردین، ریاض تهدید کرده است در صورتی که لایحه‌ای در کنگره تصویب شود که براساس آن بتوان عربستان را به سبب ایفای هرگونه نقش در حادثه ۱۱ سپتامبر تحت پیگرد قرار داد، دارایی‌های خود را در آمریکا خواهد فروخت. در اینجا نگاهی به حضور آمریکا در کشورهای عربی و منطقه خلیج‌فارس طی قرن نوزدهم و بیستم می‌اندازیم.

چند کشور اروپایی به مدت پنج قرن خلیج‌فارس را تحت نفوذ خود گرفته بودند. آمریکایی‌ها نخستین‌بار در اواسط قرن نوزدهم از طریق انعقاد قرارداد تجاری و دریانوردی با دولت عمان وارد قلمرو خلیج‌فارس شدند. در دوره بین دو جنگ اول و دوم جهانی، اکتشاف نفت در خلیج‌فارس عامل مهمی در گسترش حضور آمریکا و شرکت‌های نفتی آن درمنطقه بود. در سال ۱۹۳۲م نفت بحرین کشف شد و آمریکایی‌ها را بیشتر ترغیب به حضور در این منطقه کرد. یک سال بعد، یعنی ۱۹۳۳م نفت عربستان کشف شد و برای عملیات اکتشاف، تولید وصدور آن شرکت بزرگ نفتی «آرامکو» که از چهار شرکت بزرگ نفتی آمریکایی تشکیل شده بود تاسیس شد و بدین ترتیب پایه‌های حضور آمریکا در عربستان شکل گرفت. در سال ۱۹۳۴م شرکت‌های نفتی آمریکا امتیاز «نفت کویت» را نیز به‌دست آوردند و همپای انگلیسی‌ها کنترل صنایع نفت منطقه ژئوپلیتیک خلیج‌فارس را به دست گرفتند. تلاش آنها برای کسب امتیاز نفت ایران به دلیل مخالفت انگلستان موثر واقع نشد و آمریکایی‌ها نتوانستند تا بعد از کودتای ۱۳۳۲ه.ش توفیقی به‌دست آورند. جنگ جهانی دوم، فرصت خوبی برای آمریکایی‌ها بود تا بتوانند راهی به داخل ایران پیدا کنند. تا سال ۱۹۴۰م؛ یعنی در خلال جنگ دوم جهانی قدرت‌های جهانی فعال در امورایران و به عبارتی مداخله‌گر، مشخصا انگلستان، روسیه و در دوره‌های خاصی فرانسه وآلمان بودند که برای کسب منافع با یکدیگر رقابت می‌کردند.

با شروع جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹م توسط آلمان‌ها، که در ایران نیز نفوذ وحضور موثری داشتند وضعیت به نفع متحدین و آلمان بود و انگلیس و فرانسه و سایرین موقعیت خوبی نداشتند، روسیه نیز به‌طور جدی درباره جنگ موضع‌گیری نکرده بود، زیرا در شرف انعقاد قرارداد عدم تعرض با آلمان و بهره‌مندی از نتایج جنگ، به ویژه در منطقه خلیج‌فارس و اقیانوس هند بود، ولی عدم توافق نهایی آلمان و شوروی از یکسو و به بن‌بست رسیدن عملیات جبهه غرب (انگلستان) از سوی دیگر، آلمان‌ها را متوجه شرق و حمله به شوروی کرد، که در آغاز، به‌طور برق آسا و موفقیت‌آمیز بود و آلمان‌ها تا نزدیکی مسکو و پشت دروازه‌های قفقاز پیش رفتند. احساس خطرروس‌ها و انگلیس و فرانسه از این رویداد آنها را به ائتلافی تحت عنوان «متفقین» سوق داد که آمریکا نیز به دلیل همسویی تاریخی و فرهنگی و سیاسی و استراتژیکی که باانگلیس داشت به درون این پیمان کشیده شد. «متفقین» خطر سقوط جبهه شوروی را جدی دیدند و در جست‌وجوی راه‌حل برآمدند. تحلیل نهایی آنها به یافتن راه کارآمد کردن تدارک جبهه شوروی منجر شد و در این میان ایران نامزد ایفای چنین نقشی شد، لکن همگرایی رضاشاه با آلمان‌ها و حضور موثرآنها در ایران مانع بزرگی تلقی می‌شد. از این‌رو راه را در اشغال نظامی ایران یافتند و با بهانه قرار دادن حضور آلمان‌ها، در شهریور ۱۳۲۰ش. (۱۹۴۱م) ایران را از شمال و جنوب مورد هجوم و اشغال نظامی قرار دادند تا بتوانند محور جدید تدارک و لجستیک جبهه شرق و شوروی را ایجاد و مورد بهره‌برداری قرار دهند. نیروهای شوروی و انگلیس که خود درگیر جنگ مستقیم با آلمان‌ها بودند، پس از اشغال ایران،به آمریکایی‌ها نقش جدیدی در ایران واگذار کردند و آن عبارت بود از اداره امورراه آهن ایران و افزایش ظرفیت آن و انتقال کالا و نیرو و تدارکات از جنوب به شمال ایران و تحویل به جبهه شوروی.

آنها در این ماموریت توفیق داشتند و درسایه حضور نیروهای اشغالگر روس و انگلیس از قدرت مانور و عمل موثر در خاک ایران برخوردار بودند. آمریکایی‌ها در سال ۱۹۴۱م پا به خاک ایران گذاشتند؛ یعنی همان سال اول شروع کار محمدرضا شاه پهلوی، زیرا رضاشاه پس از اشغال ایران توقیف و به جزیره موریس تبعید شد و پسر جوانش تاج و تخت را تحویل گرفت. از آن پس روابط جدیدی بین ایران و آمریکا شکل گرفت و دراولین اقدام، دولت ایران خواستار اعزام هیاتی آمریکایی برای سامان‌دهی به وضع مالیه کشور شد که به دنبال آن آمریکا دکتر «میلیسپو» را به همراه ۶۰ نفرکارشناس و مستشار روانه ایران کرد و آنها حتی امور خزانه را نیز به‌دست گرفتندو به تنظیم و تنسیق امور خزانه، مالیات، حمل‌و‌نقل و مایحتاج عمومی در دوره جنگ پرداختند. همچنین اولین پیمان بازرگانی ایران و آمریکا در ۱۸ فروردین ۱۳۲۲(۸آوریل ۱۹۴۳م) در ۱۵ ماده منعقد شد و به این ترتیب پایه‌های توسعه روابط اقتصادی و تجاری بین دو کشور به‌وجود آمد. از سویی دیگر ایران در همین دوره اشغال نظامی و حضور آمریکایی‌ها، در تاریخ ۲۰مارس ۱۹۴۲م رسما از دولت آمریکا تقاضای هیات مستشاری نظامی برای خدمت در وزارت جنگ کرد و در ۲۷ نوامبر ۱۹۴۳م یک قرارداد نظامی بین دو کشور ایران و آمریکا به امضا رسید که هدف آن بازسازی ژاندارمری ایران بود. در تاریخ سوم نوامبر ۱۹۴۳م قرارداد دیگری برای بازسازی ارتش ایران منعقد شد که براساس آن هیات مستشاری از آمریکا به ایران اعزام می‌شد.