چوب‌کاری تاجران قند

گروه تاریخ و اقتصاد‌‌: «در تهران و شهرهای دیگر قند گران شد و بهای آن از پنج قران به هفت قران بالا رفته و انگیزه آن پیش آمد جنگ میان روس و ژاپن و پیدایش آشوب و ناامنی در روسستان گفته می‌شد. چه قند از برای ایران از روسستان فرستاده شدی. علاءالدوله حکمران تهران که مرد گردنکش و سختگیری می‌بود، خواست بازرگانان قندفروش را به کاستن از بهای آن وادارد که این کار را با زور و دژرفتاری پیش برد...روز دوشنبه بیستم آذرماه هفده تن از بازرگانان به اداره حکمرانی خوانده شدند. چند تنی که رفتند با آنکه بازرگان قند نمی‌بودند و این را در پاسخ علاءالدوله باز نمودند، علاءالدوله گوش نداد که دستور داد چند تن را به فلک بستند و چوب به پای آنها زدند. در این میان حاجی سید هاشم قندی را...نیز به فلک بستند و به زدن پرداختند و چون پسران حاجی سید هاشم بی‌تابی می‌نمودند و خود را بر روی پاهای پدرش می‌انداخت، علاءالدوله دستور داد پاهای آن دو تن را باز کردند و این را به فلک بستند. چون در این هنگام سفره گسترده شد علاءالدوله بر سر سفره رفت و چوب‌خوردگان را نیز با خود بر سر سفره نشاند و پس از ناهار آنان را نگه داشت و خواستش این بود که با زور نوشته‌ای درباره کم کردن بهای قند بگیرد. لیکن در این میان در بیرون شهر به هم خورده و مردم به پشتیبانی از بازرگانان بازارها را می‌بستند.»

- تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، 1383،امیرکبیر، ص 59