آدمیت و مساله مشروطه

گروه تاریخ و اقتصاد‌‌: فریدون آدمیت مورخی بود که در چارچوب اندیشه مدرن می‌اندیشید و تقریبا و بلکه تحقیقا و کاملا همه پیش فرض‌ها یا مفروضات مدرنیته و عقل و فلسفه و فرهنگ برآمده از عصر روشنگری را قبول داشت و بر پایه آنها و در چارچوب آنها بود که به جهان و انسان و تاریخ می‌نگریست. در نگاه و در روایت او، انسان جدید به روشنایی عقل راه یافته است و تمدن جدید مظهر سلطنت عقل است. عقل گوهری جهانی و انسانی است و بنابراین دستاوردهای آن جهان‌شمول است یا باید باشد. پس تمدن جدید مغرب زمین خصلت جهان‌شمول دارد و این نکته هیچ استبعادی ندارد که همه جهان خواه‌ناخواه در روند رشد جهانی مدرنیته باید به حاکمیت آن تن دهند. او آمدن فکر و فرهنگ مدرن به ایران و رشد و گسترش آن را تا مشروطه بر پایه چنین نگاهی می‌دید و روایت می‌کرد. پس مشروطه ایرانی که میوه تجدد ایرانی یا به سخن دقیق‌تر و درست‌تر، میوه و ثمره رشد و گسترش تجدد یا مدرنیته غربی جهان‌شمول در ایران بود یکی از مظاهر رشد جهانی تجدد است. بر پایه این تفسیر، آدمیت به کلی و از بنیاد مقابل دیدگاه و موضع کسانی چون احمد فردید و آل‌احمد و... قرار می‌گرفت که انقلاب مشروطه را به این سبب که میوه تجدد غربی بود نفی و انکار می‌کردند و آن را علامت استیلای غرب و غربزدگی می‌پنداشتند.

- داریوش رحمانیان. استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، به نقل از یک مقاله